مالیات چیست و انواع آن (یک توضیح جامع برای همه)
بحث در مورد مالیات را با جملهای معروف از آقای بنجامین فرانکلین که از وی به عنوان بنیانگذار ایالات متحده آمریکا نیز یاد میشود؛ آغاز میکنیم که میگوید هیچ چیز در این دنیا قطعی نیست، جزء مرگ و مالیات!
مالیات از جمله مباحثی است که تمام آحاد یک جامعه به نوعی با آن درگیر هستند. با نسبت مالی و انواع آن چیست؟ این حال، معمولا مدیران کسبوکارها، مدیران مالی، حسابداران، حسابرسان و صاحبان مشاغل مختلف بیشتر با آن روبرو هستند.
اما مالیات طبقهبندیها و انواع مختلفی دارد و مودیان مالیاتی نیز بر حسب نوع فعالیت و همچنین حقوقی یا حقیقی بودن آنها؛ تکالیف مشخصی را در مورد انواع مالیات بر عهده دارند.
ما در این مقاله از وبلاگ همکاران سیستم قصد داریم تا به زبانی ساده به تعریف مالیات، طبقهبندی انواع مالیات در ایران برای شرکتها و اشخاص حقیقی، افراد مشمول مالیات، وظایف و تکالیف آنها و سایر موارد مرتبط اشاره کنیم.
مرور این مقاله به شما کمک میکند که بدانید اساسا مالیات چیست و شما به عنوان یک مودی مالیاتی یا یکی از دستاندرکاران مالی شرکت، در کدام بخش از معادلات مالیاتی قرار دارید. پس با ما همراه باشید.
مالیات چیست؛ تعاریف حقوقی، اقتصادی و آکادمیک
برای مالیات تعاریف زیادی وجود دارد. در یک تعریف آکادمیک و ساده میتوان اینطور گفت که مالیات یک نوع هزینه اجتماعی است که اشخاص حقیقی یا حقوقی و افراد یک ملت الزاما و به اجبار باید به دولت پرداخت کنند تا برای هزینههای خود از آن استفاده کند.
در تمام دنیا بحث مالیات وجود دارد و یکی از کلیدیترین مباحث اقتصادی هر کشور محسوب میشود. اما در هر کشوری حتما یک سلسله قوانین و اسناد بالادستی در مورد آن وجود دارد. در واقع بحث الزام و ملزم بودن دولت به دریافت مالیات برای اداره کشور در اینجا بسیار اهمیت دارد و برای این کار حتما یک سری قوانین و مقررات وجود دارد.
همانطور که ماده 51 قانون اساسی کشور نیز به بحث مالیات اشاره کرده و بیان میکند که «هیچ مالیاتی وضع نمیشود مگر به موجب قانون. موارد معافیت و بخشودگی و تخفیف مالیاتی به موجب قانون مشخص میشود.»
همچنین اسناد بالا دستی دیگر که مهمترین آنها قانون مالیاتهای مستقیم است؛ به بحث تکالیف مالیاتی مختلف و الزام اشخاص حقیقی و حقوقی برای ارسال اظهارنامه مالیاتی در موعد مقرر اشاره میکند.
اما اقتصاددانان تعاریفی را از مالیات ارائه میدهند که بیشتر مبتنی بر آموزههای اقتصادی است. نقطه مشترک این تعریف را میتوان انتقال اجباری منابع از بخش خصوصی به بخش دولتی دانست که طبق فاکتورهای از قبل تعیین شده دریافت میشود.
آدام اسمیت اقتصاددان کلاسیک نیز در کتاب معروف خود ثروت ملل به بحث مالیات و چهار اصل مهم آن یعنی اصل عدالت و برابری، معین و مشخص بودن، سهولت و صرفهجویی اشاره کرده است.
به هر حال میتوان از جنبههای مختلف تعاریف متعددی از مالیات داشت. اما آنچه اهمیت دارد این است که به طور کلی برای تمامی افراد و در نگاه جزئیتر برای مدیران کسبوکارها، بنگاههای اقتصادی و به طور کل اشخاص حقیقی و حقوقی واجب است که درک کافی از مسائل مالی و مالیاتی و تغییرات آن داشته باشند. در غیر اینطورت حتما با مشکلات زیادی روبرو میشوند که نمونه بارز آن جرائم سنگین مالیاتی است.
چه کسانی مشمول مالیات هستند؟
حال که به سوال مالیات چیست و مفهوم آن پاسخ دادیم بهتر است بدانیم چه کسانی مشمول پرداخت مالیات هستند. اشاره کردیم که به نوعی تمام آحاد جامعه با بحث مالیات در ارتباط هستند. برای نمونه در بحث مالیات بر ارزش افزوده به نحوی تمام افراد جامعه درگیر هستند.
همچنین حقوق و دستمزد نیروی کار شاغل در بخشهای خصوصی و دولتی معمولا مشمول مالیات است. البته در این مورد هر ساله یک کف حقوق نسبت مالی و انواع آن چیست؟ در نظر گرفته میشود. با این حال، قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال 1394 چندین گروه را مشمول مالیات میداند.
ماده یک این قانون چندین گروه را مشمول مالیات دانسته و در عوض برخی گروهها را نیز مشمول آن نمیداند. براساس این ماده قانونی گروههای زیر مشمول پرداخت مالیات هستند:
1: کلیه مالکین اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی نسبت به اموال یا املاک خود واقع در ایران نسبت مالی و انواع آن چیست؟ طبق مقررات باب دوم.
2: هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران کسب میکند.
3: هر شخصی حقیقی ایرانی مقیم خارج از ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران میکند.
4: هر شخص حقوقی ایرانی نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل میکند.
5: هر شخصی غیر ایرانی (اعم از حقیقی یا حقوقی) نسبت به درآمدهایی که در ایران تحصیل میکند.
همین ماده قانونی همچنین برخی از سازمانها و گروهها از جمله شهرداریها و دهیاریها، وزارتخانهها و موسسات دولتی و دستگاههایی که بودجه آنها به وسیله دولت تامین میشود را مشمول این قانون نمیداند.
کدام گروهها از مالیات معاف هستند؟
براساس قانون برخی از گروهها نیز معاف از مالیات هستند که در بندهای مختلف قانون از جمله در مواد 81، نسبت مالی و انواع آن چیست؟ 145، 139 یا 53 ق.م.م به آنها اشاره شده است. از جمله این گروهها میتوان به موسسات خیریه، فعالیتهای داوطلبانه، فعاالیتهای مرتبط با کشاورزی و برخی موارد دیگر اشاره کرد.
