معامله حول و حوش یک میانگین


پکیج کامل آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی به زبان ساده


تحلیلگران تکنیکال بر این نظر هستند که تمام عواملی که بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار می دهد در نهایت در قیمت متبلور خواهد شد. بر همین اساس است که در تحلیل تکنیکال مقدماتی بررسی نمودار قیمت‌ها می‌تواند دیدگاه مناسبی نسبت به آینده سهام ها به دست بیاورد. قیمت‌ها در بازار سرمایه همواره در حال تغییر هستند و این تغییرات در نمودار قیمت‌ها باعث ایجاد موج هایی پی‌درپی می‌شود. در تحلیل تکنیکال بررسی روی این تغییرات در نمودار قیمت است که ما را به نتیجه می‌رساند. بر همین اساس مهمترین ابزار که در تحلیل تکنیکال مورد بررسی واقع می‌شود، نمودار قیمت سهام ها است.


می‌توانیم تحلیل تکنیکال را مانند جعبه ابزاری در نظر بیاوریم که چندین ابزار مختلف در این جعبه وجود دارد ابزارهایی مثل نمودارهای شمعی شکاف های قیمتی انواع الگوها و… هر یک از این ابزارها درست همانند ابزارهای درون یک جعبه ابزار ممکن است بیشتر یا کمتر از بقیه استفاده شود. باید توجه کنیم که هر کدام از این ابزارها دارای موقعیت های مخصوص به خود هستند و وقتی نتیجه گیری درستی به ما نخواهند داد که در موقعیت مخصوصشان مورد استفاده قرار گیرند. همچنین باید توجه کنیم که استفاده از نتیجه گیری که برآیند به کارگیری چندین ابزار باشد، بسیار بهتر از تنها یک ابزار می تواند به ما در رسیدن به کسب سود مناسب در بازار سرمایه کمک نماید.

اهمیت روند در تحلیل تکنیکال مقدماتی


مهم ترین اصلی که در تحلیل تکنیکال باید در نظر داشته باشیم این است که باید همیشه با در نظر داشتن جهت حرکت روند اقدام به معامله کنیم. چرا که “روند دوست شماست!” به عبارتی دیگر برای به کارگیری هر کدام از ابزارها در تحلیل تکنیکال اولین و مهمترین مرحله این است که بررسی کنیم که آیا این ابزار با روندی که در حال حاضر نمودار سهام آن را داراست متناسب است یا خیر. در غیر این صورت به‌کارگیری این ابزار می تواند نتایج نادرستی را برای ما پیش‌بینی کند.

تعریف روند


قیمت سهام در بازار سرمایه همواره در حال تغییر است و این تغییرات باعث ایجاد موج های پی در پی در نمودار قیمت سهام می‌شود. برآیند این موج های پی در پی به صورت روند کلی بازار در نظر گرفته می‌شود. روند بازار در واقع نشانگر جهت اصلی حرکت قیمت‌ها در بازار سرمایه است. در تحلیل تکنیکال روند بسیار دارای اهمیت است.

انواع روند


برآیند موج های پی در پی در نمودار قیمت سهام ها یا همان روند کلی بازار ممکن است در سه جهت کلی باشد: روند افزایشی یا صعودی، روند کاهشی یا نزولی، روند خنثی یا مستقیم در هنگام انجام تحلیل تکنیکال ، بعد از تشخیص روند کلی بازار با در نظر گرفتن سه سیاست کلی برای معامله می توانیم اقدام به انجام معامله نماییم:


اول: زمانی که روند کلی بازار افزایشی باشد، با استفاده از ابزارهای متناسب با این روند برای انجام معامله خرید اقدام می‌کنیم.
دوم: زمانی که روند کلی بازار سرمایه کاهشی از ابزارهای متناسب با این روند استفاده می‌کنیم تا برای فروش اقدام نماییم.
سوم: هنگامی که بازار دارای روند کلی خنثی است، از ورود به معاملات خودداری می‌کنیم، حتی اگر چند ابزار تکنیکال به ما سیگنال هایی برای ورود به معامله سهام بدهند. چراکه در این روند نتایج نادرستی ممکن است از به کارگیری ابزارهای تکنیکال استنباط گردد.

