دوره گردش موجودی کالا چیست؟


نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.

انواع نسبت های مالی بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

نسبت های مالی یکی از مهم ترین ارکان در تحلیل بنیادی است که با استفاده از آن ها می توان ارزنده بودن یک شرکت را تشخیص داد.

نسبت های مالی مقادیر عددی و فرمول هایی هستند که با استفاده از آن ها می توانیم بنیاد یک شرکت را بسنجیم. در واقع نسبت های مالی مهمترین ابزار برای تحلیل فاندامنتال (بنیادی) است. این نسبت ها به ما دید بهتری برای مقایسه شرکت ها و یا یک شرکت در زمان های مختلف را می دهد. داده های مالی شرکت ها مهمترین ابزار مورد استفاده در نسبت های مالی هستند و اعداد موجود در این داده ها را با قرار دادن در نسبت های مالی می توانیم به اطلاعات معنادار تبدیل کنیم و با استفاده این اطلاعات موقعیت و ارزش یک شرکت را بسنجیم. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و به ۵ دسته تقسیم می شوند.

دسته بندی نسبت های مالی

نسبت های مالی به ۵ دسته به صورت زیر تقسیم بندی می شود:

نسبت های نقدینگی

نسبت های اهرمی و پوششی

نسبت های فعالیت

نسبت های سودآوری

نسبت های ارزش بازار

نسبت های نقدینگی

پول نقد قویترین ابزار یک شرکت برای شروع فعالیت و ادامه راه است و نسبت های نقدینگی برای سنجش قدرت نقدینگی یک شرکت استفاده می شود. نسبت های نقدینگی در واقع دید وسیع تری به سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در یک شرکت می دهد زیرا به ما می گوید که این شرکت در زمان نیاز به پول نقد و تسویه بدهی های جاری چه میزان قدرت نقدینگی دارد. در صورتی که وضعیت مالی یک شرکت نامناسب باشد اولین پالس های آن را می توانیم در نسبت های نقدینگی مشاهده کنیم.

نسبت های نقدینگی به ۳ دسته تقسیم می شوند:

نسبت جاری

یکی از نسبت های مالی در بخش نقدینگی، نسبت جاری است که از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست می آید. این نسبت میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه مدت را نشان می دهد.

بدهی‌های جاری / دارایی‌های جاری = نسبت جاری

در نسبت جاری باید عدد بدست آمده نزدیک به ۱ باشد اگر عدد کمتر از ۱ باشد نشان دهنده ضعف قدرت نقدینگی شرکت در پرداخت بدهی های جاری است و در صورتی که شرکت بخواهد امروز تمام بدهی های خود را پرداخت کند نمی تواند و اگر بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی ها دارد. اما بالا بودن بیش از حد نسبت جاری هم نشان دهنده درست کنترل نکردن نقدینگی شرکت است و از این موضوع اطلاع می دهد که در شرکت از نقدینگی ها به شکل درستی برای سودآوری استفاده نمی شود و میزان نقدینگی شرکت بسیار بالا است.

نسبت آنی

یکی دیگر از نسبت های مالی مورد استفاده در نسبت های نقدینگی، نسبت آنی نامیده می شود. این نسبت از تقسیم دارایی های جاری (بدون در نظر گرفتن موجودی کالا و پیش پرداخت ها) بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت در واقع جزئی تر از نسبت جاری به میزان قدرت شرکت در پرداخت بدهی ها نگاه می کند و محطاتانه عمل می کند.

بدهی‌های جاری / (پیش‌پرداختها – موجودی کالا – دارایی‌های جاری)= نسبت آنی

اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت است، اگر کمتر از یک باشد نشان از وضعیت نگران کننده و عدم توانایی بازپرداخت سریع بدهی ها را می دهد.

اما بالا بودن عدد نسبت آنی نشان دهنده‌ی دو موضوع است: ۱) نقدینگی بالا در شرکت و یا زیاد از حد بودن میزان مطالبات. ۲) اطمینان خاطر دادن به بستانکاران برای توانایی بازپرداخت بدهی هایشان. که باز هم این دو مورد نشان از ضعف مدیریتی شرکت در استفاده از منابع نقدی است.

نسبت نقدی

نسبت نقدی میزان توانایی شرکت برای پرداخت بدهی ها با پول نقد موجود در شرکت را نشان می دهد.در این نسبت حساب های دریافتنی هم از سرمایه های شرکت برداشته می شود.