البته در مورد معافیت باید به مالیات با نرخ صفر نیز اشاره کنیم که معمولا آن را با معافیت مالیاتی اشتباه میگیرند. ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم به بحث مالیات با نرخ صفر اشاره میکند.
عدم پرداخت مالیات و فرار مالیاتی چه عواقبی دارد؟
براساس قانون اشخاص حقیقی و حقوقی که مکلف به پرداخت مالیات هستند، وظیفه دارند تکالیف مالیاتی خود را طبق قانون در موعد مقرر انجام دهند. این افراد در صورت تخطی از این قوانین مشمول پرداخت جریمههای مالیاتی میشوند.
مواد 200 و 199 قانون مالیاتهای مستقیم به بحث فرار مالیاتی و جرایم ناشی از آن اشاره کرده است. از جمله میتوان به پرداخت جریمه معادل 20 درصد مالیات پرداخت نشده و برخی موارد دیگر اشاره کرد.
انواع مالیات در ایران و طبقهبندی آنها چگونه است؟
طبقهبندی و دستهبندی انواع مالیات کمک میکند تا درک بهتری از هر نوع مالیات و تکلیف خود داشته باشیم که ما در ادامه به آن اشاره میکنیم. به طور کلی ما در ایران دو نوع مالیات داریم که هر کدام به چند بخش دیگر تقسیم میشوند. اما قبل از آن بهتر است تاریخچهای از قانون مالیاتهای مستقیم در ایران داشته باشیم.
اولین قانون مدونی که در کشور ما در مورد مالیات تصویب شد در تاریخ 1345/12/21 بود که بعد از انقلاب در تاریخهای 3.12.1366 و 27.11.1380 و 31.4.1394 سه بار مورد بازبینی و اصلاح مهم قرار گرفت.
ضمن آنکه امسال (سال 1400) نیز احتمالا شاهد یکی دیگر از این اصلاحیهها مهم هستیم که مجلس شورای اسلامی تصویب میکند. بنابراین در این چند سال شاهد تغییرات زیادی در قوانین مالیاتی بودیم.
به طور کل تغییرات جزئیتری نیز در موارد مختلف انواع مالیات به مرور زمان رخ میدهد که نیاز است مودیان مالیاتی ضمن اشراف به آخرین تغییرات قوانین، از نسخههای آپدیت شده نرمافزار حسابداری و مالی استفاده کنند.
اما ما در کشور با دو نوع مالیات روبرو هستیم که شامل مالیاتهای مستقیم و مالیاتهای غیرمستقیم است. مالیات مستقیم یعنی مالیاتی که مستقیما از افراد دریافت میشود. برای نمونه فرض کنید که شما دارای یک سوپر مارکت هستید و مودی مالیاتی محسوب میشوید. بنابراین برگه تشخیص مالیات عملکرد مستقیم به اسم خود شما صادر میشود.
اما در مالیات غیرمستقیم دولت به شکل غیرمستقیم مالیات را از افراد دریافت میکند. برای نمونه هنگامی که شما به یک فروشگاه مراجعه میکنید کالایی را میخرید که بر روی آن عبارت «با احتساب مالیات بر ارزش افزوده» نوشته شده است. زمانی که شما این مبلغ ارزش افزوده را به فروشگاه پرداخت میکنید، این پول اصطلاحا دست به دست میچرخد تا به خزانه دولت واریز شود.
انواع مالیاتهای مستقیم
مالیاتهای مستقیم خود به دو دسته تقسیم میشوند که شامل مالیات بر درآمد و مالیات بر دارایی است. مالیات بر درآمد نیز خود شامل چهار بخش یعنی مالیات بر درآمد املاک، مشاغل، درآمد اتفاقی و اشخاص حقوقی است که برای هر کدام از این موارد مثال میزنیم.
برای نمونه در مالیات بر درآمد املاک شما یک ملکی را اجاره دادهاید و از این راه کسب درآمد میکنید. پس باید مالیات آن را پرداخت کنید. این موضوع به بحث مالیات تکلیفی اشاره میکند.
اما مالیات بر درآمد مشاغل زمانی است که شما یک شغلی دارید. برای نمونه پزشک یا وکیل هستید یا مغازه دارید. مالیات بر درآمد اتفاقی نیز به درآمدهایی اشاره دارد که به شکل اتفاقی نصیب شما شده است.
برای نمونه شما جایزهای برنده میشوید و به طور اتفاقی درآمدی به شما میرسد. در نهایت مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی یعنی تمام شرکتها و موسساتی که در یک سال فعالیت میکنند باید 25 درصد از سود خود را به عنوان مالیات پرداخت کنند.
اما مالیات بر دارایی خود به دو بخش تقسیم میشود که شامل مالیات بر ارث و مالیات حق تمبر است. مالیات بر ارث یعنی زمانی که فردی فوت میکند وراث وی مکلف هستند که از ماترک او (یعنی هر آنچه از فرد باقی مانده) مالیات را پرداخت کنند.
انواع مالیات غیرمستقیم
مالیاتهای غیرمستقیم دو زیرشاخه دارد که شامل نسبت مالی و انواع آن چیست؟ مالیات بر واردات و مالیات بر مصرف و فروش است. مالیات بر واردات که متولی آن گمرک بوده و شامل حقوق کمرگی، سود بازرگانی، حق ثبت و مواردی از این قبیل است که گمرک خود دریافت میکند.
اما مالیات بر مصرف و فروش مانند فرآوردههای نفتی، فروش سیگار و مالیات ارزش افزوده است که این نوع مالیات تمامی افراد جامعه با آن درگیر هستند. در واقع از کودکی که از یک فروشگاه خرید میکند تا خدماتی که در آرامستانها ارائه میشود نیز مشمول مالیات ارزش افزوده است.
تکالیف مالیاتی اشخاص حقیقی و حقوقی
هر کدام از اشخاص حقیقی و حقوقی تکالیف و وظایف مالیاتی خاصی را بر حسب قانون بر عهده دارند که در اینجا این تکالیف را به شکل خلاصه و البته با زبان ساده و ابتدا برای اشخاص حقوقی بیان میکنیم.
فرض کنید که نسبت مالی و انواع آن چیست؟ شما شرکتی را ثبت میکنید و به دنبال انجام فعالیتهای تجاری هستید. بعد از این کار مطابق تبصره ماده 48 ق.م.م دو ماه فرصت دارید که از تاریخ ثبت شرکت به سازمان امور مالیاتی مراجعه کرده و ضمن تشکیل پرونده مالیات، حق تمبر سرمایه را پرداخت کنید. مالیات حق تمبر چیست؟
برای محاسبه مالیات حق تمبر باید مبلغ سرمایه را در نیم در هزار ضرب کرده و عدد به دست آمده به عنوان مالیات پرداخت شود. اما شما به عنوان شخص حقوقی یک سری تکالیف دیگر بر عهده دارید که یکی از مهمترین آنها معاملات فصلی است که براساس آن هر فصل باید خریدها، فروشها و هزینهها را به شکل الکترونیکی ارسال کنید یا باید پلمپ دفاتر را انجام دهید.