ترسیم خط روند صعودی و نزولی


همانطور که گفتیم قیمت سهام همواره در حال تغییر و افزایش و کاهش است و این تغییرات باعث تشکیل موج هایی در نمودار قیمت می شود که قله های این موج حاصل از افزایش و دره‌های این موج ها حاصل از کاهش قیمت سهام می باشد.
با استفاده از دو نقطه در نمودار قیمت می توانیم روند صعودی و نزولی را رسم کنیم و زمانی که این خط رسم شده از نقطه سوم نیز عبور کرد، گفته می‌شود که روندی که تشخیص داده شده، تایید نیز شده است.
نقطه اول و دوم برای ترسیم خط روند صعودی، شامل ابتدای حرکت صعودی و اولین دره قیمتی تشکیل شده در نمودار قیمت سهام است. در ترسیم خط روند نزولی این نقاط شامل ابتدای حرکت نزولی و اولین قله قیمتی تشکیل شده در نمودار قیمت سهام می باشد.

ترسیم روند کاهشی و روند افزایشی

روند خنثی قیمت

انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال مقدماتی


نمودار خطی و نمودار شمعی دو نمودار از پرکاربردترین نمودار ها در

تحلیل تکنیکال هستند. نمودار خطی نموداری است که از اتصال آخرین قیمت در بازه های زمانی مختلف مثل از ساعتی، روزانه، ماهانه و … حاصل می شود.

نمودار شمعی

نمودار شمعی نیز از نمودارهای مهمی است که اطلاعات زیادی در اختیار تحلیلگران تکنیکال قرار میدهد. هر شمع در نمودار شمعی نشانگر چهار نوع مختلف قیمت در آن بازه زمانی می باشد که عبارتند از: قیمت باز شدن سهام، یعنی اولین قیمتی که سهام روزانه هنگام باز شدن بازار با آن قیمت معامله را شروع می کند، قیمت بسته شدن سهام؛ یعنی آخرین قیمتی که سهام در پایان ساعات معامله در بازار با آن قیمت معامله را به اتمام می رساند، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت.


زمانی که قیمت باز شدن سهام کمتر از قیمت بسته شدن آن باشد نمودار شمعی اصطلاحاً bearish candle نامیده می‌شود و زمانی که قیمت باز شدن سهام بیشتر از قیمت بسته شدن آن باشد، یعنی در واقع در آن بازه زمانی قیمت افت داشته باشد، نمودار شمعی اصطلاحاً bullish candle نامیده می شود. دو نمودار شمعی bullish و bearish به صورت دو رنگ مختلف یا توپر و توخالی بودن از هم متمایز می‌شوند.

شمع در نمودار شمعی

خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال مقدماتی


خطوط حمایت و مقاومت ابزار های خوبی در تحلیل تکنیکال مقدماتی هستند که در نمودار قیمت سهام رسم می شوند و عبور قیمت از این خطوط به آسانی صورت نمی گیرد، یعنی در معامله حول و حوش یک میانگین برابر عبور قیمت از این خطوط دشواری وجود دارد، برای مثال اگر خط حمایتی تشخیص داده شد، معمولاً قیمت از این خط حمایت کمتر نخواهد شد و اگر خط مقاومت ای را تشخیص دادیم بالاتر رفتن قیمت از این خط به سختی صورت خواهد گرفت.


در تحلیل تکنیکال روش های مختلفی برای ترسیم خطوط مقاومت و حمایت وجود دارد. به عنوان مثال یکی از این روش‌ها در نظر گرفتن نقاطی در نمودار قیمت است که تعداد زیادی از افراد در آن نقاط وارد معامله شده اند، یعنی تعداد زیادی معامله صورت می گیرد. خطی که از اتصال این نقاط حاصل می شود، می تواند نوعی خط مقاومت باشد و نشانگر این است که قیمت از این بالاتر نخواهد رفت.