بدهی‌های جاری / (وجوه نقد + سرمایه گذاری کوتاه‌مدت)=نسبت نقدی

نسبت های سودآوری

سود یکی از مهمترین ارکان جذب سرمایه گذار است و بیشترین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن سود بیشتر است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.

نسبت های سودآوری به ۵ دسته زیر تقسیم می شود:

نسبت های حاشیه سود ناخالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت حاشیه سود خالص

نسبت بازده سرمایه گذاری

نسبت بازده حقوق صاحبان سهام

نسبت حاشیه سود ناخالص

نسبت مالی حاشیه سود ناخالص بخشی از نسبت های سودآور است که درصد سود ناخالص یک شرکت از کل فروش محصولاتش را نشان می دهد.

فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص

نسبت حاشیه سود خالص

نصبت حاشیه سود خالص یکی از مهترین نسبت های مالی مورد استفاده در سنجش ارزنده بودن یک شرکت بورسی است. و از تقسیم سودخالص(سود پس از کسر مالیات) بر فروش خالص بدست می آید.

فروش خالص / سود پس از کسر مالیات = نسبت سود خالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت مالی حاشیه سود عملیاتی بیان کننده درصد سود عملیاتی شرکت از کل فروش محصولاتش است.

فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی

نسبت بازده سرمایه گذاری

نسبت بازده سرمایه گذاری یکی از نسبت های مالی مورد استفاده در تعیین سوداوری شرکت است که میزان بازده دارایی شرکت را نشان می دهد.

کل دارایی‌ها / سود خالص = نسبت بازده سرمایه گذاری

بازده حقوق صاحبان سهام(بازده ویژه)

نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که بازده ویژه هم نامیده می شود این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع کل حقوق صاحبان سهام بدست می آید.

جمع حقوق صاحبان سهام / سود خالص = نسبت بازده حقوق صاحبان سهام

از تفاضل نسبت بازده سرمایه گذاری با بازده ویزه سوداوری بدهی ها بدست می آید

برای تعیین مفید بودن دریافت وام از تقسیم بازده سرمایه گذاری به بازده ویژه استفاده می شود که آن نسبت سودمندی وام و اعتبار می نامند و هرچه این نسبت بزرگتر از یک باشد دریافت وام را به نفع صاجحبان سهام شرکت می داند.

نسبت های فعالیت

نسبت های فعالیت بخشی از نسبت های مالی است که نشان دهنده کارایی دارایی های شرکت است. درواقع این نسبت ها میزان کارایی مدیران یک شرکت را در به کارگیری داراییها را نشان می دهد.

نسبت های فعالیت به ۷ دسته تقسیم می شود:

نسبت گردش دارایی

دوره وصول مطالبات

دوره گردش عملیات

نسبت کالا به سرمایه در گردش

گردش سرمایه جاری

دوره واریز بستانکاران

نسبت گردش دارایی

نسبت گردش دارایی بخشی از نسبت های فعالیت است که کارایی مدیریت را در اداره­ دارایی­ها جهت ایجاد فروش نشان می دهد. هرچه نتیجه این نسبت بیشتر باشد کارایی بیشتر مدیریت را در بکارگیری دارایی نشان می دهد و هرچه کمتر باشد فروش کم یا سرمایه گذاری بیش از حد شرکت را نشان می دهد.

جمع دارایی­ها/ فروش خالص = نسبت گردش دوره گردش موجودی کالا چیست؟ دارایی­ها

نسبت دوره وصول مطالبات

در نسبت های مالی نسبتی وجود دارد که برای ارزیابی سیاست های اعتباری یک شرکت استفاده می شود که آن را نسبت دوره وصول مطالبات می نامند. این نسبت نشان دهنده اسن است که در یک شرکت چند روز طول می کشد تا مطالبات حاصل از فروش محصول دوره گردش موجودی کالا چیست؟ بدست شرکت برسد و وصول شود.

دفعات گردش مطالبات/۳۶۰= دوره وصول مطالبات

متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات(۱)

دوره گردش کالا

نسبت مالی دوره گردش کالا نشان دهنده مدت زمانی است که طول می کشد تا کالا در یک شرکت به فروش برسد.

بهای تمام شده کالای فروش رفته/۳۶۰×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا

دوره گردش عملیات

نسبت دوره گردش عملیات در واقع توانایی مالی یک شرکت را از دید سرمایه گذاری در کالا نشان می دهد یعنی نتیجه این نسبت هر چه بزرگتر باشد نشلن دهنده بالا بودن حجم کالا در برابر وضع مالی شرکت است.

سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش

گردش سرمایه جاری

یکی از نسبت های مالی در تعیین نسبت های فعالیت گردش سرمایه جاری است که نشان دهنده چگونگی قرارگیری سرمایه در گردش شرکت در مسیر فروش است و نتیجه این نسبت نشان می دهدکه آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت شرکت است یا نه؟

سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری

نسبت های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت های اهرمی بخشی از نسبت های مالی است که بر روی بخش بدهی های شرکت تمرکز دارد و برای سنجش سطح بدهی های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می شود.

نسبت های اهرمی به ۳ دسته تقسیم می شود:

نسبت تسهیلا به سرمایه

نسبت بدهی

نسبت بدهی بخشی از نسبت های اهرمی است که توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت نسبت به کل دارایی‌های موجود را نشان می دهد.

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه

نسبت های تسهیلات سرمایه درواقع نسبت مالی است که میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود را نشان می دهد.

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش بهره

در نسبت های پوششی نسبتی وجود دارد که نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی است.

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

نسبت مالکانه

نسبت‌ مالکانه بخشی از نسبت های پوششی است که درصدی از دارایی‌های شرکت را که از طریق سرمایه سهامداران تامین شده است را نشان می‌دهد.

جمع کل دارایی‌ها / جمع حقوق صاحبان سهام = نسبت مالکانه

نکته:

جمع نسبت بدهی و نسبت مالکانه در هر شرکت، برابر با یک خواهد بود.

نسبت های ارزش بازار

نسبت های ارزش بازار بخشی از نسبت های مالی است که تحلیلگر از آن برای سنجش عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت استفاده می کند

نسبت های ارزش بازار به دسته های زیر تقسیم می شوند:

نسبت ارزش دفتری

نسبت قیمت به درآمد(P/E)

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)

نسبت ارزش دفتری

نسبت ارزش دفتری در نسبت های مالی نشان دهنده ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

نسبت ارزش دفتری= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت (P/E) درواقع دیدگاه تحلیلگر بازار را نسبت به سودآوری آینده شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

نسبت قیمت به درآمد= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت (P/S) نشان می دهد که برای هر یک ریال فروش سالانه شرکت چقدر هزینه می کند.

نسبت قیمت به فروش= قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)

نسبت قیمت به جریان نقدینگی سنجشی برای پیش ­بینی بازده سهام است نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

نسبت PEG

این نسبت راهی برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت در اصل بر پایه نسبت P/E و چشم‌انداز رشد یک سهم است. محاسبه آن اینگونه است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

روش های ارزشیابی موجودی های مواد و کالا

روشهای ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا مبحث مهمی است در حسابداری صنعتی که حسابداران می بایست با هر یک از این روشها آشنا باشند در اکثر مصاحبه های استخدامی هم از این مبحث سئوالاتی مطرح میشود که هر حسابداری باید از آنها مطلع باشد و در حوزه شغلی هم حسابداران باید با مباحث تئوری این بخش آشنا باشند . ما دوره گردش موجودی کالا چیست؟ در اینجا در مورد روشهای ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا مطالبی را ارائه می کنیم که امیدوارم مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیرد.

روشهای ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا:
روش شناسایی ویژه:
در روشهای ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا ، روش شناسایی ویژه ، تنها در مواردی که بتوان خریدهای دوره گردش موجودی کالا چیست؟ مختلف را به طور عینی از یکدیگر تفکیک کرد، کاربرد دارد.بدین ترتیب هرگونه موجودی کالا را می توان به عنوان مقادیر باقیمانده از خریدهای خاص شناسایی کرد و بهای تمام شده هریک از اقلام را طبق صورتحسابهای مربوطه به طور جداگانه تعیین کرد . روش شناسایی ویژه در بیشتر موارد کاربرد دوره گردش موجودی کالا چیست؟ عملی ندارد . یکی از عمده ترین معایب روش شناسایی ویژه این است که با بکارگیری آن امکان تحریف سود ، در مواردی که اقلام مشابه به قیمتهای متفاوت خریداری میشود ، وجود دارد.

روش قیمت میانگین :
روش قیمت میانگین بر این مفهوم مبتنی است که بهای تمام شده موجودیها در پایان دوره و بهای تمام شده کالاهای فروش رفته طی دوره باید تا حد زیادی معرف مخارج واقع شده طی دوره باشد .مفهوم قیمت میانگین به دو طریق به کار می رود و به سیستم مورد استفاده برای ثبت موجودیها بستگی دارد. در سیستم ادواری ، قیمت میانگین موزون یک واحد کالا و در سیستم ثبت دائمی ، قیمت میانگین متحرک یک واحدکالا به کار می رود . نتایج حاصل از بکارگیری روش قیمت میانگین هنگامی که گردش اقلام موجودی بسیار زیاد است تقریبا مشابه روش اولین صادره از اولین وارده (FIFO) است .