در حال حاضر برای دفاتر قانونی از جمله دفتر روزنامه، دفتر کل را باید به شکل الکترونیکی درخواست داد که در این مورد باید به سامانه جامع شرکتها مراجعه کنند.
تکلیف دیگری که برای اشخاص حقوقی وجود دارد مالیات ارزش افزوده است. در این مورد هر فصل باید اظهارنامه ارزش افزوده را به شکل الکترونیکی به سازمان امور مالیاتی ارسال کنید.
یعنی اگر خریدی انجام شده باید مبلغ 9 درصد مربوط به ارزش افزوده را پرداخت و در اظهارنامه اعلام شود و اگر فروشی نیز انجام میشود باید به همین ترتیب این 9 درصد را دریافت و در اظهارنامه درج کنید.
تکلیف دیگر مربوط به پرداخت حقوق است که باید لیست مالیات بر حقوق را به شکل الکترونیکی به سازمان امور مالیاتی ارسال کنید. اینها تکالیفی بود که میتوان برای یک شخص حقوقی در نظر گرفت. اما تکالیف اشخاص حقیقی چیست؟
فرض کنید که شما قصد دارید مغازهای را ایجاد کنید. تبصره 3 ماده 177 بیان میکند که اشخاص حقیقی بعد از شروع به کار 4 ماه فرصت دارند که این موضوع را به سازمان امور مالیاتی اعلام کنند. از آنجا که اشخاص حقیقی دستهبندیهای متفاوتی دارند، بنابراین در مقاله دیگری در مورد تکالیف آنها صحبت میکنیم.
مشاوره و راهکارهای نرمافزاری مالی و حسابداری را فراموش نکنید
چنانچه شما به عنوان شخص حقیقی یا حقوقی به دنبال فعالیت در چارچوب قوانین و مقررات داخلی کشور هستید باید چندین نکته را به خاطر داشته باشید. ابتدا استفاده از تخصص مشاوران خبره مالیاتی و ارتقاء دانش مالی و مالیاتی و سپس استفاده از نرمافزارهای حسابداری و مالی مناسب است.
استفاده از راهکارهای نرمافزاری مالی از جمله بهکارگیری نرمافزار حسابداری مناسب نقش قابل توجهی در انجام به موقع تکالیف مختلف مانند تحریر دفاتر، معاملات فصلی، لیست مالیات بر حقوق و سایر موارد دارد.
همکاران سیستم از جمله شرکتهای پیشگام در ارائه راهحلهای نرمافزاری مالی و حسابداری است که بسیاری از کسبوکارهای بزرگ، متوسط و کوچک ایرانی سالها است که تجربه استفاده از آنها را دارند.
در کنار نسخه غیر ابری، همکاران سیستم نرمافزار حسابداری آنلاین و تحت وب خود را در بستر ابر به کسبوکارها ارائه کرده است تا آنها بتوانند ضمن کاهش هزینههای خود از هر نقطه و از طریق اینترنت به نرمافزار دسترسی داشته باشند.
در پایان چنانچه در مورد مالیات، انواع آن یا سایر موضوعات مطرح شده در این مقاله سوال دارید در بخش نظرات مطرح کنید. کارشناسان ما در اسرع وقت به آن پاسخ میدهند.
سرمایه در گردش چیست؟ (مفهوم و فرمول)
سرمایه در گردش یا (Working Capital) از موضوعات مهم در تحلیل بنیادی سهام در بورس و دانش مالی است.
در هر شغل یا کسبوکاری که باشید، یا هر شرکتی را که بخواهید تحلیل کنید باید از مفهوم سرمایه در گردش اطلاع داشته باشید.
برای مثال، با افزایش دغدغههای زندگی، افراد کمتر فرصت خرید حضوری پیدا میکنند و میزان خرید اینترنتی افزایش چشمگیری پیدا کرده است. در سایتهای مختلف گاهی دیده میشود که حراجها و تخفیفهای جذابی برای کالا یا گروهی از کالاها در نظر گرفته میشود. فرض کنید کالایی که قبلا 30 میلیون تومان قیمت داشته را اکنون با تخفیفی استثنایی 25 میلیون تومان میفروشند. آیا میتوانید در یک بازه زمانی کوتاه این مبلغ را فراهم آورید؟ اگر به این میزان وجه نقد ندارید، آیا دارایی دارید که بتوانید آن را بهسرعت به وجه نقد تبدیل کنید؟ برای پیدا کردن پاسخ این پرسشها باید از مفهوم سرمایه در گردش اطلاع داشته باشید.
در این مقاله قصد داریم در ارتباط با سرمایه در گردش صحبت کنیم.
تعریف سرمایه در گردش چیست؟
تعریف رسمی سرمایه گردش در علم مالی به این صورت است:
تمام داراییهای جاری (شامل پول نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا و انبار) منهای تمام بدهیهای جاری (مثل دستمزد، اجارهبها، مالیات و غیره)
فرمول سرمایه در گردش
برای همین میتوانیم فرمول سرمایه در گردش را به این صورت بنویسیم:
بدهیهای جاری - داراییهای جاری = سرمایه درگردش
مثال از محاسبه سرمایه در گردش
در صورت وضعیت مالی تلفیقی شرکت ملی صنايع مس ايران، منتهی به 1398/12/29 میزان بدهی و دارایی شرکت از این قرار است:
جمع دارایی جاری: ۱۹۱,۵۷۱,۶۲۵ (میلیون ریال)
جمع بدهی جاری: ۸۳,۸۱۰,۹۴۱ (میلیون ریال)
سرمایه در گردش برابر میشود با: 107,760,684 (میلیون ریال)
پس فملی در پایان سال 98، معادل 10.7 هزار میلیارد تومان سرمایه در گردش دارد.
مفهوم سرمایه در گردش
این که یک فرد در زمان کوتاهمدت بتواند نیازهای مالی خود را برطرف کند، بستگی به سرمایه در گردش آن شخص دارد. در واقع سرمایه در گردش امکان نقدپذیری داراییهای یک فرد یا یک کسبوکار را نشان میدهد. از این اصطلاح میشود هم در حسابداری شخصی و هم در حسابداری کسبوکارها استفاده کرد.