تبدیل خطوط مقاومت و حمایت به یکدیگر


زمانی که یکی از خطوط مقاومت یا حمایت توسط نمودار قیمت شکسته می‌شود، یعنی قیمت به مقدار زیادی از آن فاصله می گیرد، اگر خط مقاومت باشد به خط معامله حول و حوش یک میانگین حمایت و در صورتی که خط حمایت باشد، به خط مقاومت تبدیل خواهد شد.
میزان قدرت و اعتبار خطوط حمایت و مقاومت معمولاً با سه عامل کلی رابطه مستقیم دارد: طول مدت زمانی که قیمت در آن منطقه باقی می ماند، حجم معاملاتی که در این خطوط صورت می‌گیرد و تعداد دفعاتی که قیمت به این خطوط برخورد می‌کند ولی از آن عبور نمی‌کند و بازگشت می‌نمایند.

تبدیل خطوط حمایت و مقاومت به یکدیگر

کاربرد شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال مقدماتی


یک ابزار دیگر در تحلیل تکنیکال مقدماتی وجود دارد که Gap یا شکاف قیمتی نامیده می شود. اگر ما نمودارهای شمعی روزانه را بررسی کنیم، عموماً قیمت بسته شدن سهام در یک روز برابر است با قیمت باز شدن سهام در روز بعدی. در صورتی که این قاعده شکسته شود گفته می شود که یک شکاف قیمتی به وجود آمده است.

انواع الگو ها در تحلیل تکنیکال مقدماتی

الگوهای برگشتی
ابزاری دیگر در تحلیل تکنیکال الگوهای برگشتی هستند که الگوهایی اند که پدیدار شدن آنها در نمودار قیمت سهام نشان دهنده تغییر روند جاری به روندی دیگر است. الگوی سر و شانه، الگوی دو قلو و سه قلو، الگوی بازگشتی W و الگوهای نعلبکی و اسپایک ها از انواع الگوهای بازگشتی هستند.

الگوی سر و شانه

الگوهای ادامه دهنده


یک نوع دیگر از الگو در تحلیل تکنیکال الگوهای ادامه دهنده اند که الگوهایی هستند که با پدیدار شدن خود ادامه روند موجود را پیش بینی می کنند و در واقع تاییدی هستند برای روند جاری. الگوهای مثلث متقارن، مثلث افزایشی و کاهشی، مثلث پهن شونده، پرچم ها و سر و شانه ادامه دهنده از انواع الگوهای ادامه دهنده می باشند.

استفاده تحلیل تکنیکال مقدماتی از حجم معاملات


یکی از ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد حجم معاملات است. حجم معاملات با قیمت سهام رابطه مستقیم دارد. یعنی همزمان با افزایش یا کاهش قیمت حجم معاملات هم افزایش یا کاهش می‌یابد. در صورتیکه این رابطه مستقیم بر هم بخورد و نوع واگرایی میان حجم معاملات و قیمت به وجود بیاید، می تواند نشان دهنده تضعیف روند جاری و تغییر آن در آینده نزدیک باشد.

میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال مقدماتی


یک ابزار دیگر در جعبه ابزار تحلیل تکنیکال انواع میانگین های متحرک هستند. شما میتوانید با برنامه های تحلیل بازار سرمایه مثل متاتریدر به انواع میانگین های متحرک مثل میانگین متحرک ساده، وزنی و نمایی دسترسی داشته باشید. هر کدام از این میانگین ها با فرمول خاصی به دست می آیند. استفاده از این ابزار دارای مزیت های بسیاری است که چند مورد از آنها را در ادامه ذکر می کنیم:


حذف نوسانات جزئی و ارائه دید بهتری نسبت به روند جاری، پیش‌بینی جهت حرکت سهام، واقع گرایانه تر بودن میانگین های متحرک نسبت به خود قیمت ها و نیز میانگین های متحرک بزرگ مقیاس مثلاً در ۱۰۰ روزه می توانند روند کلی بازار را به‌خوبی تعیین کنند. به این صورت که اگر خط میانگین متحرک بزرگ مقیاس بالاتر از نمودار قیمت‌ها باشد نشان دهنده روند نزولی و پایین تر بودن آن نسبت به قیمت ها نشان دهنده روند صعودی و زمانی که حول و حوش نمودار قیمت‌ها باشد، روند خنثی را نشان می دهد.