روش قیمت میانگین موزون :
قیمت میانگین موزون که در پایان دوره محاسبه میشود ، از طریق منظور کردن قیمتهای خرید یک واحد ، تعداد خریداری شده طی دوره و موجودیهای ابتدای دوره محاسبه می گردد. به عبارت دیگر ، قیمت میانگین موزون یک واحد از تقسیم جمع بهای تمام شده کالاهای آماده برای فروش به تعداد کالاهای آماده برای فروش بدست می آید.نتایجی که از اعمال این روش به دست می آید ، چه در ارزشیابی موجودیها و چه از لحاظ تاثیر بر اندازه گیری سود ، بین نتایج حاصل از بکارگیری روش fifo و روش lifo قرار دارد.ارزش موجودیهای کالا که با استفاده از روش میانگین موزون محاسبه می شود با ارزش جاری آنها مطابقت ندارد.

روش قیمت میانگین متحرک (سیار):
در روش قیمت میانگین متحرک (سیار) پس از هربار خرید ، بهای تمام شده میانگین جدیدی محاسبه می گردد بنابراین هنگامی که کالایی به فروش میرسد یا مصرف می شود در همان زمان به قیمت میانگین متحرک ارزشیابی می گردد.در این روش پس از هربار خرید ، برای هر واحد ، قیمت میانگین جدیدی محاسبه می شود .موجودیهای پایان دوره به آخرین قیمت میانگین متحرک یک واحد قیمت گذاری می شود . بهای تمام شده کالاهای فروش رفته مجموع اقلام صادره خواهد بود . در این روش مبنای اندازه گیری مبالغ مربوط جهت انعکاس در ترازنامه و صورتحساب سود و زیان یکسان است.

روش اولین صادره از اولین وارده (fifo):
در روش اولین صادره از اولین وارده (fifo) فرض میشود قدیمی ترین کالاهای موجود ، قبل از سایر کالاها صادر یا به فروش میرسد . این فرض درباره جریان هزینه ها معمولا با واقعیت مطابقت می کند . استفاده از این روش باعث می شود تا بهای تمام شده موجودیهای کالا احتمالا به ارزشهای جاری بازار که برای جایگزینی موجودیهای کالا نیز باید پرداخت شود ، نزدیکتر گردد. بنابراین ، موجودیهای کالا متشکل از جدیدترین خریدها (تولید) خواهد بود.یکی از مزیت های این روش انطباق آن با گردش عینی کالاست . مزیت دیگر آن این است که بهای تمام شده موجودیهای کالا به ارزشهای جاری بازار نزدیک می شود.

روش اولین صادره از آخرین وارده (lifo):
در این روش فرض بر این است که جدیدترین کالاهای خریداری شده قبل از سایر کالاها به فروش یا به مصرف می رسد .بنابراین ، جریان خروج هزینه در این روش برعکس جریان ورود هزینه است . از اینرو ، آخرین مخارج رابطه بسیار نزدیکی با درآمدهای جاری دارند و اعمال این روش باعث تطابق مناسب هزینه ها با درآمد می شود.به بیان دیگر در این روش موجودیهای کالا در ترازنامه به قدیمی ترین قیمتها و کالاهای فروش رفته به اخیرترین قیمتهای خرید ارزشیابی می شود . در مواردی که قیمتها روند صعودی دارد ، بکارگیری روش مزبور باعث بهبود جریان وجوه نقد (از طریق کاهش در هزینه مالیات) می شود.

روش موجودی پایان دوره بر مبنای اولین صادره از آخرین وارده با استفاده از شاخص قیمتها
این روش انحراف از روش قراردادی اولین صادره از آخرین وارده است . در روش LIFO اقلام موجودی بر مبنای بهای تمام شده آنها قیمت گذاری می شود در حالی که در این روش ، موجودی سال پایه قیمت گذاری و محموله های اضافه شده در سالهای بعد با توجه به شاخص قیمتها ، ارزشیابی می شود .

روش خرده فروشی موجودیها :
در این روش با توجه به بهای تمام شده و قیمت خرده فروشی کالای آماده برای فروش ، نسبت بهای تمام شده به قیمت خرده فروشی را می توان محاسبه و آن را در مورد ارزش خرده فروشی موجودیهای پایان دوره به منظور برآورد دوره گردش موجودی کالا چیست؟ بهای تمام شده اعمال کرد.

