صفر تا صد حقوق صاحبان سهام در صورت های مالی
طبق گفته ی شرکت حسابداری ، ترکیب این بخش از ترازنامه واحدهای تجاری را شکل حقوقی آنها مشخص می کند. به طور کلی واحدهای تجاری به دو گروه سهامی و غیر سهامی تفکیک می شوند. از آنجا که منظور ما از واحدهای تجاری شرکت های سهامی است، تنها به توضیح بخش حقوق صاحبان سهام این شکل از واحدهای تجاری می پردازیم:
همانگونه که می دانید در معادله حسابداری تفاوت میان دارایی ها و بدهی ها، سرمایه مالکانه است که در شرکت های سهامی به آن حقوق صاحبان سهام می گویند. معمولا حقوق صاحبان سهام برمبنای منبع تامین کننده آن تفکیک می گردد. قانون تجارت نیز مبنای دیگری برای تفکیک مولفه های تشکیل دهنده حقوق صاحبان سهام می باشد. براساس قانون تجارت، مبلغ سرمایه قانونی و افزایش و کاهش آن دارای الزامات خاصی است و بنابراین باید به طور مجزا انعکاس یابند. همچنین براساس مواد 138 و 140 قانون تجارت، یک بیستم از سود قابل تخصیص باید به اندوخته قانونی منتقل شود تا زمانی که اندوخته قانونی به ده درصد سرمایه شرکت برسد. این اندوخته قابل انتقال به سرمایه نیست و تحت هیچ شرایطی به جز شرایط تصفیه قابل تقسیم نمی باشد.
سرمایه
زمانی که یک شرکت سهامی برای تامین مالی اقدام به انتشار سهام می کند. در حقیقت سرمایه و دارایی هایش را معادل وجه نقد دریافتی افزایش می دهد. تفاوت میان مبلغ اسمی سهم و مبلغ دریافتی شرکت را صرف/کسر سهام می گویند.
شرکت های سهامی مجاز به انتشار دو نوع سهام عادی و ممتاز هستند. در ایالات متحده و کشورهای غربی سهام ممتاز به سهامی اطلاق می شود که دارنده آن حداقل نسبت به دریافت مبلغ ثابتی براساس درصدی از ارزش اسمی سهام خود محق است، همچنین به هنگام تصفیه نسبت به سهامداران عادی در اولویت قرار دارند. ولی در ایران به دلیل ضرورت مطابقت قوانین با شرع مقدس اسلام، ایمن گونه حقوق برای سهامداران ربوی تلقی می شود و تنها امتیازاتی مربوط به حق رای برای آنها در نظر گرفته می شود. در حقیقت، سهام ممتاز تصریح شده در قوانین ایران، بیش از آنکه شبیه به سهام ممتاز باشد، نوعی سهام عادی با امتیاز ویژه می باشد.
اندوخته ها
اندوخته ها مبالغی هستند که شرکت به منظور تقویت بنیه مالی، ملاحضات مدیریتی، الزامات قانونی و همچنین حفظ حقوق بستانکاران، یا استفاده از مزایای مالیاتی از سود قابل تقسیم شرکت ها کسر می شود. توزیع این مبالغ بین سهامداران محدود یا ممنوع می باشد. مثلا تهیه اندوخته قانونی براساس قانون تجارت الزامی است و تقسیم آن بجز در زمان تصفیه ممنوع می باشد، اما تهیه اندوخته طرح و توسعه اختیاری است و شرکت می تواند به شرط تصویب مجمع به تقسیم آن اقدام نماید. در صورتی که افزایش سرمایه شرکت ها از محل اندوخته های اختیاری یا سود انباشته صورت گیرد در حقیقت سهامداران از مزایای مالیاتی عدم تقسیم سود استفاده نموده اند.
اندوخته قانونی، اندوخته طرح و توسعه و اندوخته عمومی از جمله اندوخته هایی هستند که معمولا در ترازنامه شرکت ها یافت می شود.
سود (زیان) انباشته
عنوان سود (زیان) انباشته، مجموع سود های تقسیم نشده یا تخصیص نشده را پس از کسر زیان های وارده نشان می دهد. این مبلغ نشان دهنده ی سرمایه گذاری مجدد سهامداران از محل درآمدهای حاصل از فعالیت های شرکت می باشد.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان گزارش، عملکرد مالی مربوط به یک دوره مالی واحد تجاری می باشد. براساس استاندارد نحوه ارائه صورت های مالی، صورت سود و زیان باید حداقل حاوی اقلام اصلی آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ زیر باشد:
2.هزینه های عملیاتی
3.سود یا زیان عملیاتی
4.هزینه های مالی
5.سایر درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی
6.مالیات بر درآمد
7.سود یا زیان فعالیت های عادی
8.اقلام غیر مترقبه
10.سود یا زیان خالص
براساس همین استاندارد، علاوه بر موارد بالا، ممکن است به موجب سایر استاندارد های حسابداری ارائه اقلام اصلی و جمع های فرعی دیگری نیز در صورت سود و زیان الزامی باشد یا برای ارائه عملکرد مالی واحد تجاری به نحو مطلوب، ضرورت داشته باشد.
چنانچه وقوع برخی رویدادها، صرف نظر از ماهیت غیر معمول یا تناوب آن، در محیط حاکم بر عملیات واحد تجاری (اعم از اقتصادی،مقرراتی،جغرافیایی و غیره) مورد انتظار باشد، آثار آنها بر عملیات واح تجاری در زمره فعالیت های عادی تلقی می شود. اقلام غیر مترقبه نیز، اقلامی با اهمیت و بسیار غیر معمول هستند که منشا آنها رویدادهایی خارج از فعالیت های عادی شرکت می باشد و آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ انتظار نمی رود به طور منظم یا مکرر واقع شود. مصادره اموال شرکت در یک کشور خارجی و یا بلایای طبیعی نمونه هایی از این اقلام هستند. بنابراین دو ویژگی تکرارشوندگی و معمول بودن، وجه تمایز درآمدها و هزینه ها از یکدیگر می باشند.
درآمد
درآمد را افزایش در حقوق صاحبان سهام به استثنای آورده صاحبان سرمایه تعریف می کنند. مفهوم درآمد، هر دو گروه ((درآمد عملیاتی)) و ((درآمد غیر عملیاتی)) را در بر می گیرد. درآمد عملیاتی، درآمدی است که از فعالیت اصلی و مستمر واحد تجاری حاصل می گردد و با عناوین مختلفی از قبیل فروش، حق الزحمه، سود تضمین شده، سود سهام و حق امتیاز نشان داده می شود.
نوشته شده توسط شرکت حسابداری و مالی آینده سازان فراز کام
ماهور سیدی
شرکت حسابداری حسابداری آینده سازان فراز کام با مدیریت آقای منوچهری خدمات مالی را با کمترین قیمت ارائه میکند لطفا در خصوص حسابداری تلفیق هم صحبت کنید .
هزینه سرمایه چیست؟ و اجزای مهم آن کدام است
شرکت ها و کسبوکارها برای شروع و تداوم فعالیت های خود به سرمایه نیاز دارند. این سرمایه از منابع مختلفی تامین میشود از جمله بدهی و سهام که برای تامین مالی از هر کدام از این روشها هزینه ای باید بپردازند و به مجموع آن هزینه سرمایه گفته میشود. به بیانی ساده هزینه سرمایه هزینه تامین مالی است و به مبلغی گفته میشود که برای بدست آوردن سرمایه مورد نیاز هزینه میشود. هزینه سرمایه مفهومی بسیار مهم در علوم مالی است و نقش مهمی در تحلیل شرکتها دارد چرا که حداقل بازدهی مورد انتظار برای سرمایه گذاری را مشخص میکند. در این مقاله به این سوال پاسخ میدهیم که هزینه سرمایه چرا مهم است؟ و همچنین اجزای تشکیل دهنده و نحوه محاسبه آن را توضیح خواهیم داد.