استراتژی خرید با استفاده از میانگین متحرک مراحل نمودار قیمت سهام


ابتدا باید توجه کنیم که زمانی که میانگین متحرک شیب به خصوصی نداشته باشد روند خنثی است و در روند خنثی انجام معامله به سود مناسب منجر نخواهد شد. سپس ابتدا با استفاده از میانگین متحرک بزرگ مقیاس روند کلی را تعیین می کنیم (با توجه به سیاست معامله ذکر شده در ابتدای مطلب) بعد از یک میانگین متحرک کوتاه مدت تر (متناسب با درجه احتیاط و دقت مورد نظر) استفاده میکنیم. هر زمان که نمودار قیمت به قیمت متحرک برخورد کند و به سمت بالا برود می توانیم تا زمان تشکیل یک شمع در نمودار شمعی صبر کنیم و بعد از آن وارد معامله خرید سهام شویم و منتظر کسب سود مناسب از این معامله باشیم.

نکات کلیدی و مهم برای سرمایه گذاران کوتاه مدت بورس

در ادامه مجموعه کاملی از آموزش های تحلیل تکنیکال مقدماتی را به زبان ساده و روان برای شما تهیه کردیم. فراگیری اصول مطرح شده در این آموزش می تواند راه گشای درک بهتر شرایط موجود و در نتیجه پیش بینی دقیق تر آینده بازار و کسب سود معقول و کم خطرتر از بازار خواهد شد.

نظم جدید معاملات مسکن

بازار مسکن 95 علاوه‌بر دو تفاوت اساسی ناشی از پرداخت وام‌های کارآمد، یک برتری دیگر نسبت به سال گذشته پیدا کرده است شیفت تقاضای مصرفی از «ریزمتراژ»ها به واحدهای کوچک و میان‌ متراژ آپارتمان‌های حول و حوش قیمت میانگین مقصد اول خریداران

حرکت معاملات مسکن از توقفگاه «رکود» با نیروی محرکه‌ چندمنظوره که ابتدای امسال فعال شد، نه تنها سمت تقاضا را به خانه‌دار شدن امیدوار کرده که باعث شکل‌گیری «نظم جدید» در بازار ملک شده است. آمارهایی که طی 4 ماه گذشته از سال 95، درباره متغیرهای بازار مسکن اعلام شده، صرفا بر رشد حجم خرید و فروش آپارتمان بعد از دو سال رکود سنگین و همچنین بازگشت خریداران مصرفی به صحنه معاملات حکایت داشت اما تحلیل‌های دقیق‌تر از داده‌های مکمل، بیانگر آن است که شرایط کنونی بازار ملک علاوه بر بهبود به لحاظ قرار گرفتن در فاز غیررکودی، یک تفاوت چشمگیر و روبه جلو نیز نسبت به سال گذشته پیدا کرده است که آن را می‌توان به‌عنوان «نقطه قوت» معاملات مسکن، «دستاورد سوم» تسهیلات خرید مسکن معرفی کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد: در حال حاضر نبض معاملات مسکن در تهران، کاملاً در اختیار «تقاضای مصرفی» به‌عنوان گروه هدف وام‌های جدید مسکن، قرار دارد و این طیف از متقاضیان هم‌اکنون «منتفع اصلی» شرایط مناسب به‌وجود آمده برای خرید آپارتمان، محسوب می‌شود.

این نتیجه‌گیری از روی گزارش نوار قلب معاملات مسکن، استخراج شده است و مشخص می‌کند: پرداخت تسهیلات 80 تا 110 میلیون تومانی خرید مسکن در سال جاری، علاوه بر اینکه دو اثر مثبت شامل «افزایش قدرت خرید مسکن و تحریک تقاضای مصرفی به خواب رفته برای برگشت به صحنه معاملات ملک» و همچنین «خروج از رکود سنگین سال 94 و سرعت‌گیری معاملات 95 در مسیر پیش‌رونق» را به همراه داشت، باعث شده «کیفیت خرید آپارتمان از جانب خانه‌اولی‌ها و گروه‌های مصرفی» به‌عنوان دستاورد سوم، به‌صورت چشمگیر بهبود پیدا کند. خریداران مصرفی، بدون آنکه معاملات با انحراف قیمت روبه‌رو شود، مساحت خرید خود را افزایش داده‌اند. در نظم جدید بازار مسکن، چهار مولفه مرتبط معامله حول و حوش یک میانگین با «کیفیت خرید واحد مسکونی از جانب تقاضای مصرفی»، خودنمایی می‌کند. اولین آن، بزرگ‌تر شدن خرید‌ها به لحاظ مساحت آپارتمان‌های مورد معامله است. تقاضای مصرفی –افرادی که به قصد سکونت و نه به‌خاطر سرمایه‌گذاری، برای خرید ملک اقدام می‌کنند- در سال جاری، چون از ناحیه تسهیلات مسکن، به مراتب توانمندتر از سال‌های گذشته و حتی سال 94، شده است، «متراژ خرید» را افزایش داده و از آپارتمان‌های «ریزمتراژ» به واحدهای «کوچک‌متراژ و میان‌متراژ» شیفت کرده است. تغییر مثبت در مساحت آپارتمان‌های مدنظر خریداران را می‌توان در کارنامه بهار 95 معاملات مسکن مشاهده کرد.