روش موجودی پایه :
روش موجودی پایه مشابه روش LIFO است . در روش موجودی پایه فرض می شود که همواره موجودی ثابتی وجود دارد که در واقع به منزله دارایی ثابت واحد تجاری است . میالغ مازاد بر موجودی پایه به عنوان موجودی موقتی تلقی و به ارزش جایگزینی دوره گردش موجودی کالا چیست؟ قیمت گذاری می شود . مبالغ کمتر از موجودی پایه نیز کاهش موقتی تلقی و به قیمت جاری با درآمدها مقابله میشود . تفاوت اصلی بین روش موجودی پایه و روش LIFO این است که در روش موجودی پایه ، ارزش جایگزینی به کار می رود . در حالی که در روش lifo منحصرا بر بهای تمام شده واقعی تاکید میشود.

تذکر: طبق بیانیه شماره ۸ استانداردهای حسابداری ملی ، بهای تمام شده موجودی مواد و کالا باید با استفاده از روشهای “شناسایی ویژه” ، “اولین صادره از اولین وارده ” یا “میانگین موزون ” محاسبه شود.

اهداف رسیدگی موجودی کالا

اهداف رسیدگی موجودی کالا نرم افرار حسابداری دقیق سانیران

۱- مقادیر کلیه موجودی کالا متعلق به شرکت در تاریخ ترازنامه به نحو مناسبی ( انبارگردانی ) مورد مشاهده و شمارش قرار گرفته و اقلام راکد ، ناباب، کم مصرف ، خسارت دیده و بلا استفاده به نحو مطلوب مشخص شده و برحسب خالص ارزش فروش در ترازنامه ارائه شده باشد .
۲- قیمت تمام شده موجودیها بطور صحیح و طبق اصول متداول حسابداری در حسابها منعکس شده باشد ( قیمت گذاری مناسب ) و اعمال آن ثبات رویه رعایت شده باشد .
۳- ذخایر کافی در خصوص کاهش احتمالی ارزش در حسابها منظوظر شده باشد .
۴- مالکیت موجودی ها براساس اسناد و مدارک مثبته محرز شده باشد .
۵- مبالغ مندرج در ترازنامه کلیه موجودیها را در بر گرفته و به نحو مناسب طبقه بندی و افشاء شده باشد .
برنامه رسیدگی موجودی کالا :
نظر به اینکه مقدار موجودی کالا در پایان سال مالی بوسیله شمارش ، توزین ، اندازه گیری حجم و سایر روشها تعیین می گردد و سپس با استفاده از مدارک موجود در موسسه ارزش آنها مشخص می شود لذا رسیدگی موجودی کالا شامل دو مرحله است :
۱- مقدار موجودیها .
۲- ارزش موجودیها.
مقدار موجودیها از طریق شمارش( انبارگردانی) مشخص خواهد شد .

رسیدگی به ارزش موجودیها :