هزینه سرمایه چیست؟
هزینه سرمایه (Cost of Capital) به مقدار پولی که برای بدست آوردن سرمایه و به اصطلاح "تامین مالی" یک کسب و کار صرف شده گفته میشود. به عنوان مثالی ساده اگر شخصی اقدام به گرفتن وام از بانک کند به مجموع هزینه های ابتدایی برای گرفتن استعلام های مورد نیاز، کارمزدهایی که پرداخت میکند و مقدار بهره ای که پرداخت میکند، هزینه سرمایه گفته میشود. این امر در مورد شرکتها و کسب و کارها نیز صادق است و هزینه سرمایه آن بسته به نوع تامین مالی شرکت میتواند متفاوت باشد. بنابراین هزینه سرمایه به نوع تامین مالی شرکت بستگی دارد.
تامین مالی شرکت ها میتواند از طریق وام بانکی، اوراق بدهی، اوراق مالکیت که خود شامل سهام عادی و سهام ممتاز است صورت بگیرد. حتی تامین مالی شرکتها میتواند از طریق سود انباشته صورت بگیرد. محاسبه هزینه سرمایه در هر کدام از روش های گفته شده متفاوت است که برای بدست آوردن هزینه سرمایه کل از روش میانگین موزون استفاده میشود.
چرا هزینه سرمایه مهم است؟
اصولا سوالی که شخص سرمایه گذار به هنگام انتخاب شرکت، سهم یا گزینه سرمایه گذاری مورد نظر خود دارد این است که چه معیاری برای ارزیابی تصمیم سرمایه گذاری مورد نظر وجود دارد؟ فرضا یک شرکت از بین چند طرح سرمایه گذاری و طرح توسعه ای میبایست تنها یک طرح را انتخاب کند و بر روی آن سرمایه گذاری کند. چگونه از بین چند گزینه سرمایه گذاری میتوان یک گزینه را که نسبت به دیگر گزینه ها ارجحیت دارد را انتخاب کرد؟ چه مقدار بازدهی را باید از طرح سرمایه گذاری انتظار داشت تا منجر به سود شود یا در بدترین شرایط ممکن منجر به زیان نشود؟
براساس آنچه که در بخش های قبل گفته شد، یکی از معیارهای انتخاب گزینه سرمایه گذاری یا قبول و رد طرح های توسعه ای، مفهوم هزینه سرمایه است. هزینه سرمایه به ما میگوید که حداقل بازدهی مورد انتظار از طرح سرمایه گذاری چقدر باید باشد تا توجیه اقتصادی برای سرمایه گذاری داشته باشد. چنانچه طرح توسعه ای مورد نظر شرکت یا گزینه سرمایه گذاری مورد نظر شخص بازدهی ای بیش از نرخ هزینه سرمایه داشته باشد، آنگاه میتوان گفت که ارزش سرمایه گذاری دارد. به همین خاطر درک بخش ها و اجزای مهم هزینه سرمایه، نحوه محاسبه آن و فرمول های مورد استفاده برای محاسبه هزینه سرمایه اهمیت زیادی دارد.
اجزای مهم هزینه سرمایه
همانطور که گفته شد تامین مالی از طریق روش های گوناگونی صورت میگیرد که هر کدام از این روش ها هزینه های مختص خود را دارد. به عنوان مثال همانطور که گفته شد هزینه های مربوط به دریافت وام یک جزء از هزینه سرمایه شرکتی است که از این طریق تامین مالی کرده است. یا هزینه های مربوط به انتشار سهام عادی نیز به عنوان هزینه های شرکتهای سهامی شناخته میشود.
تامین مالی به طور کلی در دو دسته زیر قرار میگیرد.
تامین مالی از طریق بدهی
در شرکت های بزرگ انتشار اوراق بدهی یا اوراق قرضه از جمله راه های تامین مالی از بازار سرمایه است که در حال حاضر در کشور ما اوراق بدهی و اوراق مشارکت تنها از طرف دولت منتشر میشود. شرکت های کوچک تر و سایر شرکتهایی که اوراق بدهی منتشر نمی کنند نیز می توانند از طریق دریافت وام و تسهیلات منابع مورد نیاز خود برای تداوم فعالیت های عملیاتی و سرمایه در گردش خود را تامین کنند.
در حالتی که شرکت اوراق بدهی منتشر میکند هزینه های ثبت و انتشار این اوراق به همراه نرخ بازدهی که به دارندگان اوراق پرداخت میشود به عنوان هزینه سرمایه خواهد بود. در حالت دوم نیز همانطور که گفته شد هزینه های مربوط به انجام فرآیندهای دریافت وام به همراه نرخ سودی که میبایست به بانک پرداخت شود به عنوان هزینه سرمایه در نظر گرفته می شود.
نکته مهم این است که برای هرچه ساده تر بودن این محاسبات تنها نرخ بهره پرداختی به عنوان هزینه بدهی در نظر گرفته میشود و به دلیل اینکه هزینه بهره جزو هزینه های کاهنده مالیات یا به اصطلاح هزینه قابل قبول مالیاتی است و در صورت وجود آن مقداری از سود شرکت از پرداخت مالیات مصون است لذا خالص نرخ بدهی را به عنوان این هزینه در نظر می گیرند که حاصلضرب نرخ بهره در (1-T) است که T همان Tax یا نرخ مالیات است.
در این فرمول نرخ سود موثر سالانه نرخ سود وام و تسهیلاتی است که شخص دریافت نموده است و نرخ سود واقعی را مشخص می کند نه نرخ سود اسمی را.
با توجه به نکته ای که گفته شد، به نظر میرسد به دلیل اینکه هزینه بدهی سپر مالیاتی محسوب می شود شرکت ها تمایل داشته باشند که از این روش تامین مالی بیشتر استفاده کنند اما باید در نظر داشت که افزایش بیشتر بدهی، ریسک ورشکستگی شرکت را نیز افزایش می دهد بنابراین نمیتواند به عنوان تنها منبع تامین مالی به آن نگاه کرد.
تامین مالی از طریق سرمایه و انتشار اوراق مالکیت
دومین راه تامین مالی شرکت ها انتشار اوراق مالکیت همچون سهام عادی و ممتاز است که به آن تامین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام نیز میگویند و هزینه های مرتبط با آن هزینه های حقوق صاحبان سهام نامیده می شوند. در این روش هزینه های مرتبط با ثبت و انتشار سهام عادی و ممتاز به عنوان هزینه سرمایه در نظر گرفته می شود. گاه سرمایه مورد نیاز از طریق عدم پرداخت سود سهام و سرمایه گذاری مجدد سود انباشته تامین می شود که در این حالت نیز هزینه های مرتبط با این سرمایه گذاری مجدد نیز به عنوان هزینه سرمایه شناخته می شود.
به طور خلاصه هزینه سرمایه سهام را می توان در یکی از سه دسته زیر قرار داد:
- هزینهی سود انباشته یا پولی که شرکت بهجای پرداخت سود سهام، دوباره در شرکت سرمایهگذاری میکند؛
- هزینهی سهام عادی جدید یا سهامی که شرکت آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ برای بالاتر بردنِ موجودی منتشر میکند؛
- سهام ممتازی که شرکت میتواند برای افزایش موجودی منتشر کند.