بهار امسال، سهم واحدهای مسکونی «ریزمتراژ» یا همان آپارتمان‌های کمتر از 50 مترمربع، از کل معاملات خرید مسکن در تهران، نسبت به بهار پارسال 2 واحد درصد کاهش پیدا کرد و به 12 درصد کل آپارتمان‌های فروش رفته در این فصل (بهار 95) رسید. در مقابل، به دلیل مراجعه تقاضای مصرفی به سمت آپارتمان‌های کمی بزرگ‌تر، سهم واحدهای «کوچک‌متراژ» یا همان واحدهای 50 تا 70 مترمربع از کل معاملات، با بیشترین افزایش در مقایسه با سایر متراژ‌ها، به 35 درصد رسید. «کوچک‌متراژ»‌ها در بهار سال گذشته، 32 درصد حجم خرید و فروش آپارتمان در تهران را به خود اختصاص داده بودند. در حال حاضر، فروش آپارتمان‌های «میان‌متراژ» -واحدهای 70 تا 90 مترمربعی- نیز تقویت شده و سهم آنها از کل فروش املاک مسکونی در تهران نسبت به سال گذشته 2 واحد درصد افزایش یافته و به یک چهارم رسیده است.با این حال، «کوچک‌متراژ»‌ها چون که سهم بالای یک سوم از کل معاملات را دارند، مقصد اول خریداران مسکن به حساب می‌آیند.

مولفه دوم نظم جدید معاملات مسکن، گرایش منفی تقاضا به آپارتمان‌های لوکس و بزرگ‌متراژ است. بهار امسال، سهم واحدهای بالای 150 مترمربع از کل معاملات خرید مسکن در پایتخت، با 5/ 0 واحد درصد کاهش، به 5 درصد رسید که نشان‌دهنده «تداوم رکود در بازار املاک لوکس و بزرگ متراژ» به رغم گرم‌شدن بازار واحدهای با متراژ پایین و مصرفی، است.بازار معاملات مسکن در مقطع فعلی که فاصله چندانی تا رونق ندارد، به رغم رشد در حجم خرید و فروش، در سطح زیر قیمت میانگین، در حرکت است. «افزایش حجم فروش آپارتمان‌های با قیمت کمتر از میانگین قیمت شهر» به‌عنوان مولفه سوم نظم جدید معاملات، بیانگر آن است که سیاست اخیر مبنی بر تقویت هدفمند قدرت خرید مسکن، نه تنها باعث انحراف مسیر پرداخت تسهیلات به سوداگران و تقاضای سرمایه‌ای نشد که با نتیجه‌گیری درست از آن، تقاضای مصرفی به‌صورت غیرتورمی برای خرید آپارتمان‌های با قیمت پایین، به بازار آمد. در حال حاضر 51 درصد معاملات خرید مسکن در تهران به خرید آپارتمان‌های با قیمت مترمربعی 2 تا 4 میلیون تومان اختصاص دارد.