اساس ارزیابی بر دو نکته استوار است :
الف ) ثبات رویه : روش قیمت گذاری موجودی های باید با سال قبل یکسان باشد .
ب) اقل قیمت تمام شده و خالص ارزش فروش با ارزش جایگزینی : در مورد ارزیابی موجودی کالا باید مورد توجه قرار گیرد و در رسیدگی به موجودی کالا موارد زیر باید مد نظر قرار گیرد:
۱- کنترل محاسبات : بعد از اخذ صورت ریز موجودیها و اطمینان از قیمت مقادیر موجودی ، حسابرس باید محاسبات صورتها را ( ضرب، جمع و تفریق ) را کنترل نماید.
۲- در مورد موجودی مواد خام و قطعات خریداری شده بهای تمام شده را بصورت نمونه با فاکتورها و لیست قیمتها ، ترازنامه ها و سایر مدارک مثبته مقایسه نماید .
۳- تحقیق نماید که آیا در موارد لازم ذخیره کافی جهت کاهش ارزش موجودی به خالص ارزش فروش تامین شده است .
۴- معقول بودن میزان موجودی های جنسی و کار در جریان پیشرفت را از طریق اطلاعات زیر بررسی نماید:
الف) اخذ لیست گردش کالا و موجودی اول دوره خرید طی دوره فروش ( مصرف ) و موجودی پایان دوره و مطابقت:
۴-۱- مانده های تعدادی/ ریالی اول دوره با تراز پایان سال مالی قبل .
۴-۲- مانده های تعدادی/ ریالی اول دوره با تراز پایان سال مالی جاری .
۴-۳- خرید طی دوره با مقدار خرید طبق دفاتر موسسه.
۴-۴- فروش یا مصرف طی دوره با مقدار خرید طبق دفاتر موسسه.
۴-۵- مقایسه با برگهای اولیه شمارش، محاسبات، جمع ها، انتقال اقلام به صورت خلاصه.
ب) کاربرگهای شمارش موجودی را از نظر اقلام غیرعادی بررسی و علت مغایرتهای عمده بین شمارش و سوابق مالی موسسه را جویا شود.
۵- نتایج آزمونهای انقطاع زمانی در مورد آخرین رسید و حواله انبارها ، به منظور تاکید ثبت معاملات در دوره مالی مربوطه بررسی نمائید.
۶- در خصوص موجودیهای امانی دیگران نزد موسسه ، از عدم احتساب آنها به عنوان موجودی جنسی صاحبکار اطمینان حاصل شود .
۷- در خصوص موجودیهای امانی دیگر تائیدیه لازم اخذ گردد .
۸- در مورد کالای ساخته شده ، بهای تمام شده هر واحد ، از نظر نرخهای مواد و دستمزد و سربار مورد مطالعه قرارداد و بهای تمام شده هر واحد با فاکتورهای خرید ، هزینه ، دستمزد و تخصیص سربار و ردیابی و از صحت آنها اطمینان حاصل نمائید .
۹- در مورد کالای ساخته شده ، از طریق سیستم هزینه یابی استاندارد حسابهای انحرافات و گزارشات مربوطه را مورد رسیدگی قرارداده و کلیه انحرافات قابل توجه را بررسی نمایئد .
۱۰- پس از انجام کلیه رسیدگیها ، حسابرس میتواند با مقایسه چند نسبت به نسبتهای مشابه در سالهای قبل تا حدود زیادی از قیمت مبلغ موجودی کالا مطمئن گردد و این نسبتها عبارتند از :
– نسبت موجودی کالا به قیمت تمام شده کالای فروش رفته
– نسبت موجودی کالا به فروش
– نسبت موجودی کالا به خرید
نوسانات شدید این نسبتها ممکن است به علت یک یا مجموعه ای از عوامل زیر باشد:
الف) اشتباهات در شمارش مقداری موجودی
ب) اشتباهات در ارزیابی موجودی
ج) انباشته شدن مقدار زیاد موجودیهای ناباب
د) عدم وجود کنترل بر میزان مورد لزوم نگهداری کا
لا ( از قبیل حداقل و حداکثر موجودی )
ه) تولید مازاد بر تقاضای بازار

نرم افزار یکپارچه سانیران با قابلیت های بی نظیر بهترین انتخاب را به شما می دهد.

ادواری و دائمی به بیان ساده

بهای تمام شده

در روش ثبت ادواری ، حساب موجودی کالا در طول دوره مالی گردش ندارد و تا پایان دوره مالی ، تا قبل از اصلاحات بدون تغییر باقی می ماند و سپس با انجام دو ثبت اصلاحی ابتدا مبلغ موجودی کالا در اول دوره از این حساب حذف و سپس مبلغ موجودی کالای پایان دوره در این حساب بدهکار می شود .

🔻 روش ثبت دائمی موجودی ها :

در روش ثبت دائمی برای ثبت رویدادهای مرتبط به موجودی کالا از حساب موجودی کالا استفاده می شود که با افزایش موجودی کالا ( ناشی از خرید کالا و برگشت از فروش ) و کاهش موجودی کالا ( فروش دوره گردش موجودی کالا چیست؟ و برگشت از خرید به قیمت تمام شده ) بنا به مورد بدهکار و بستانکار می شود . بنابراین حساب موجودی کالا در دفتر به طور مستمر و دائمی گردش دارد و در هر زمان مانده موجودی کالا متعلق به واحد تجاری را نشان می دهد .

به بیان دیگر تفاوت اصلی حسابها و ثبت مالی موجودی دائمی و ادواری به شرح زیر است :

در سیستمهای حسابداری دو روش نگهداری اطلاعات موجودی کالا در انبار ها و ارزش ریالی آنها در حسابداری وجود دارد ( دائمی و ادواری ) . در شرکتهای مختلف بر اساس روش حسابداری و انتخاب حسابدار می توان از یکی از این روشها استفاده کرد .

۱- اختلاف در سرفصلهای مالی و ثبت های مالی :

– در ثبت موجودی دائمی : سرفصلی بنام خرید و تخفیفات و برگشت از خرید وجود ندارد .