همانطور که ملاحظه می شود محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام بسیار پیچیده تر است، چون نرخ بازدهی که سهامداران انتظار دارند به راحتی آنچه وام دهندگان میخواهند مشخص نیست. به صورت تئوری، هزینه حقوق صاحبان سهام به طور تقریبی توسط مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) محاسبه میشود:
این مدل یک مدل معروف در کتب مالی است که از یک نرخ بدون ریسک، ضریب بتای شرکت و نرخ بازدهی بازار تشکیل شده است. فرمول محاسبه این مدل به صورت زیر است.
Ra بازده مورد انتظار سرمایه گذاری دارایی a
Rrf نرخ بازدهی بدون ریسک
Ba ضریب بتا یا معیار ریسک سیستماتیک دارایی است (مطلب انواع ریسک را مطالعه کنید)
Rm بازده مورد انتظار بازار
هدف فرمول CAPM این است که داراییها را بر اساس ریسکشان قیمتگذاری کند. با استفاده آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ از CAPM بررسی میکنیم که آیا سودی که در نهایت دریافت میکنیم با توجه به خطری که پذیرفتهایم و با در نظر گرفتن فاکتور زمان، ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر.
نحوه محاسبه هزینه سرمایه
تامین مالی از طریق اوراق بدهی یا مالکیت هر کدام مزایا و معایبی دارد و مسلما هر شرکتی به طور کامل تمام سرمایه خود را از یک روش تامین نمی کند. به عنوان مثال شرکت الف 65 درصد از سرمایه خود را از طریق سهام و اوراق مالکیت تامین میکند و مابقی را از طریق دریافت تسهیلات تامین کرده است. بنابراین لازم است برای محاسبه هزینه سرمایه این شرکت از روشی استفاده کرد که بتواند سهم هر کدام از هزینه های دو روش را در مقدار کل لحاظ کند. روش متداولی که برای محاسبه هزینه سرمایه استفاده می شود میانگین موزون هزینه سرمایه یا Weighted Average Cost of Capital است که اختصارا به آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ آن WACC گفته می شود و هزینه بدهی و حقوق صاحبان سهام را با توجه به وزن هر کدام در سرمایه کل در نظر می گیرد.
فرمول میانگین هزینه سرمایه شرکت یا به طور کاملتر میانگین موزون هزینه سرمایه به صورت زیر است:
E: سرمایه تامین شده از حقوق صاحبان سهام
D: سرمایه تامین شده از بدهی
V: سرمایه کل شرکت که حاصل جمع E و D است.
Re: نرخ بازده موردنظر سهامداران
Rd: نرخ بازده موردنظر وامدهندگان
Tc: نرخ مالیات
به طور مثال، یک شرکت با ساختار سرمایه ای متشکل از ۷۰% سهام و ۳۰% بدهی را در نظر بگیرید. هزینه حقوق صاحبان سهام آن ۱۰% و هــزینه بدهی بعد مالیات ۷% است؛ بنابراین بازده موزون هزینه سرمایه یا WACC آن برابر با ۹٫۱% = (۷% × ۰٫۳) + (۱۰% × ۰٫۷) خواهد بود.
هزینه سرمایه در ارزشگذاری
در توضیح اهمیت هزینه سرمایه گفته شد که این نرخ در ارزیابی طرح های توسعه ای _و به اصطلاح طرح های توجیهی پروژه ها_ یا به بیانی ساده تر و در یک کلام، در ارزشگذاری کاربرد دارد. ارزشگذاری به معنی پیش بینی جریانات نقد حاصل شده در زمان های آینده است که به دلیل ارزش زمانی پول میبایست آن را به زمان حال محاسبه کرد (تنزیل کرد).
برای این منظور فرمول هایی در ریاضیات مالی تعریف شده است که در مخرج این فرمول میبایست از یک نرخ تنزیل مناسب استفاده کرد. این نرخ تنزیل عموما و در تعریف کلی همان نرخ هزینه سرمایه است.
مقاله پیشنهادی: ارزش زمانی پول چیست؟
تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل
به طور کلی این دو مفهوم در موارد مختلفی به جای یکدیگر به کار برده میشود که البته این به هدف ارزش گذاری و انتخاب نرخ تنزیل باز میگردد. عموما هر گاه صحبت از ارزشگذاری میشود و نیاز به انتخاب نرخ تنزیل مناسب است از نرخ هزینه سرمایه استفاده میشود اما در صورتیکه سرمایه گذار ریسک بیشتری را برای سرمایه گذاری خود در نظر بگیرد میتواند نرخی بیشتر از نرخ هزینه سرمایه را به عنوان نرخ تنزیل لحاظ کند، هرچند که در این حالت بسیار سلیقه افراد متفاوت است و نمیتوان گفت که کدام یک ملاک درستی برای آن است. اما مفهوم هزینه سرمایه و نرخ محاسبه شده از طریق فرمول آن جهت کاهش هر چه بیشتر اعمال سلایق است و سعی نموده استانداردی برای تنزیل جریانات نقد تعریف کند. بنابراین این نرخ بسیار مورد استفاده تحلیلگران است و منظور از نرخ تنزیل همان نرخ هزینه سرمایه است که ملاک ارزش گذاری قرار گرفته است.
نتیجه گیری: هزینه سرمایه مقدار پولی است که برای بدست آوردن سرمایه و به اصطلاح "تامین مالی" یک کسب و کار مصرف میشود. شرکت ها تلاش میکنند تا بر اساس هزینه سرمایه انواع مختلف منابع سرمایه ای، یک ترکیب بهینه ای برای تأمین بودجه خود به دست بیاورند. منابع هزینه سرمایه متفاوت هستند که هر کدام معایب و مزایای مربوط به خود را دارند. تأمین مالی از طریق بدهی این مزیت را دارد که از نظر مالیاتی به صرفه تر از روش انتشار سهام است، چون هزینه های پرداختی بابت بهره وامها، دارای کسری مالیات هستند و باید با هزینه های بعد از مالیات پرداخت گردند؛ اما بدهی زیاد میتواند به شکل خطرناکی به استفاده بیش از حد از اهرم مالی منجر شود که نتیجه آن نرخ های بهره بالاتر است که وام دهندگان طلب میکنند تا ریسک بالاتر ورشکستگی را به حاشیه براند.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک (SIP) چیست؟
سرمایهگذاری یکی از روشهای مهم کسب درآمد است و اکثر افراد بنابه شرایط زندگی خود دستکم یک بار بهسراغ آن رفتهاند. این مبحث برخلاف ظاهر فریبندهاش، ماهیتی پیچیده دارد. اینکه چه برنامه سرمایهگذاریای داشته باشید تا بتوانید ازپسِ تلاطمهای بازار بربیایید و درنهایت سود زیادی نصیبتان شود، موضوعی است که این فرایند را دشوار میکند.
یکی از روشهایی که برخی از سرمایهگذاران از آن استفاده میکنند، برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک است. در این روش، سرمایهگذاران بهطورمنظم مبالغ مشخص و یکسانی را به یک صندوق مشترک یا حساب تجاری یا حساب پسانداز بازنشستگی واریز میکنند. این نوع سرمایهگذاری مدتی است بهدلیل سهولت و انعطافپذیری بسیارش شهرت پیدا کرده است.