با فهمیدن مفاهیم اساسی میتوانید بفهمید که آیا از سلامت مالی برخوردارید؟ آیا در مواقع ضروری، مثل درگیر شدن به یک بیماری، میتوانید از پس هزینهها بربیایید؟ یا زمانی که فرصتهای سرمایهگذاری یا خرید مناسب پیش بیاید میتوانید نقدشوندگی لازم برای استفاده از این موقعیت را تامین کنید؟
برای سرمایهگذاری در یک شرکت نیز میتوان میزان سرمایه در گردش آن را بررسی کرد. سرمایه در گردش دارایی است که یک فرد یا شرکت برای تامین مالی، جهت ایفای تعهدات فعلی و کوتاهمدت خود در دسترس دارد. به سرمایه در گردش، داراییهای جاری هم میگویند. در مقاله آشنایی با ترازنامه، در رابطه با داراییها و بدهیهای جاری صحبت کردیم.
دارایی جاری چیست؟
گفتیم داراییهای جاری، داراییهایی هستند که انتظار میرود طی یک دوره یک ساله یا یک چرخه عملیات به وجه نقد تبدیل شوند و یا در دوره عملیات از آنها استفاده شود. در واقع داراییهای جاری به راحتی و در مدتزمان کم به وجه نقد تبدیل میشوند، یعنی نقدشوندگی بالایی دارند.
برای مثال وجه نقد، حسابهای جاری، سرمایهگذاری کوتاهمدت، موجودی مواد و کالا بهراحتی به وجه نقد تبدیل میشوند. فرض کنید شما مقدار زیادی از پول خود را به خرید سهام تخصیص میدهید. اوراق بهاداری مثل سهام از نقدشوندگی بالایی برخوردارند، بنابراین در مواقع ضروری میتوان آنها را بهسرعت (در صورتی که بازار شرایط عادی داشته باشد) به وجه نقد تبدیل کرد. طلا نیز میتواند جزئی از داراییهای جاری باشد، زیرا همیشه تقاضا برای آن وجود دارد.
موجودی مواد و کالا هم برای شرکتها، دارایی جاری بهحساب میآید. چون شرکت میتواند از طریق فروش آنها را به وجه نقد تبدیل کند. پس اگر بخواهیم از میزان نقدشوندگی داراییهای یک شرکت باخبر بشویم باید به ترازنامه آن توجه کنیم.
بدهی جاری چیست؟
اما تنها توجه به داراییهای جاری نمیتواند دید روشنی از توانایی شرکت در تامین مالی در شرایط بحرانی به ما بدهد. بنابراین باید به بدهیهای جاری هم توجه کرد. بدهیها تعهدات یک شرکت یا واحد تجاری هستند که بهخاطر مبادلات گذشته ایجاد شدهاند. به بدهیهایی که انتظار میرود طی یک چرخه عملیات و یا یک سال از تاریخ ترازنامه (هرکدام که طولانیتر است) تسویه شوند، بدهی جاری گفته میشود. همچنین به بدهیهایی که از طریق دارایی جاری و یا از طریق ایجاد بدهیهای جاری جدید تسویه میشوند نیز بدهی جاری میگویند. بهخاطر همین موضوع خالص سرمایه در گردش مطرح شده است.
خالص سرمایه در گردش
در واقع خالص سرمایه در گردش که به آن(Net Working Capital) هم گفته میشود، مابهالتفاوت داراییها و بدهیهای جاری را نشان میدهد. این محاسبه به ما نسبت مالی و انواع آن چیست؟ میگوید که شرکت برای تامین هزینههای جاری چقدر وجه نقد و یا دارایی که به راحتی نقد میشود، دارد. آیا این پول کفاف هزینههایش را میدهد یا مجبور است وام بگیرد؟
علت عدم دخالت داراییها و بدهیهای غیرجاری در این فرمول، نقدشوندگی اندک آنها است. فرض کنید شما برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود، بخواهید یک خانه یا زمین را بهفروش برسانید. چه مدت طول میکشد تا این زمین فروش برود؟ ممکن است فروش زمین زمان زیادی را به خود اختصاص دهد و شما نتوانید تا تاریخ مورد نظرتان آن را بفروشید. بنابراین داراییهایی مانند زمین، املاک و سایر داراییهای غیرجاری را در این محاسبه در نظر نمیگیرند. فرمول محاسبه خالص سرمایه در گردش به صورت زیر است:
برای محاسبه خالص سرمایه در گردش شرکتها، میتوانید به سایت کدال مراجعه کرده و با جستجوی نام یا نماد نسبت مالی و انواع آن چیست؟ شرکت به ترازنامه آن دسترسی پیدا کنید.
با کسر بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن میتوان خالص سرمایه در گردش آن شرکت را محاسبه کرد.
بهطور کلی سرمایه در گردش معیاری برای سنجش نقدینگی و نقدشوندگی، بهرهوری عملیاتی و سلامت مالی شرکت است. اگر تفاوت بین داراییها و بدهیهای جاری رقمی مثبت باشد، میتوان انتظار داشت علاوهبر پرداخت بدهیها، مبلغی برای سایر مخارج و هزینههای احتمالی وجود دارد. همچنین میتوان انتظار داشت که شرکت از فرصتهای سرمایهگذاری برای رشد و سودآوری خود استفاده کند.
اما اگر داراییهای جاری کمتر از بدهیهای جاری باشد، ممکن است شرکت در بازپرداخت بدهیهایش به مشکل بخورد حتی میتواند تا مرز ورشکستگی پیش برود.
چرا خالص سرمایه در گردش بهتر است مثبت باشد؟
فرض کنید صاحب شرکتی هستید و مقدار زیادی از موجودی کالای خود را بهطور نسیه فروختهاید. اما پولی که قرار بود بابت فروش دریافت کنید در تاریخ سررسید به دست شما نرسیده است. اگر در این بازه زمانی شرایطی مثل پرداخت حقوق به کارکنان بهوجود بیاید که مجبور به پرداخت وجه نقد باشید، باید وجه نقد اضافی برای استفاده وجود داشته باشد. شاید بتوان حقوق کارمندان یک شرکت را به تعویق انداخت اما نمیتوان به تعهداتی که شرکت به تامینکنندگان مواد اولیه خود داده است، عمل نکرد.
برخی از شرکتها وجود دارند که در بعضی از فصلها میزان فروششان افزایش پیدا میکند اما در برخی از ماهها جریان نقد ورودی به شرکت کاهش پیدا میکند. وجود خالص سرمایه در گردش مثبت، میتواند به سهامداران و سرمایهگذاران این اطمینان را بدهد که در سایر ماهها عملکرد عادی شرکت دچار اختلال نخواهد شد.