میانگین قیمت مسکن در تهران مترمربعی 4 میلیون و 200 هزار تومان برآورد می‌شود. سال گذشته همین موقع، 50‌درصد واحدهای فروخته شده در یک فصل، متری 2 تا 4 میلیون تومان قیمت داشت. در بهار امسال، بیشترین «رشد» در «سهم آپارتمان‌های فروخته شده به لحاظ طبقه‌بندی قیمت»، متوجه واحدهای در دامنه حول و حوش قیمت میانگین بود بطوریکه 40 درصد خریداران مسکن در تهران، آپارتمان‌های با قیمت مترمربعی 3 تا 5 میلیون تومان را معامله کردند. این آپارتمان‌ها سال گذشته همین موقع، 36 درصد معاملات را به خود اختصاص داده بود. در حال حاضر همچنین 67 درصد معاملات خرید مسکن به آپارتمان‌های با قیمت متری 2 تا 5 میلیون تومان اختصاص دارد. این درحالی است که فقط 26 درصد آپارتمان‌هایی که بهار امسال فروخته شدند، متری 4 تا 6 میلیون تومان قیمت داشته‌اند. سهم بالای واحدهای زیر قیمت میانگین در مقایسه با واحدهای با قیمت بالاتر از قیمت میانگین، علاوه بر اینکه رشد غیرتورمی حجم معاملات مصرفی مسکن را بازگو می‌کند، نشان می‌دهد: طیف تقاضای مصرفی از دهک‌های متوسط رو به پایین، بیشتر از دهک‌های متوسط رو به بالا، در بازار معاملات هستند.

این موضوع به سقف ریالی تسهیلات خرید مسکن برمی‌گردد که باعث شده دهک‌های متوسط رو به پایین، ارتباط بیشتری با وام‌ها برقرار کنند. به بیان دیگر، دهک متوسط رو به بالا که مخاطب آپارتمان‌های با قیمت کمی بالاتر از سطح میانگین و واحدهای میان متراژ رو به بالا محسوب می‌شود، نیازمند تسهیلاتی با سقف بیشتر از وام‌های فعلی است.شکل جدید معاملات مسکن همان‌طور که شرایط مناسب خریدهای مصرفی به لحاظ «افزایش مساحت، پیشرو بودن آپارتمان‌های زیر قیمت میانگین در فروش و همچنین کاهش میل به خرید واحدهای لوکس» را نشان می‌دهد، از وجود مولفه چهارم نیز حکایت دارد.طی یک فصل اخیر، فروش آپارتمان‌های گران قیمت در تهران، با کاهش شدید مواجه شد.سهم واحدهای با قیمت بالای مترمربعی 8 میلیون تومان از کل معاملات خرید مسکن در تهران از 5 درصد در بهار سال گذشته به یک درصد در بهار امسال رسیده است که نشان دهنده ناپدیدشدن املاک گران‌قیمت‌ در صحنه رو به رشد معاملات مصرفی است.سهم نزدیک به صفر واحدهای گران قیمت از پیش رونق معاملات مسکن، نشان می‌دهد: رکود در این بخش بازار تداوم خواهد داشت و البته این املاک برای افزایش قیمت در ماه‌های آتی، ظرفیت لازم را ندارد.اخیرا برخی صاحب نظران اقتصاد مسکن اعلام کرده بودند، بازار املاک لوکس هنوز با حباب قیمتی دست به گریبان است و به دلیل نبود تقاضا برای خرید آنها، احتمال کاهش قیمت آنها وجود دارد. 55 درصد معاملات خرید مسکن در تهران، متوجه آپارتمان‌های با قیمت کل 150 تا 400 میلیون تومان است. به این ترتیب، وام 110 میلیون تومانی خرید مسکن که بدون سپرده در اختیار متقاضیان قرار می‌گیرد، برای عمده خریداران، بسته به متراژ و قیمت واحدها، از 27 تا 73 درصد بهای آپارتمان مورد معامله را پوشش می‌دهد.این تسهیلات، برای میان‌متراژ‌ها، حداکثر 30 درصد قدرت خرید مسکن را تامین می‌کند که همین سهم کم، دهک‌های متوسط رو به بالا را یک صف عقب‌تر از دهک‌های متوسط رو به پایین، در صحنه معاملات مسکن قرار داده است. به بیان دیگر، سهم اندک وام خرید مسکن در پوشش قیمت آپارتمان‌های میان متراژ سبب شده در حال حاضر،‌ 25 درصد خریداران، واحد 70 تا 90 متری معامله کنند در حالی که 35 درصد دیگر، واحد 50 تا 70 متری (کوچک متراژ) را برای خرید انتخاب می‌کنند.