درواقع، فرد با واریز مبالغ مشخص بهصورت دورهای و با ریسک کم سرمایهگذاری، آرامآرام سبد بزرگی از سهام برای خود در آینده ایجاد میکند. برای اینکه ببینید روش یادشده چگونه انجام میشود و چه ویژگیها و معایب و مزایایی دارد، پیشنهاد میکنیم این مقاله را از دست ندهید و تا انتها همراه ما باشید.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک (SIP) چیست؟
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک (Systematic Investment Plan) به سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک گفته میشود که افراد در آن مبالغ ثابتی را در فواصل زمانی منظم (مثلاً ماهانه) واریز میکنند. نکته مهم در این نوع سرمایهگذاری آن است که افراد بهیکباره سرمایهای بزرگ را به حساب یا صندوق تجاری واریز نمیکنند و اصل بر سرمایهگذاری تدریجی است.
با اینکه بیشتر SIPها به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک مربوط میشوند، برخی از برنامههای SIPها به سرمایهگذاری در حسابهای تجاری و حسابهای پسانداز بازنشستگی نیز اختصاص پیدا میکنند. این برنامه درحقیقت از راهبرد سرمایهگذاری با روش میانگین هزینه دلاری (DCA) پیروی میکند. در این راهبرد، با سرمایهگذاریهای کوچک در فواصل زمانی منظم و دوره طولانی، نوسانها و تلاطمهای بازار نادیده گرفته میشوند.
در سرمایهگذاری سیستماتیک، تعداد سهامی که هربار میخرید، متغیر است. با افزایش قیمت دارایی سهم خریدهشده کمتر میشود و درمقابل با کاهش قیمت دارایی سهم خریدهشده افزایش مییابد. بدینترتیب در آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ پایان یک دوره، صاحب حجم بسیاری از سهام آن دارایی هستید که قیمتش بین قیمتهای کم و زیاد در دورههای انباشت دارایی است.
سرمایهگذاری سیستماتیک چگونه کار میکند؟
وقتی ابتدا مستقیماً در صندوق یا ازطریق کارگزاری در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک ثبتنام میکنید، صندوق یا کارگزاری مقدار پولی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید و فاصله زمانی هر واریز را برایتان مشخص میکند. وقتی اولین واریزی را به حساب سرمایهگذاری انجام دادید، براساس نسبت مبلغ سرمایهگذاری به ارزش خالص داراییهای (NAV) صندوق، بخشی از واحد یا امتیاز صندوق سرمایهگذاری را دریافت خواهید کرد. از این بهبعد بهطورمرتب و براساس آنچه در ابتدای ساخت حساب تعیین کردهاید، سرمایهگذاری میکنید.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک گزینههای متنوعی به کاربران ارائه میکنند. این نوع سرمایهگذاریها درحقیقت غیرفعال (Passive) بهحساب میآیند؛ چون وقتی به آن پولی واریز کردید، دیگر بدون توجه به عملکرد آن، سرمایهگذاریتان را ادامه میدهید. بههمیندلیل، به مقدار پولی که در SIPها قرار میدهید، همواره باید گوشهچشمی داشته باشید. زمانیکه به مقدار سرمایه مشخصی رسیدید یا امتیاز معینی را دریافت کردید، درباره برنامه خاتمهدادن به سرمایهگذاریتان یا تغییر آن میتوانید تصمیمگیری کنید.
اگر این نوع سرمایهگذاری غیرفعال را با راهبرد یا سرمایهگذاری فعال (Active) توأم کنید، میتوانید بر سرمایهتان بیفزایید؛ البته قبل از این کار، بهتر است با متخصصان این عرصه مشورت کنید تا درباره مناسبترین راه به شما مشاوره دهند.
سرمایهگذاری سیستماتیک و دانش مالی رفتاری (Behavioral Finance)
بهطورکلی، احساس میتواند بر عقل غلبه کند و حقایق و شرایط را به گونه دیگری جلوه دهد. دراینمیان، احساسات با کمرنگکردن شواهد قطعی و علمی موجب میشود فرد از حقایق چشمپوشی کند و مسیر متفاوتی را در پیش بگیرد. بههمیندلیل، خودکارکردن پساندازها و برنامههای سرمایهگذاری ابزار هوشمندی است تا از احساسات شما که بزرگترین دشمنتان در زمان سرمایهگذاری است، دربرابر خودتان محافظت کند. درحقیقت، این ما هستیم که گرفتار تصمیمهای احساسی میشویم و با اتخاذ مسیر و اقدامی اشتباه داراییهایمان را به خاکستر تبدیل میکنیم.
موضوع امور مالی افراد در حوزه روانشناختی دانش مالی رفتاری نشان میدهد که اقدامات انسان و احساس طمع و ترس بیشتر از انتخاب مدل سرمایهگذاری یا تخصیص داراییها میتوانند بر عملکرد فرد تأثیر بگذارند. انسانها هروقت احساسات قوی و مثبت نداشته باشند، بدترین تصمیمها را میگیرند. برای نمونه، وقتی قیمت سهام یا ارز دیجیتالی در حال اوجگرفتن است و تیتر رسانهها از رکوردهای جدید قیمت و سودهای کلان خبر میدهند، مردم بهیکباره سمت این داراییها هجوم میبرند.
برعکس این حالت هم رخ میدهد. بهعنوان مثال، وقتی قیمت سهام برای مدت زیادی کم باشد، عدهای از مردم بهدلیل مسلطشدن احساسات بر آنها، تصمیم میگیرند داراییها و سهامشان را بفروشند. این عادت «خرید در گرانی و فروش در ارزانی» با مدل سرمایهگذاری عاقلانه کاملاً در تضاد است. وجود برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک احساسات را از فرایند سرمایهگذاری حذف میکند. با این روش، دیگر نیاز نیست مدام اخبار و تحرکات بازار را دنبال کنید.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک و میانگین هزینه دلاری
سرمایهگذاری سیستماتیک یکی از ابعاد برجسته و اصلی میانگین هزینه دلاری است. میانگین هزینه دلاری ازجمله روشهای سرمایهگذاری برمبنای خرید منظم و دورهای سهام است. ارزش و برتری راهبردی میانگین هزینه دلاری (DCA)، کاهش هزینه کلی بهازای هر سهم برای سرمایهگذاریهای ماست. علاوهبراین، روشهای میانگین هزینه دلاری اغلب در ابتدا با برنامه خرید خودکار همراهاند. این روند و برنامه مشخص باعث میشود احتمال تصمیمگیریهای ضعیف افراد براساس احساسات و نوسانات بازار بسیار کمتر شود.
تفاوت برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام (DRIP) با SIP
بسیاری از سرمایهگذاران درکنار SIP ازطریق برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام (Dividend Reinvestment Plans) درآمدهای حاصل از سرمایهگذاریهایشان را برای خرید همان اوراق بهادار صرف میکنند. سرمایهگذاری مجدد سود سهام بدینمعناست که سهامداران میتوانند سهام شرکتهایی که پیشتر هم بخشی از آنها را خریدهاند و دراختیار دارند، یک بار دیگر بخرند.
در این مدل صندوق یا شرکت کارگزاری بهجای ارسال فصلی سود سهام به سرمایهگذار، از سود او برای خرید سهام بیشتر به اسم سرمایهگذار استفاده میکند. درواقع، از طرف سرمایهگذار و با پول او سهام بیشتری میخرند. برنامههای سرمایهگذاری مجدد سود سهام نیز خودکار هستند؛ یعنی سرمایهگذار در زمان افتتاح حساب یا خرید اولین سهم، اختیار استفاده از سود سهام را میتواند به صندوق یا کارگزاری مرتبط بدهد. با این کار سهامدار در بلندمدت وجوه متفاوتی را سرمایهگذاری میکند.