وجود سرمایه در گردش اضافی میتواند به شرکت، در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک میکند. حتی در زندگی شخصی افراد هم، وجود مبلغی اضافی بر مصارف شخصی و هزینهها، میتواند به شما در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک کند. به مثال اول مقاله برگردید. اگر شما سرمایهای مازاد بر هزینههایتان داشته باشید، در مواردی که تخفیف اعمال شود و یا بازاری برای ورود جذاب باشد، میتوانید از آن استفاده کنید.
بالا بودن میزان سرمایه در گردش همیشه هم خوب نیست و میتواند نشانگر عدم مدیریت صحیح وجوه نقد و استفاده نکردن از فرصتهای سرمایهگذاری باشد.
بررسی موردی سرمایه در گردش
در ادامه روند تغییرات سرمایه در گردش خالص یکی از شرکتهای صنعت فولاد را طی پنج ساله گذشته بررسی کردهایم. همانطور که در تصویر زیر میبینید، سرمایه در گردش شرکتها همواره رقمی ثابت نیست و در گذر زمان تغییر میکند. این تغییرات به دلایل مختلفی رخ میدهد.
برای مثال ممکن است یک ملک یا ساختمان مربوط به شرکت بهفروش برود. بنابراین این دارایی از لیست داراییهای غیرجاری خارج خواهد شد و به صورت وجه نقد در لیست داراییهای جاری قرار میگیرد.
این موضوع در رابطه با بدهیها هم صدق میکند. برای مثال برخی از بدهیهای بلندمدت در سال آخر، زمانی که مهلت پرداخت کمتر از یک سال است بهعنوان بدهیهای جاری شناسایی میشوند.
بهتر است که سرمایه در گردش را برای چند دوره بررسی کنیم تا علاوهبر آشنایی با روند تغییرات مالی شرکت، از توانایی شرکت برای تامین مالی و بازپرداخت بدهیهایش اطمینان حاصل کنیم.
برای این کار به سایت کدال مراجعه کردیم. بعد از بررسی صورت وضعیت مالی شرکت (ترازنامه) میزان داراییها و بدهیهای جاری شرکت را بهدست آوردیم. با کسر بدهیهای جاری از داراییهای جاری خالص سرمایه در گردش را برای هر سال محاسبه کردیم.
در سال 1394 خالص سرمایه در گردش شرکت منفی بوده است. یعنی میزان دارایی جاری آن از بدهیهایش کمتر بوده. سپس نسبت جاری را از طریق تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری محاسبه کردیم. که این نسبت در سال 94 از یک کمتر بوده، یعنی در آن سال شرکت میتوانست در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدتش با مشکل برخورد کند.
خالص سرمایه در گردش در سال 1394 24,025,012- =۵۱,۴۵۳,۹۹۸ - ۲۷,۴۲۸,۹۸۶
نسبت جاری سال 1394 0/53 =۲۷,۴۲۸,۹۸6/۵۱,۴۵۳,۹۹۸
اما به مرور در چند سال گذشته وضعیت نقدشوندگی شرکت بهبود یافته و این نسبت بیش از عدد یک شده است. یعنی در گذر زمان شرکت با مدیریت صحیح توانسته از یک وضعیت نه چندان خوب نقدینگی به وضعیت مناسب برسد. در این حالت شرکت علاوهبر بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود میتواند از پس هزینههای احتمالی پیشبینی نشده برآید و حتی از فرصتهای سرمایهگذاری هم استفاده کند.
بررسی روند تغییرات خالص سرمایه در گردش و نسبت جاری شرکت فولاد خوزستان
نسبت جاری
علاوهبر بررسی خالص سرمایه در گردش شرکت، میتوان نسبتهای مالی آن، مثل نسبتهای نقدشوندگی را هم بررسی کرد. قبلا در مقالهای جدا به توضیح این نسبتها پرداختیم و گفتیم که این نسبتها ما را از ریسک نقدینگی شرکت باخبر میکنند. مرتبطترینِ نسبتها به سرمایه در گردش خالص، نسبتهای جاری و آنی هستند. هر چه این نسبتها بیشتر باشند، ریسک نقدشوندگی شرکت پایینتر میآید.
معمولا شرکتهایی با نسبت جاری کمتر از یک، برای سرمایهگذاران، بدهکاران و اعتباردهندگان پرریسک دیده میشوند.
بررسی خالص سرمایه در گردش و نسبتهای نقدشوندگی به ما کمک میکند تا بفهمیم، شرکت در شرایط بحرانی چگونه عمل میکند، آیا از پس هزینههای احتمالی برمیآید یا خیر.
موارد ذکر شده تحت عنوان سرمایه در گردش چیست؟ تنها قسمت کوچکی از دنیای بزرگ و پیچیده تحلیل بنیادی است. با یاد گرفتن این موارد میتوان با خیال راحتتری اقدام به سرمایهگذاری کرد.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
تحلیل چیست ؟ روش های مختلف تحلیل در بازارهای مالی
در مقالات قبل دیدیم که روشهای مختلفی برای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال وجود دارد که هر کدام از آنها ملزومات خاص خود را دارند. از میان روشهای بررسی شده، سرمایهگذاری و معاملهگری روش های تحلیل عمومی هستند که بسیاری از کاربران از آنها برای کسب درآمد استفاده میکنند. پایه و اساس هر دو این روشها تحلیل شرایط بازار است تا با استفاده از آن بتوان مسیر درست سرمایهگذاری و ترید را تشخیص داد.
روشهای مختلفی برای تحلیل بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که در این مقاله به بررسی آنها میپردازیم. مطالعه این بخش کمک میکند تا شما با روشهای مختلف تحلیل بازار آشنا شوید و روش مناسب برای کار خود را پیدا کنید.
تحلیل چیست؟
به طور کلی قبل از اینکه در مورد روش های تحلیل صحبت کنیم؛ باید بدانیم تحلیل چیست! معمولا اگر یک موضوع را مورد بررسی دقیق قرار دهیم و با توجه به فاکتورهای مختلف، به یک نتیجهگیری برای انجام یک عمل برسیم، تحلیل انجام دادهایم. حال این موضوع خاص میتواند دادههای مختلف باشد. تحلیل در بازارهای مالی مربوط به بررسی یک دارایی یا ارز یا هرچیز قابل خرید و فروش دیگری است. حال روش های تحلیل مختلفی وجود دارند و میتوانیم از راههای متفاوتی به یک نتیجهگیری جهت خرید یا فروش برسیم.
روش های تحلیل در بازار ارز دیجیتال
در بازارهای مالی پیش از ورود به معاملات و سرمایهگذاری، کاربران باید شرایط داراییها را تحلیل و ارزیابی کنند. این کار کمک میکند که افراد بتوانند در مسیر درست سرمایهگذاری قدم بردارند. در بازارهای مالی سنتی مثل بورس سه روش اصلی برای تحلیل وجود دارد که این سه روش به صورت زیر هستند.