– در ثبت موجودی ادواری : حسابی به نام قیمت تمام شده کالای فروش رفته وجود ندارد .

– در هر دو روش حساب موجودی کالا وجود دارد دوره گردش موجودی کالا چیست؟ ولی در روش ادواری این حساب فقط در افتتاحیه و بستن حسابها گردش دارد .

– هنگام گرفتن گزارش سود و زیان در روش ادواری موجودی کالا در پایان دوره باید مشخص شود .

۲ – اختلاف در سندهای مربوط به خرید و فروش :

– در روش دائمی برای خرید کالا ، ثبت مالی با حساب موجودی مواد و کالا و به نام انبار ایجاد می شود .

همچنین برای فروش کالا ، از حساب موجودی مواد و کالا استفاده شده و آرتیکل مجزا برای قیمت تمام شده کالا نیز ثبت می شود .

– در روش ادواری حساب موجودی مواد و کالا گردش نداشته و حساب خرید برای ثبت مالی عملیات خرید کالا مورد استفاده قرار می گیرد .

موجودی کالا و مواد چیست؟ آشنایی با سیستم های رایج ثبت موجودی کالا و مواد

موجودی کالا و مواد به آن دسته از دارائی های مشهود متعلق به شرکت اشاره دارد که برای فروش در جریان عادی فعالیت های دوره گردش موجودی کالا چیست؟ دوره گردش موجودی کالا چیست؟ شرکت نگهداری می شود یا در تولید کالاها و خدماتی به همین منظور مورد استفاده قرار می گیرد.

به عبارت ساده تر موجودی کالا، هم شامل کالاهایی می شود که به منظور فروش نگهداری می شوند و هم شامل کالاهایی است که از آن ها در تولید محصولات و یا خدمات دیگر استفاده می شود.

موجودي هاي كالا و مواد بخش مهمي از دارايي هاي بنگاه هاي اقتصادي را تشكيل و از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین موجودی مواد و کالا، یکی از اقلام دارائی جاری شرکت محسوب می شود. زیرا انتظار می رود طی یک سال مالی یا در جریان یک چرخه عملیات، به فروش رود یا مصرف شود.

موجودی مواد و کالا شامل:

– برای فروش در روال عادی عملیات واحد تجاری نگهداری می شود.

– به منظور ساخت محصول یا ارائه خدمات در فرایند تولید قرار می گیرد.

– به منظور ساخت محصول یا ارائه خدمات، خریداری شده و نگهداری می شود.

– ماهیت مصرفی دارد و به طور غیرمستقیم در جهت فعالیت واحد تجاری به مصرف می رسد.

بیشتر بخوانید:

انواع موجودی کالا و مواد

منظور از ملزومات مصرفی اقلامی است که در جریان فعالیت شرکت و در قسمت های اداری، فروش یا خدماتی مصرف می گردد. ملزومات مصرفی غالبا در تولید محصولات مورد استفاده قرار نمی گیرد. گاهی اوقات به این ملزمات، ملزومات اداری نیز می گویند.

مواد اولیه موادی هستند که به عنوان مواد تشکیل دهنده سایر محصولات به کار می روند. مواد خام معمولا به منظور تولید انواع محصولات توسط شرکت های تولید کننده، نگهداری می شود. به عنوان مثال پنبه ماده اولیه در تولید پارچه محسوب می شود.

کالای در جریان ساخت یا در دست تولید، به آن دسته از مواد و موجودی کالا اشاره دارد که در فرایند تولید شدن قرار دارد، به این معنا که هنوز در حال تولید هستند و بخشی از آن ها تکمیل شده است، اما به مرحله نهایی فرایند تولید نرسیده اند.

  • کالای آماده برای فروش یا کالای ساخته شده

کالای ساخته شده به موجودی کالایی گفته می شود که بعد از تکمیل فرآیند تولید به وجود می آیند. محصولات تولید شده در واقع محصولاتی هستند که آماده فروش هستند.

به صورت جزئی تر موجودي كالا را مي توان به شرح زير طبقه بندي كرد:

الف)موجودي كالا در واحدهاي بازرگاني: در واحدهاي بازرگاني اعم از خرده فروشي يا عمده فروشي، موجودي هاي كالا شامل اقلامي است كه براي فروش به همان شكل اوليه خريداري مي شوند مانند موجودي ملزومات.