DRIPهای شرکتی از سرمایهگذاران کمیسیون دریافت نمیکنند؛ چون برای انجام معامله به وجود کارگزار نیازی نیست. بعضی از DRIPها امکان خرید مستقیم نقدی سهام از شرکت را با ۱ تا ۱۰درصد تخفیف و بدون کارمزد را ارائه میکنند. درعینحال بهدلیل انعطافپذیری خاص DRIPها، سرمایهگذاران میتوانند به مقدار دلخواه و براساس توان مالی خود در آنها سرمایهگذاری کنند.
دراینبین، برخی SIP و DRIP را باهم اشتباه میگیرند. درحالیکه در DRIP برخلاف SIP پول مستقیماً از حساب بانکی به حساب سرمایهگذاری واریز نمیشود، همانطورکه گفتیم، سرمایهگذاری از محل سود سهام تأمین میشود. تفاوت دیگر این دو برنامه سرمایهگذاری در آن است که در DRIP برخلاف سرمایهگذاری سیستماتیک مبالغ ثابتی سرمایهگذاری نمیشود؛ چون سود سهام همیشه ثابت نیست و نوسان دارد؛ بنابراین، خرید مجدد سهام نیز متغیر خواهد بود.
درعینحال برای داشتن برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام، باید از قبل داراییِ سودده داشته باشید تا بتوانید از محل سود آن مجدداً سهام بخرید. SIP و DRIP میتوانند مکملهای خوبی برای سرمایهگذار باشند. اگر برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک داشته باشید و سپس برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام به آن اضافه کنید، بهمرورزمان سهام و داراییهای بیشتری دریافت خواهید کرد و طبیعی است که بسیار زودتر به اهداف مالیتان میرسید.
مزایا و معایب برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
در SIP هم مثل هرچیز دیگری، مزایا و معایبی وجود دارد که در اینجا فهرستوار به آنها اشاره میکنیم.
مزایای SIP
- محافظت دربرابر نوسان
- سرمایهگذاری آسان بر بودجه
- سرمایهگذاری خودکار
- نیاز اندک به تحقیق و پرسوجو
معایب SIP
- مخارج زیاد
- نقدشوندگی اندک
- ازدسترفتن فرصتهای خرید
مشارکت در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
اکنون که با مفهوم SIP آشنا شدیم، بهسراغ نحوه مشارکت در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک میرویم. این مشارکت در چند مرحله شکل میگیرد که عبارتاند از:
مرحله اول: شناسایی اهداف
سرمایهگذاری باید فرایندی مبتنیبر هدف باشد. اگر اهدافتان را بدانید، احتمال رسیدن به آنها بسیار بیشتر است. چند لحظه به اهداف سرمایهگذاری خودتان فکر کنید. یادتان باشد هر SIP متفاوت با دیگری است و بعضی از آنها میتوانند در رسیدن به اهدافتان بهتر کمک کنند؛ بنابراین، قدم اول باید شناساسی هدف باشد.
مرحله دوم: انتخاب برنامه
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک باهم متفاوتاند؛ پس باید مقداری زمان بگذارید و گزینههای پیش روی خود را باهم مقایسه کنید تا ببینید کدامیک با اهداف و سبک سرمایهگذاریتان تناسب بیشتری دارد. هنگام مقایسه SIPها حتماً به این نکات دقت کنید:
- کارمزدها: بعضی از برنامههای سرمایهگذاری کارمزدهای هنگفتی میگیرند و برخی دیگر کارمزد معقولتری دارند. بیشک هیچکس دلش نمیخواهد در برنامهای شرکت کند که کارمزدهای زیادی داشته باشد؛ چون درنهایت از سود مالی فرد کم و ظرفیت رشد محدود میشود.
- سابقه سوددهی: به سابقه سوددهی برنامه سرمایهگذاری در سه تا پنج سال گذشته نگاه کنید و درصورت نیاز نیز، سالهای بیشتری را بررسی کنید.
- تخصیص دارایی: در هنگام سرمایهگذاری، باید بدانید سرمایهتان را قرار است به چه حوزهای اختصاص دهید. ببینید که برنامههای موجود از چه داراییهای استفاده میکنند و مطمئن شوید که آیا با اهداف سرمایهگذاری شما همخوانی دارند یا خیر.
مرحله سوم: تنظیم و پرکردن فرمها
هرکدام از ارائهکنندگان برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک فرمهای مخصوصی برای افتتاح SIP دارند. بااینحال، همه این ارائهکنندگان به ارائه فرم KYC (شناخت مشتری) به سرمایهگذار ملزم هستند. در این فرم، تمام اطلاعات هویتی شخصیتان وارد میشود تا صندوق یا کارگزاری مطمئن شود سرمایهگذاری شما بخشی از فعالیتی مجرمانه مانند فرایندهای پولشویی نباشد.
مرحله چهارم: اتصال حساب بانکی
سرمایهگذاری SIP ازطریق حواله بانکی بهطورخودکار انجام میشود؛ پس برای شروع، حساب بانکیتان را باید متصل کنید. درصورتیکه ازطریق کارگزار SIP میخرید، باید ازقبل حساب بانکی خود را به حساب کارگزاری متصل کرده باشید. اگر مستقیم از صندوق سرمایهگذاری مشترک SIP میخرید، شماره حساب و شماره پیگیری را از شما درخواست میکنند.
جایگزینهای برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
اگر درباره SIP تحقیق و پرسوجو کرده و به این نتیجه رسیدهاید که با شرایط و خواستههای شما مطابق نیست، نگران نباشید؛ زیرا راههای دیگری هم برای دسترسی به بازار و استفاده از مزایای سرمایهگذاری خودکار وجود دارد. درادامه، دو نمونه از این سرمایهگذاریهای رایج را شرح میدهیم:
- خرید صندوقهای قابلمعامله در بورس (ETF): صندوقهای قابلمعامله در بورس یا ETFها سرمایهگذاریهایی هستند که از گروههای بزرگی از افراد پول دریافت و آن را در سبدهای متنوع سهام سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها را مثل هر نوع سهم دیگری میتوان ازطریق کارگزاریها خرید.
بسیاری از کارگزاریها امکان سرمایهگذاری خودکار را فراهم میکنند و از حسابهای بانکی شما مبالغ ازپیشتعیینشدهای را با فواصل زمانی مشخص برداشت و به انتخاب خودتان در داراییهای دلخواه شما سرمایهگذاری میکنند. ایجاد سرمایهگذاریهای خودکار در ETFهای بازار فراگیر به شما اجازه میدهد تا بدون نیاز به پرداخت کارمزدهای حضانتی و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، SIP خودتان را بسازید.
- استفاده از سرویسهای ربات مشاور: رباتهای مشاور در میان سرمایهگذاران نسل جدید محبوبیت زیادی دارند. رباتهای مشاور مانند بترمنت (Betterment) و اکورنز (Acorns) ازطرف شما سرمایهگذاری خودکار انجام میدهند. بهطورکلی، این سرویسها در طیف گستردهای از آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ ETFها سرمایهگذاری و بدون نیاز به تلاش سرمایهگذار و صرف وقت وی، دارایی او را وارد بازارهای سرمایه میکنند.
وقتی حساب ربات مشاور ایجاد میکنید، از شما درباره اهداف سرمایهگذاری و میزان سرمایهتان سؤال میشود. مشاور با استفاده از پاسخهایتان برنامهای میسازد تا به اهداف مالیتان برسید. این برنامه اغلب شامل خریدهای منظم و ثابت است. مزیت اصلی ربات مشاور درمقایسهبا SIPهای سنتی، هزینه آنهاست. ربات مشاور، تنها کارمزد ۰.۲۵درصدی دریافت میکند.