هر سه این روشها برای تحلیل وضعیت بازار ارزهای دیجیتال به عنوان یک کلاس دارایی جدید نیز قابل استفاده هستند اما به دلیل ماهیت شفاف تکنولوژی بلاک چین و قرار گرفتن اطلاعات در اختیار عموم کاربران، نوع دیگری از تحلیل به نام «تحلیل آنچین» ( On-chain Analysis ) در این بازار وجود دارد که از اطلاعات موجود در بلاک چین برای تحلیل وضعیت استفاده میکند. در ادامه به بررسی جزئی هر یک از این روشها میپردازیم.
روش های تحلیل: تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از روشهای تحلیل است که در آن به ارزش ذاتی یک کلاس دارایی توجه میشود. تمام کاری که یک تحلیلگر بنیادی انجام میدهد به دست آوردن ارزش ذاتی دارایی و انجام معامله بر اساس آن است. روش تحلیل بنیادی در بازارهای مالی مختلف متفاوت است.
به عنوان مثال، در تحلیل بنیادی یک سهم در بازار بورس به درآمد، میزان داراییهای نقدی و غیرنقدی، میزان سود، میزان سود انباشته، قیمت مواد اولیه، قیمت نهایی تولید و متغیرهایی از این دست توجه میشود. علاوه بر این هر شرکت بسته به نوع فعالیت متغیرهای مخصوص به خود را دارند که برای تحلیل به آنها توجه میشود.
روش های تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در رمز ارزها متفاوتتر از سایر بازارهای مالی است.؛ زیرا مباحث مطرح شده برای بازارهای مالی سنتی جایگاهی در اکثر پروژههای غیرمتمرکز ندارد و بخش کوچکی از انگیزههای حرکت قیمت محسوب میشود. در تحلیل بنیادی رمز ارزها به مسائلی همچون وایت پیپر پروژه، تیم سازنده و سابقه آن، نحوه توزیع توکن، نوع رمز ارز، کاربردهای تعریف شده برای پروژه، کاربرد توکن پروژه، مارکت کپ، عرضه و تقاضای توکن، جامعه طرفدار آن رمزارز، شرکا و سرمایهگذاران توجه میشود. در مقاله بعدی به طور کامل به نحوه بررسی این متغیرها در تحلیل بنیادی رمز ارزها خواهیم پرداخت.
تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایهگذاری و خریدهای بلند مدت به کار میآید. شما اگر با بررسی یک رمزارز به این نتیجه برسید که آینده درخشانی دارد و ارزش ذاتی و قیمت واقعیش چند برابر قیمت فعلی است، میتوانید بر روی آن سرمایهگذاری کنید اما این به معنی رشد قیمتی لحظهای پروژه نیست و این فرآیند ممکن است چند ماه یا چند سال زمان نیاز داشته باشد.
حتی ممکن است بعد از خرید رمز ارز مورد نظر، مدتی سرمایه شما در ضرر باشد؛ اما اگر تحلیل درستی داشته باشید و شرایط بازار نیز مهیا باشد، در بلند مدت میتوانید به اهداف خود برسید. با این وجود داشتن حد ضرر قابل قبول حتی در این نوع معاملهگری هم مهم است
روش های تحلیل: تحلیل تکنیکال
در بخش قبل با یکی از اصلیترین روش های تحلیل یعنی تحلیل بنیادی آشنا شدیم. در این بخش به بررسی تحلیل تکنیکال – یکی دیگر از روش های تحلیل پرکاربرد در بازارهای مالی – میپردازیم. تحلیل تکنیکال دانش بررسی نمودار قیمت یک دارایی مثل سهام، جفت ارز یا رمز ارز است. تحلیل تکنیکال در بازارهای مختلف تفاوت چندانی ندارد و کاربران با دانشی که از تحلیل یک نمودار فارکسی به دست آوردهاند، میتوانند نمودارهای رمزارزی یا حتی سهام را مورد بررسی قرار دهند. نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به شکلهای مختلف رسم میشوند که هرکدام برای روشهای مختلف تحلیل تکنیکال کاربرد دارند.
در بخش روش های تحلیل تکنیکال مربوط به فصل معاملهگری و ترید، به طور کامل این موارد را بررسی میکنیم.
شایعترین و بهترین نوع نمایش قیمت در نمودار، مربوط به نمودار شمعی ژاپنی است. نمودار شمعی از کندلهایی تشکیل شده است که هر کدام از این کندلها دارای دو قسمت بدنه و سایهها هستند. بخش بدنه از وصل کردن قیمت باز شدن یک دارایی در تایم فریم مورد بررسی به قیمت بسته شدن آن ایجاد میشود و سایههای بالا و پایین به ترتیب نشاندهنده بیشترین و کمترین قیمت دارایی در بازه زمانی هستند.
کسانی که دانش تحلیل تکنیکال دارند، با استفاده از همین کندلها و ابزارهایی که در اختیار دارند، میتوانند حرکات بعدی بازار را حدس بزنند. شکل و فرم چند کندل در کنار هم میتواند اطلاعات زیادی به ما بدهد که بر اساس هر سبک، میتوان با آنها معامله کرد.
تحلیل تکنیکال علم بررسی رفتار گذشته بازار و حدس زدن حرکات بعدی با توجه به رفتار گذشته است؛ زیرا در بازارهای مالی، تفکری وجود دارد که میگوید، گذشته همیشه تکرار میشود. در تحلیل تکنیکال هیچ قطعیتی برای هیچ روش معاملاتی وجود ندارد اما در صورت داشتن تحلیل مناسب، میتوان وزن بیشتری به احتمال یک حرکت داد و بر طبق آن معامله کرد.
تحلیل تکنیکال در تمام تایمفریمها قابل استفاده است یعنی حتی اگر شما یک سرمایهگذار بلند مدت هستید، میتوانید با استفاده از نمودار قیمت نقطه ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را به دست آورید. به هر حال تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاهمدتی و ترید استفاده میشود و کاربران میتوانند با استفاده از آن به تحلیل بازار در تایم فریمهای مختلف بپردازند و با معاملهگری کسب درآمد کنند. تحلیل تکنیکال یکی از محبوبترین روش های تحلیل بازارهای مالی است و اکثر فعالان از آن استفاده میکنند. در تحلیل تکنیکال عوامل روانشناختی و رفتاری افراد نیز تاثیرگذار است. در بخش بعدی به بررسی تحلیل سنتیمنتال از روش های تحلیل میپردازیم.