ب)موجودي كالا در واحدهاي توليدي:دوره گردش موجودی کالا چیست؟

۱_مواد اوليه: مواد اولیه اقلام مشودی را در بر می گیرد که مستقيماً از منابع طبيعي تحصيل شده باشد و يا اين كه از فروشندگان خريدري و اصولاً براي مصرف مستقيم در توليد محصولات به کار گرفته می شود.

۲_كالاي در جريان ساخت: به موجوديهايي اطلاق مي شود كه فرآيند آنها كامل نشده است.

۳_كالاي ساخته شده: به موجودي هايي گفته مي شود كه فرآيند توليد را كاملاً طي كرده و براي فروش آماده باشند.

۴_ملزومات (مواد غير مستقيم): مشابه مواد اوليه است، اما شناسايي ارتباط آنها با كالاي ساخته شده دشوار بوده و به طور غير مستقيم در توليد محصولات نقش دارد. مثل:روغن و گريس براي ماشين آلات و تحت عنوان ساير موجودي ها در صورت هاي مالي طبقه بندي مي شوند.

ج)موجودي هاي متفرقه: اقلامي نظير ملزومات اداري و مواد بسته بندي كه معمولاً در آينده نزديك مصرف و هنگام مصرف به عنوان هزينه هاي عملياتي تلقي مي گردد.

نکته مهم دیگر در بحث موجودی کالا و مواد، بهای تمام شده موجودی کالاست. در حسابداری، محاسبه بهای تمام شده موجودی مواد و کالای پایان دوره، همچنین بهای تمام شده کالای فروش رفته از اهمیت خاصی برخوردار است، به همین منظور در تمامی شرکت ها و موسسات در پایان هر سال مالی، موجودی های مواد و کالا شمارش و بهای تمام شده آن ها محاسبه می شود.

بهای تمام شده کالا شامل

قیمت خرید، هزینه های تحویل، هزینه مالیات غیر مستقیم، عوارض گمرکی، هزینه های تولید به علاوه هر نوع هزینه دیگری که برای آماده به فروش شدن کالا صورت می پذیرد (تخفیفات تجاری از بهای خرید کسر می شود).

سیستم های رایج در مورد ثبت موجودی کالا و مواد

از آنجا که در اغلب بنگاه های اقتصادی بخش عمده دارائی ها را موجودی کالا تشکیل می دهد، بسیار حائز اهمیت است که کنترل موجدودی ها چه از لحاظ ریالی و چه از لحاظ عددی از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. با توجه به اهمیت موجودی کالا و مواد مدیران ارشد بنگاه های اقتصادی را ملزام به بکارگیری روشی کارآمد برای این امر مهم می نماید.. لذا علم حسابداری نیز سعی نموده نیاز آن ها را به روش های مختلف برآورده سازد. به همین دلیل علم حسابداری دو روش برای نگهداری موجودی به بنگاه های اقتصادی معرفی نموده است:

در سیستم ادواری برای ثبت موجودی کالا، تعیین مقدار موجودی کالا طی سال، از روی دفاتر امکان پذیر نیست. برای این کار در مواقع لزوم جهت تعیین بهای تمام شده کالای فروش رفته، باید ابتدا مقدار موجودی کالا پایان دوره تعیین شده و سپس مبلغ موجودی کالای پایان دوره از مجموع موجودی کالای اول دوره و خریدهای دوره کسر گردد تا بهای تمام شده کالای فروش رفته مشخص شود.

در روش ثبت ادواری موجودی کالا، امکان گزارش لحظه ای موجودی کالاها وجود ندارد. در این روش با توجه به نیاز مدیران کسب و کار به گزارش کاردکس کالا (گردش کالا) و گزارش موجودی تک تک کالاها (حتی کسب و کارهای با قیمت پایین و تراکنش بالا از قبیل سوپر مارکت، خرازی و…) روش ثبت دائمی روشی مناسب تر است.

در سیستم ثبت دائمی موجودی کالا، هنگام خرید کالا، حساب موجودی کالا بدهکار می شود و هنگام فروش کالا علاوه بر ثبت مربوط به فروش، یک ثبت دیگر نیز بابت کاهش موجودی در دفاتر ثبت می شود. بدین ترتیب که حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته بدهکار و حساب موجودی کالا بستانکار می گردد. به همین دلیل در این نوع سیستم ثبت، میزان موجودی کالا و همچنین بهای تمام شده کالای فروش رفته، در هر لحظه از سال از روی دفاتر قابل تعیین است. اما به منظور صحت ثبت های حسابداری انجام شده در طی دوره، در پایان هر سال مالی مقدار موجودی کالای پایان دوره، شمارش می شود تا به اطمینان مورد نظر دست یافته شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.