جمعبندی
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک جذابیت خاص خود را دارند. هرکسی میتواند فارغ از تجربهای که در بازارهای مالی دارد، مقداری پول را به این عرصه اختصاص دهد و سرمایهگذاری کند. این برنامهها ازطریق میانگین هزینه دلاری و تنوع فراوانشان، از سرمایهگذاران درمقابل خطرهای ناشی از تلاطمهای بازار محافظت میکنند.
اگر زمانی تصمیم گرفتید در SIP سرمایهگذاری کنید، حتماً پیشازآن تحقیق کنید. گزینههای زیادی ازلحاظ قیمت و عملکرد وجود دارند و باید آنها را بهخوبی باهم مقایسه کنید. یقیناً با تحقیق و پرسوجوی بیشتر میتوانید گزینه مناسبی را پیدا کنید که پاسخگوی نیازهایتان باشد و اهدافتان را محقق کند. یادتان باشد خودتان مسئول سودوزیان حاصل هستید؛ پس مراقب سرمایهتان باشید.
حساب سرمایه چیست و افزایش و کاهش آن در اسناد حسابداری چگونه ثبت می شود؟
در هر بنگاه اقتصادی، سرمایه گذاری معمولا با این هدف انجام می شود که مثلا پس از گذشت یک سال مالی، سرمایه اولیه به رقم بالاتری افزایش یابد. یعنی در اثر کار و تلاش در جهت اهداف شرکت، سود حاصله موجب افزایش سرمایه طی یک دوره مالی شود و وضعیت زیر تحقق باید:
سود + سرمایه اولیه= سرمایه پایان دوره مالی
برداشت یا افزایش سرمایه توسط شرکا و اثر آن بر حساب سرمایه
حال بررسی می کنیم که افزایش و کاهش در سرمایه چگونه در حسابداری ثبت می شود.
در طول دوره مالی اتفاق می افتد که صاحبان شرکت برای تامین هزینه ها و مصارف شخصی خود، مبالغی از صندوق برداشت نمایند. این برداشت ها اگر چه اثر کاهش دهنده در سرمایه دارد ولی ثبتهای لازم به منظور کاهش سرمایه در حساب سرمایه انجام نشده و این ثبت ها در حساب دیگری به نام حساب برداشت انجام می گیرد. به این ترتیب میزان سرمایه اولیه و نیز جمع برداشتهای صاحب یا صاحبان شرکت مشخص و معلوم باشد.
در عین حال، علت امر آن است که برداشت با فرض تحصیل سود و از محل آن انجام شود. بدیهی است با انجام برداشت، حساب صندوق که یکی از حسابهای دارایی است معادل مبلغ برداشت شده کاهش می یابد. برای برقراری معادله اصلی ترازنامه، چون این امر ارتباطی با بدهی های شرکت ندارد، پس باید حساب درایی دیگری افزایش و یا سرمایه کاهش یابد.
حتما مقاله گروه حساب دارایی و بدهی را دقیقتر بشناسید را مطالعه کنید.
برداشت صاحب شرکت اگر چه به عنوان بدهی وی به شرکت میتواند تلقی شود ولی به عنوان دارایی قابل شناسایی نیست، زیرا صاحب شرکت آن را با فرض استرداد مجدد به شرکت برداشت نکرده است.. از طرف دیگر کسر آن از سرمایه به دلیل ضرورت انعکاس سرمایه اولیه و نیز مشخص بودن رقم جمع برداشت های طی دوره صحیح به نظر نمی رسد. بنابراین تلقی حساب برداشت به عنوان سرمایه و نشان دادن آن با علامن منفی در سمت چپ معادله اصلی حسابداری یا معادله ترازنامه مناسب تر خواهد بود:
دارایی ها = بدهی ها + (برداشت – سود) + سرمایه
و سرمایه در پایان دوره مالی از فرمول زیر قابل محاسبه است:
(برداشت – سود) + سرمایه اولیه= سرمایه در پایان دوره مالی
از طرفی ممکن است صاحب یا صاحبان شرکت، برای توسعه فعالیت های موضوع هدف در طی دوره مالی، مبالغ دیگری را مجددا سرمایه گذاری کنند. با توجه به مجموعه مطالب گفته شده، میزان سرمایه شرکت در پایان دوره مالی از فرمول زیر قابل احتساب خواهد بود:
(برداشت – سود) + سرمایه گذاری مجدد + سرمایه گذاری اولیه = سرمایه پایان دوره مالی
و اگر شرکت، در طی دوره مالی با زیان مواجه شده باشد فرمول به صورت زیر در خواهد آمد:
(برداشت + زیان) – سرمایه گذاری مجدد + سرمایه گذاری اولیه = سرمایه در پایان دوره مالی
در فرمول های فوق مفهوم و عمل کسر برداشت از سود و افزایش برداشت به زیان در پرانتز نشان داده شده است تا نشان دهد صاحبان شرکت با فرض تحصیل سود عمل برداشت را انجام داده اند.
به طور خلاصه میتوان گفت مابه التفاوت سود و برداشت و یا جمع زیان و برداشت در پایان دوره مالی در جمع مبالغ سرمایه اولیه و سرمایه گذاری مجدد اثر گذاشته و میزان سرمایه در پایان دوره مالی را مشخص می کند.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک (SIP) چیست؟
سرمایهگذاری یکی از روشهای مهم کسب درآمد است و اکثر افراد بنابه شرایط زندگی خود دستکم یک بار بهسراغ آن رفتهاند. این مبحث برخلاف ظاهر فریبندهاش، ماهیتی پیچیده دارد. اینکه چه برنامه سرمایهگذاریای داشته باشید تا بتوانید ازپسِ تلاطمهای بازار بربیایید و درنهایت سود زیادی نصیبتان شود، موضوعی است که این فرایند را دشوار میکند.
یکی از روشهایی که برخی از سرمایهگذاران از آن استفاده میکنند، برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک است. در این روش، سرمایهگذاران بهطورمنظم مبالغ مشخص و یکسانی را به یک صندوق مشترک یا حساب تجاری یا حساب پسانداز بازنشستگی واریز میکنند. این نوع سرمایهگذاری مدتی است بهدلیل سهولت و انعطافپذیری بسیارش شهرت پیدا کرده است.
درواقع، فرد با واریز مبالغ مشخص بهصورت دورهای و با ریسک کم سرمایهگذاری، آرامآرام سبد بزرگی از سهام برای خود در آینده ایجاد میکند. برای اینکه ببینید روش یادشده چگونه انجام میشود و چه ویژگیها و معایب و مزایایی دارد، پیشنهاد میکنیم این مقاله را از دست ندهید و تا انتها همراه ما باشید.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک (SIP) چیست؟
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک (Systematic Investment Plan) به سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک گفته میشود که افراد در آن مبالغ ثابتی را در فواصل زمانی منظم (مثلاً ماهانه) واریز میکنند. نکته مهم در این نوع سرمایهگذاری آن است که افراد بهیکباره سرمایهای بزرگ را به حساب یا صندوق تجاری واریز نمیکنند و اصل بر سرمایهگذاری تدریجی است.
با اینکه بیشتر SIPها به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک مربوط میشوند، برخی از برنامههای SIPها به سرمایهگذاری در حسابهای تجاری و حسابهای پسانداز بازنشستگی نیز اختصاص پیدا میکنند. این برنامه درحقیقت از راهبرد سرمایهگذاری با روش میانگین هزینه دلاری (DCA) پیروی میکند. در این راهبرد، با سرمایهگذاریهای کوچک در فواصل زمانی منظم و دوره طولانی، نوسانها و تلاطمهای بازار نادیده گرفته میشوند.