روش های تحلیل: تحلیل سنتیمنتال
اگر از قبل با معاملهگران و تریدرها در ارتباط بودهاید حتما با این استدلال مواجه شدهاید که گفته میشود اگر تحلیل اکثریت تحلیلگران مبنی بر ریزش قیمت بازار است، احتمال افزایش قیمت بسیار بالا است. این استدلال را میتوان به عنوان سادهترین نوع تحلیل سنتیمنت یا احساسات حاکم بر بازار معرفی کرد. عقیده رایج این است که اکثریت همیشه اشتباه میکنند و در بازارهای مالی 95 درصد افراد بازنده هستند.
هدف این نوع تحلیل این است که احساسات و جو کلی حاکم بر فعالین بازار را حدس بزند و با توجه به این اصل بر خلاف آن عمل کند.
بازارسازها و سرمایهگذاران بزرگ برای پر کردن سبدهای خود نیاز دارند که افراد زیادی را متقاعد کنند که فروشنده شوند. به همین دلیل بازار را به نحوی دستکاری میکنند که اکثریت فعالان بازار به این نتیجه برسند که قیمت دارایی نزولی خواهد بود. ایجاد این حس منجر به فروش گستره کاربران خرد و خرید در قیمتهای پایین برای بازیگران اصلی بازار میشود.صد البته تحلیل سنتیمنت به این سادگیها نیست و برای انجام آن، نیاز به یک سری داده و اطلاعات مهم و اغلب گران قیمت است.
یکی نسبت مالی و انواع آن چیست؟ از راههای اصلی بررسی سنتیمنت موجود در بازار رصد فعالیت کاربران در شبکههای اجتماعی و بررسی محبوبیت یا عدم محبوبیت یک کلید واژه از طریق آن است. به عنوان مثال، اگر با بررسی دادههای موجود در شبکههای اجتماعی مطرح، متوجه شویم که جمله «خرید در اصلاح» ( Buy the DIP ) توسط فعالان بازار زیاد استفاده میشود، میتوان حدس زد که هنوز ترس زیادی بر بازار حاکم نیست و هم چنان احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
اما اگر طبق این داده استفاده از این عبارت به نزدیکی صفر برسد، نشان از ناامیدی مطلق و فروشنده شدن اکثر بازار است، اینجا بازارسازان از این حجم زیاد فروش استفاده کرده و خریدهای خود را شروع میکنند و همین مساله به مرور باعث افزایش قیمت دارایی میشود.
برای تحلیل سنتیمنتال اندیکاتورهای مختلفی نیز طراحی شده است. یکی از اندیکاتورهای تحلیل سنتیمنتال معروف مربوط به «شاخص ترس و طمع» ( Fear & Greed Index ) بیت کوین است. این شاخص با استفاده از تغییرات قیمتی بیت کوین و فعالیتهای کاربران در شبکههای اجتماعی طراحی شده است و بین صفر تا صد متغیر است. نزدیکی به صفر نشاندهنده ترس شدید در بازار و نزدیکی به عدد صد نشاندهنده طمع بالای کاربران است. معمولا وقتی این شاخص در محدوده ترس شدید قرار دارد محدوده مناسب برای خرید به وجود میآید.
روش های تحلیل: تحلیل آنچین
در بخش قبل فهمیدیم که تحلیل سنتیمنتال از انواع روش های تحلیل چیست. یکی دیگر از روش های تحلیل آنچین به معنای تحلیل درون زنجیرهای است. یکی از مزیتهای فناوری بلاکچین نسبت به سایر روشهای ذخیرهسازی اطلاعات، شفافیت فوقالعاده آن است. هر اتفاقی که در بلاکچینهای عمومی رخ بدهد، برای عموم کاربران قابل مشاهده است. تجزیه و تحلیل این اطلاعات، پایه و اساس شکلگیری تحلیل آنچین در بازار رمز ارزها است. در این روش تحلیلی، کاربران فعال در بلاک چین و تراکنشهای انجام شده توسط آنها را میتوان بر اساس متغیرهای مختلف دستهبندی کرد و از آنها اطلاعات مفیدی برای تحلیل رفتار افراد مختلف و شرایط بازار به دست آورد.
شفافیت اطلاعات در بازار ارزهای دیجیتال باعث میشود که بسیاری از فعالان بزرگ بازار برای دستکاری اطلاعات دست به اقدامات مختلف بزنند تا از طریق ایجاد دادههای تقلبی، تحلیلگران آنچین را گول بزنند. بنابراین، تحلیلگر آنچین در تحلیل خود همواره باید به این نکته توجه داشته باشد و تجربه و دانش لازم برای تشخیص دادههای واقعی از دادههای تقلبی را کسب کند. امروزه اندیکاتورهای زیادی در تحلیل تکنیکال از انواع روش های تحلیل برای بررسی فعالیت کاربران طراحی شده است.
این اندیکاتورها معمولا بر پایه تراکنشهای انجام شده، تغییرات قیمت، میزان کاربران و نحوه فعالیت سرمایهگذاران بلند مدتی و کوتاه مدتی طراحی شدهاند و تفسیر و استفاده از آنها برای کاربران مختلف با یکدیگر متفاوت است.
تحلیل آنچین بسیار نوپا است و هنوز استراتژیهای عمومی تست شده مشخصی که بتوان بر اساس آنها به معاملهگری پرداخت وجود ندارد و سرمایهگذاران از این اطلاعات بیشتر برای تاییدیه گرفتن استفاده میکنند. به احتمال زیاد در سالهای آینده این نوع تحلیل نیز جایگاه خود را در میان انواع روشهای تحلیلگری بازار ارزهای دیجیتال پیدا خواهد کرد. یکی از منابع تحلیل آنچین وبسایت گلسنود است.
جمع بندی روش های تحلیل
در این مقاله به بررسی اجمالی انواع روش های تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال و ویژگیهای آنها پرداختیم. آشنایی با این روش های تحلیل و کسب مهارت در آنها میتواند در سرمایهگذاری و معاملهگری به شما کمک کند. در مقاله بعدی به طور کامل تحلیل بنیادی در بازار رمز ارزها را آموزش میدهیم. این تحلیل علاوه بر سرمایهگذاری، در روشهای دیگر کسب درآمد مثل عرضه اولیه ارز دیجیتال، استیکینگ و استخراج ارز دیجیتال نیز کاربردی است.
حال سوال این است که کدام یک از روش های تحلیل بهتر است؟
به هیچ وجه نمیتوان مقایسهای میان روش های تحلیل انجام داد. هرکدام از آنها برای دستهای افراد مناسب است و باید با توجه به روحیات خودتان یکی از این روش های تحلیل را برای بررسی بازار استفاده کنید؛ اما ذکر این نکته ضروری است که بدون تحلیل و بررسی همه جانبه بازار نمیتوان به سرمایهگذاری یا معامله موفق رسید.