در سرمایهگذاری سیستماتیک، تعداد سهامی که هربار میخرید، متغیر است. با افزایش قیمت دارایی سهم خریدهشده کمتر میشود و درمقابل با کاهش قیمت دارایی سهم خریدهشده افزایش مییابد. بدینترتیب در پایان یک دوره، صاحب حجم بسیاری از سهام آن دارایی هستید که قیمتش بین قیمتهای کم و زیاد در دورههای انباشت دارایی است.
سرمایهگذاری سیستماتیک چگونه کار میکند؟
وقتی ابتدا مستقیماً در صندوق یا ازطریق کارگزاری در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک ثبتنام میکنید، صندوق یا کارگزاری مقدار پولی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید و فاصله زمانی هر واریز را برایتان مشخص میکند. وقتی اولین واریزی را به حساب سرمایهگذاری انجام دادید، براساس نسبت مبلغ سرمایهگذاری به ارزش خالص داراییهای (NAV) صندوق، بخشی از واحد یا امتیاز صندوق سرمایهگذاری را دریافت خواهید کرد. از این بهبعد بهطورمرتب و براساس آنچه در ابتدای ساخت حساب تعیین کردهاید، سرمایهگذاری میکنید.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک گزینههای متنوعی به کاربران ارائه میکنند. این نوع سرمایهگذاریها درحقیقت غیرفعال (Passive) بهحساب میآیند؛ چون وقتی به آن پولی واریز کردید، دیگر بدون توجه به عملکرد آن، سرمایهگذاریتان را ادامه میدهید. بههمیندلیل، به مقدار پولی که در SIPها قرار میدهید، همواره باید گوشهچشمی داشته باشید. زمانیکه به مقدار سرمایه مشخصی رسیدید یا امتیاز معینی را دریافت کردید، درباره برنامه خاتمهدادن به سرمایهگذاریتان یا تغییر آن میتوانید تصمیمگیری کنید.
اگر این نوع سرمایهگذاری غیرفعال را با راهبرد یا سرمایهگذاری فعال (Active) توأم کنید، میتوانید بر سرمایهتان بیفزایید؛ البته قبل از این کار، بهتر است با متخصصان این عرصه مشورت کنید تا درباره مناسبترین راه به شما مشاوره دهند.
سرمایهگذاری سیستماتیک و دانش مالی رفتاری (Behavioral Finance)
بهطورکلی، احساس میتواند بر عقل غلبه کند و حقایق و شرایط را به گونه دیگری جلوه دهد. دراینمیان، احساسات با کمرنگکردن شواهد قطعی و علمی موجب میشود فرد از حقایق چشمپوشی کند و مسیر متفاوتی را در پیش بگیرد. بههمیندلیل، خودکارکردن پساندازها و برنامههای سرمایهگذاری ابزار هوشمندی است تا از احساسات شما که بزرگترین دشمنتان در زمان سرمایهگذاری است، دربرابر خودتان محافظت کند. درحقیقت، این ما هستیم که گرفتار تصمیمهای احساسی میشویم و با اتخاذ مسیر و اقدامی اشتباه داراییهایمان را به خاکستر تبدیل میکنیم.
موضوع امور مالی افراد در حوزه روانشناختی دانش مالی رفتاری نشان میدهد که اقدامات انسان و احساس طمع و ترس بیشتر از انتخاب مدل سرمایهگذاری یا تخصیص داراییها میتوانند بر عملکرد فرد تأثیر بگذارند. انسانها هروقت احساسات قوی و مثبت نداشته باشند، بدترین تصمیمها را میگیرند. برای نمونه، وقتی قیمت سهام یا ارز دیجیتالی در حال اوجگرفتن است و تیتر رسانهها از رکوردهای جدید قیمت و سودهای کلان خبر میدهند، مردم بهیکباره سمت این داراییها هجوم میبرند.
برعکس این حالت هم رخ میدهد. بهعنوان مثال، وقتی قیمت سهام برای مدت زیادی کم باشد، عدهای از مردم بهدلیل مسلطشدن احساسات بر آنها، تصمیم میگیرند داراییها و سهامشان را بفروشند. این عادت «خرید در گرانی و فروش در ارزانی» با مدل سرمایهگذاری عاقلانه کاملاً در تضاد است. وجود برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک احساسات را از فرایند سرمایهگذاری حذف میکند. با این روش، دیگر نیاز نیست مدام اخبار و تحرکات بازار را دنبال کنید.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک و میانگین هزینه دلاری
سرمایهگذاری سیستماتیک یکی از ابعاد برجسته و اصلی میانگین هزینه دلاری است. میانگین هزینه دلاری ازجمله روشهای سرمایهگذاری برمبنای خرید منظم و دورهای سهام است. ارزش و برتری راهبردی میانگین هزینه دلاری (DCA)، کاهش هزینه کلی بهازای هر سهم برای سرمایهگذاریهای ماست. علاوهبراین، روشهای میانگین هزینه دلاری اغلب در ابتدا با برنامه خرید خودکار همراهاند. این روند و برنامه مشخص باعث میشود احتمال تصمیمگیریهای ضعیف افراد براساس احساسات و نوسانات بازار بسیار کمتر شود.
تفاوت برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام (آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ DRIP) با SIP
بسیاری از سرمایهگذاران درکنار SIP ازطریق برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام (Dividend Reinvestment Plans) درآمدهای حاصل از سرمایهگذاریهایشان را برای خرید همان اوراق بهادار صرف میکنند. سرمایهگذاری مجدد سود سهام بدینمعناست که سهامداران میتوانند سهام شرکتهایی که پیشتر هم بخشی از آنها را خریدهاند و دراختیار دارند، یک بار دیگر بخرند.
در این مدل صندوق یا شرکت کارگزاری بهجای ارسال فصلی سود سهام به سرمایهگذار، از سود او برای خرید آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ سهام بیشتر به اسم سرمایهگذار استفاده میکند. درواقع، از طرف سرمایهگذار و با پول او سهام بیشتری میخرند. برنامههای سرمایهگذاری مجدد سود سهام نیز خودکار هستند؛ یعنی سرمایهگذار در زمان افتتاح حساب یا خرید اولین سهم، اختیار استفاده از سود سهام را میتواند به صندوق یا کارگزاری مرتبط بدهد. با این کار سهامدار در بلندمدت وجوه متفاوتی را سرمایهگذاری میکند.
DRIPهای شرکتی از سرمایهگذاران کمیسیون دریافت نمیکنند؛ چون برای انجام معامله به وجود کارگزار نیازی نیست. بعضی از DRIPها امکان خرید مستقیم نقدی سهام از شرکت را با ۱ تا ۱۰درصد تخفیف و بدون کارمزد را ارائه میکنند. درعینحال بهدلیل انعطافپذیری خاص DRIPها، سرمایهگذاران میتوانند به مقدار دلخواه و براساس توان مالی خود در آنها سرمایهگذاری کنند.
دراینبین، برخی SIP و DRIP را باهم اشتباه میگیرند. درحالیکه در DRIP برخلاف SIP پول مستقیماً از حساب بانکی به حساب سرمایهگذاری واریز نمیشود، همانطورکه گفتیم، سرمایهگذاری از محل سود سهام تأمین میشود. تفاوت دیگر این دو برنامه سرمایهگذاری در آن است که در DRIP برخلاف سرمایهگذاری سیستماتیک مبالغ ثابتی سرمایهگذاری نمیشود؛ چون سود سهام همیشه ثابت نیست و نوسان دارد؛ بنابراین، خرید مجدد سهام نیز متغیر خواهد بود.
درعینحال برای داشتن برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام، باید از قبل داراییِ سودده داشته باشید تا بتوانید از محل سود آن مجدداً سهام بخرید. SIP و DRIP میتوانند مکملهای خوبی برای سرمایهگذار باشند. اگر برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک داشته باشید و سپس برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام به آن اضافه کنید، بهمرورزمان سهام و داراییهای بیشتری دریافت خواهید کرد و طبیعی است که بسیار زودتر به اهداف مالیتان میرسید.
مزایا و معایب برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
در SIP هم مثل هرچیز دیگری، مزایا و معایبی وجود دارد که در اینجا فهرستوار به آنها اشاره میکنیم.
مزایای SIP
- محافظت دربرابر نوسان
- سرمایهگذاری آسان بر بودجه
- سرمایهگذاری خودکار
- نیاز اندک آیا باید سرمایه گذاری مجدد کنید؟ به تحقیق و پرسوجو
معایب SIP
- مخارج زیاد
- نقدشوندگی اندک
- ازدسترفتن فرصتهای خرید
مشارکت در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
اکنون که با مفهوم SIP آشنا شدیم، بهسراغ نحوه مشارکت در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک میرویم. این مشارکت در چند مرحله شکل میگیرد که عبارتاند از:
مرحله اول: شناسایی اهداف
سرمایهگذاری باید فرایندی مبتنیبر هدف باشد. اگر اهدافتان را بدانید، احتمال رسیدن به آنها بسیار بیشتر است. چند لحظه به اهداف سرمایهگذاری خودتان فکر کنید. یادتان باشد هر SIP متفاوت با دیگری است و بعضی از آنها میتوانند در رسیدن به اهدافتان بهتر کمک کنند؛ بنابراین، قدم اول باید شناساسی هدف باشد.
مرحله دوم: انتخاب برنامه
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک باهم متفاوتاند؛ پس باید مقداری زمان بگذارید و گزینههای پیش روی خود را باهم مقایسه کنید تا ببینید کدامیک با اهداف و سبک سرمایهگذاریتان تناسب بیشتری دارد. هنگام مقایسه SIPها حتماً به این نکات دقت کنید:
- کارمزدها: بعضی از برنامههای سرمایهگذاری کارمزدهای هنگفتی میگیرند و برخی دیگر کارمزد معقولتری دارند. بیشک هیچکس دلش نمیخواهد در برنامهای شرکت کند که کارمزدهای زیادی داشته باشد؛ چون درنهایت از سود مالی فرد کم و ظرفیت رشد محدود میشود.
- سابقه سوددهی: به سابقه سوددهی برنامه سرمایهگذاری در سه تا پنج سال گذشته نگاه کنید و درصورت نیاز نیز، سالهای بیشتری را بررسی کنید.
- تخصیص دارایی: در هنگام سرمایهگذاری، باید بدانید سرمایهتان را قرار است به چه حوزهای اختصاص دهید. ببینید که برنامههای موجود از چه داراییهای استفاده میکنند و مطمئن شوید که آیا با اهداف سرمایهگذاری شما همخوانی دارند یا خیر.
مرحله سوم: تنظیم و پرکردن فرمها
هرکدام از ارائهکنندگان برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک فرمهای مخصوصی برای افتتاح SIP دارند. بااینحال، همه این ارائهکنندگان به ارائه فرم KYC (شناخت مشتری) به سرمایهگذار ملزم هستند. در این فرم، تمام اطلاعات هویتی شخصیتان وارد میشود تا صندوق یا کارگزاری مطمئن شود سرمایهگذاری شما بخشی از فعالیتی مجرمانه مانند فرایندهای پولشویی نباشد.
مرحله چهارم: اتصال حساب بانکی
سرمایهگذاری SIP ازطریق حواله بانکی بهطورخودکار انجام میشود؛ پس برای شروع، حساب بانکیتان را باید متصل کنید. درصورتیکه ازطریق کارگزار SIP میخرید، باید ازقبل حساب بانکی خود را به حساب کارگزاری متصل کرده باشید. اگر مستقیم از صندوق سرمایهگذاری مشترک SIP میخرید، شماره حساب و شماره پیگیری را از شما درخواست میکنند.
جایگزینهای برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
اگر درباره SIP تحقیق و پرسوجو کرده و به این نتیجه رسیدهاید که با شرایط و خواستههای شما مطابق نیست، نگران نباشید؛ زیرا راههای دیگری هم برای دسترسی به بازار و استفاده از مزایای سرمایهگذاری خودکار وجود دارد. درادامه، دو نمونه از این سرمایهگذاریهای رایج را شرح میدهیم:
- خرید صندوقهای قابلمعامله در بورس (ETF): صندوقهای قابلمعامله در بورس یا ETFها سرمایهگذاریهایی هستند که از گروههای بزرگی از افراد پول دریافت و آن را در سبدهای متنوع سهام سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها را مثل هر نوع سهم دیگری میتوان ازطریق کارگزاریها خرید.
بسیاری از کارگزاریها امکان سرمایهگذاری خودکار را فراهم میکنند و از حسابهای بانکی شما مبالغ ازپیشتعیینشدهای را با فواصل زمانی مشخص برداشت و به انتخاب خودتان در داراییهای دلخواه شما سرمایهگذاری میکنند. ایجاد سرمایهگذاریهای خودکار در ETFهای بازار فراگیر به شما اجازه میدهد تا بدون نیاز به پرداخت کارمزدهای حضانتی و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، SIP خودتان را بسازید.
- استفاده از سرویسهای ربات مشاور: رباتهای مشاور در میان سرمایهگذاران نسل جدید محبوبیت زیادی دارند. رباتهای مشاور مانند بترمنت (Betterment) و اکورنز (Acorns) ازطرف شما سرمایهگذاری خودکار انجام میدهند. بهطورکلی، این سرویسها در طیف گستردهای از ETFها سرمایهگذاری و بدون نیاز به تلاش سرمایهگذار و صرف وقت وی، دارایی او را وارد بازارهای سرمایه میکنند.
وقتی حساب ربات مشاور ایجاد میکنید، از شما درباره اهداف سرمایهگذاری و میزان سرمایهتان سؤال میشود. مشاور با استفاده از پاسخهایتان برنامهای میسازد تا به اهداف مالیتان برسید. این برنامه اغلب شامل خریدهای منظم و ثابت است. مزیت اصلی ربات مشاور درمقایسهبا SIPهای سنتی، هزینه آنهاست. ربات مشاور، تنها کارمزد ۰.۲۵درصدی دریافت میکند.
جمعبندی
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک جذابیت خاص خود را دارند. هرکسی میتواند فارغ از تجربهای که در بازارهای مالی دارد، مقداری پول را به این عرصه اختصاص دهد و سرمایهگذاری کند. این برنامهها ازطریق میانگین هزینه دلاری و تنوع فراوانشان، از سرمایهگذاران درمقابل خطرهای ناشی از تلاطمهای بازار محافظت میکنند.
اگر زمانی تصمیم گرفتید در SIP سرمایهگذاری کنید، حتماً پیشازآن تحقیق کنید. گزینههای زیادی ازلحاظ قیمت و عملکرد وجود دارند و باید آنها را بهخوبی باهم مقایسه کنید. یقیناً با تحقیق و پرسوجوی بیشتر میتوانید گزینه مناسبی را پیدا کنید که پاسخگوی نیازهایتان باشد و اهدافتان را محقق کند. یادتان باشد خودتان مسئول سودوزیان حاصل هستید؛ پس مراقب سرمایهتان باشید.
دیدگاه شما