جریان نقدینگی چیست؟
در این مطلب میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که جریان نقدینگی چیست؟ در واقع جریان نقدینگی (Cash flow) به ورود و خروج پول در یک تجارت، کسب و کار، پروژه و دیگر موارد گفته میشود و معمولا در یک دوره زمانی محدود (به عنوان مثال یک ماهه) محاسبه میگردد. وضعیت جریان نقدینگی نشان میدهد که یک شرکت چگونه سرمایه خود را هزینه میکند و این سرمایه از کجا به شرکت وارد میشود. شرکتها از این موضوع برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی خود و آمادگی برای آینده استفاده میکنند، چرا که نمایانگر کلیه مبالغی است که یک شرکت از طریق فعالیتهای تجاری و منابع سرمایه گذاری خود به دست میآورد و همچنین هزینه ای است که برای فعالیتهای کسب و کار و یا سرمایه گذاری در یک بازه مشخص پرداخت شده است. در این مطلب بیشتر در این باره و همچنین انواع نقدینگی توضیح خواهیم داد.
اهمیت جریان نقدینگی چیست؟
جریان نقدینگی پولی است که در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شماست. یکی از منابع مهم پروژه که در روند اجرایی آن تاثیر زیادی دارد، پول است. کمبود نقدینگی از جمله عواملی است که در طول اجرای یک پروژه میتواند منجر به کاهش روند اجرایی پروژه شود. یکی از مهم ترین دلایل شکست شرکتها، کمبود نقدینگی و تمام شدن پول است. این موضوع به ویژه در شرکتهای کوچک و استارت آپها اهمیت بیشتری پیدا میکند و در موارد زیادی دلیل اصلی عدم موفقیت آنها محسوب میشود.
جریان نقدینگی مقدار پول نقد و غیر نقدی است که وارد یک سیستم شده یا از آن خارج میشود. این موضوع که روزانه چقدر درآمد و چقدر هزینه دارید و یا اینکه طی یک دوره کوتاه مدت زمانی (به عنوان مثال یک ماهه) چه مقدار پول به حساب کسب و کار شما وارد شده و چقدر از آن خرج میشود، مثالهای سادهای از جریان نقدینگی هستند.
میتوان گفت که جریان نقدینگی یک نوع بازی با پول است. افرادی که هوش مالی خوبی دارند، متوجه شدهاند که امروزه قواعد این بازی تغییر کرده است. اگر در گذشته، پس انداز کردن اهمیت زیادی داشت، اکنون سرمایه گذاری و ایجاد جریان وجه نقد اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
از این رو، کسب مهارت در مدیریت جریان نقدینگی یکی از مهم ترین مباحثی است که لازم است برای افزایش دانش خود در زمینه مالی یاد بگیرید. از این مهارت میتوانید در مدیریت کسب و کارتان، به ویژه کسب و کارهای پر ریسک، بهره ببرید یا در سادهترین حالت در امور مالی شخصی خود از آن استفاده کنید.
عدم کنترل جریان نقدینگی عامل شکست کسب و کارها!
پول برای بیزنس مثل خون برای بدن آدم است، برای همین عامل شکست بسیاری از کسب و کارها جریان نقدینگی است. این عامل میتواند در نقشهای گوناگونی برای مدیران یک کسب و کار نمایان شود.
گاهی عدم کنترل جریان نقدینگی، گاهی عدم برآورد صحیح از جریان وجوه نقد آینده، کسری بودجه در مواقع بحرانی و غیره از جمله چهرههای جریان نقدینگی است.
انواع نسبت های مالی
عملکرد شرکت / سود هر سهم (eps) = تعداد سهام منتشره ÷ سود خالص
ارزیابی شرکت/ نسبت قیمت به سود (p/e) = سود هر سهم ÷ قیمت روز هر سهم
نسبت ارزش دفتری هر سهم = تعداد سهام منتشره ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
دریافت سود سهام را نشان می دهند :
بازده سود سهام = قیمت بازار هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
نسبت پرداختی سود هر سهم = سود هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
?نسبت های نقدینگی :
حاشیه ایمنی اعتباردهندگان / سرمایه در گردش = بدهیهای جاری – داراییهای جاری
توانایی پرداخت بدهیهای جاری از محل داراییهای جاری/ نسبت جاری = بدهیهای جاری ÷ داراییهای جاری
توانایی دقیقتر برای پوشش بدهیهای جاری/ نسبت آنی (سریع) = بدهیهای جاری ÷ ( (پ.پ + موجودی کالا) – داراییهای جاری
نشان دهنده سرعت وصول مطالبات/ نسبت حسابهای دریافتنی = متوسط حسابهای دریافتنی ÷ ب.ت.ک.ف
متوسط حسابهای دریافتنی = 2 ÷ (حسابهای دریافتنی پایان دوره + حسابهای دریافتنی اول دوره (متوسط دوره وصول طلب = نسبت حسابهای دریافتنی ÷ 365 نشان دهنده سرعت گردش کالا/ نسبت گردش کالا = = متوسط موجودی کالا ÷ ب.ت.ک.ف متوسط موجودی کالا = 2 ÷ )موجودی کالا پایان دوره + موجودی کالا اول دوره ( نسبت دوره گردش کالا = نسبت گردش کالا ÷ 365
توانایی به کارگیری موثرداراییها/ گردش مجموع داراییها = متوسط مجموع داراییها ÷ فروش خالص
نشان دهنده داراییهایی است که از طریق بدهیها تأ مین شدند/ نسبت بدهی = مجموع داراییها ÷ مجموع بدهیها
توانایی پرداخت بدهیها/ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام / نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = مجموع بدهیها ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
تحمل شرکت در کاهش سود / پوشش هزینه بهره = هزینه بهره ÷ سود قبل از بهره و مالیات
?نسبتهای سود آوری :
درصد هرریال فروش را نشان می دهد که پس از کسر ب.ت.ک.ف باقی می ماند/ نسبت سود نا خالص = فروش خالص ÷ سود نا خالص
سودآوری درآمدها را نشان می دهد/ نسبت سود خالص = فروش خالص ÷ سود خالص
(r.o.i) بازده سرمایه گذاریهابرای اندازه گیری عملکرد شرکت می باشند، 2 نسبت :میزان کارایی مدیریت در بکارگیری منابع موجود در جهت کسب سود/ بازده مجموع داراییها r.o.a = متوسط مجموع داراییها ÷ سود خالص بازده سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد/ بازده حقوق صاحبان سهام e.o. R = (حقوق صاحبان سهام ÷ مجموع داراییها ) × بازده مجموع داراییها
دیدگاه شما