تعریف اندیکاتورهای پیشرو و پیرو و مزایا و معایب آن ها

همان گونه که از نامشان مشخص است، اندیکاتورهای پیشرو برای هدایت حرکات قیمت طراحی شده اند. اغلب آنها شکلی از مومنتوم قیمت را در دوره های گذشته نشان می دهند که تعداد دوره ای است که برای محاسبه اندیکاتور بکار می رود. برای مثال، یک اوسیلاتور استوکاستیک ۲۰ روزه در محاسباتش از عملکرد قیمت در ۲۰ روز گذشته حدود یک ماه استفاده می کند. از تمامی عملکرد قیمت پیشین صرف نظر می شود. برخی از رایج ترین اندیکاتورهای پیشرو عبارتند از : شاخص نسبی (RSI)، اوسیلاتور استوکاستیک و ویلیام (Williams %R).

اوسیلاتورهای جنبش (Momentum Oscillators)

بسیاری از اندیکاتورهای پیشرو به شکل اوسیلاتورهای جنبش هستند. جنبش عموما نرخ تغییر قیمت یک اوراق بهادار را اندازه می گیرد. با افزایش قیمت یک اوراق بهادار، جنبش قیمت افزایش می یابد. هر چقدر قیمت سریع تر بالا رود سرعت افزایش جنبش بیشتر می شود. اگر سرعت این افزایش کند شود، جنبش هم آهسته می شود. هنگامی که اوراق بهادار به صورت یکنواخت معامله شود جنبش، کاهش خود را از سطوح بالای قبلی آغاز می کند. با این وجود کاهش جنبش در معامله حول و حوش یک میانگین معامله سوینگ، همواره حاکی از حرکت کاهشی نیست. بلکه به این معنی است که جنبش در حال بازگشت به سطح میانی تر است.

اندیکاتورهای پیشرو

اندیکاتور پیشرو چیست

اندیکاتورهای جنبش فرمول های مختلفی را برای اندازه گیری تغییرات قیمت بکار می گیرند. RSI (یک اندیکاتور جنبش
تغییرات متوسط قیمت در دوره های صعودی را با تغییرات متوسط دوره های نزولی مقایسه می کند. در نمودار شرکت RSI IBM از اکتبر تا آخر نوامبر صعود کرد. در طول این دوره، سهام از بالای ۶۰ تا پایین ۸۰ صعود کرده است. وقتی سهام در نیمه اول دسامبر در یک محدوده سوینگ معامله شد، RSI به صورت نسبتا شدیدی سقوط کرد (دو خط عمودی چپ). این عملکرد تحکیمی سهام کاملا طبیعی و سالم بود. از این سطوح عالی (نزدیک ۷۰) انتظار می رود رفتار یکنواخت قیمت باعث نزول در RSI و جنبش
شود. اگر RSI حول و حوش ۵۰ معامله شده و معامله بدون نوسان (سوینگ) آغاز شود، احتمال نزول اندیکاتور وجود ندارد.
دو خط عمودی سمت راست دوره معاملات یکنواخت در سهام و RSI را نشان می دهد. RSI از سطوح میانی حدود ۵۰ آغاز شد. رفتار یکنواخت بعدی قیمت سهام، رفتار نسبتأ یکنواختی را در اندیکاتورها ایجاد می کند و حدود ۵۰ باقی می ماند.

مزایا و معایب اندیکاتورهای پیشرو

به کارگیری اندیکاتورهای پیشرو مزایای زیادی دارد. ارائه سیگنال های ورود و خروج یکی از مهم ترین مزیت ها می باشد. اندیکاتورهای پیشرو سیگنال های زیادی ایجاد کرده و همچنین فرصت های معاملاتی فراوانی را فراهم می سازند. سیگنال های صادره از آنها همچنین می تواند در پیش آگاهی قدرت یا ضعف بازار موثر باشد.
این اندیکاتورها می توانند در بازارهای روند دار استفاده شوند اما معمولا در جهت روند غالب نه بر خلاف آن. برای مثال بهترین کاربردشان در یک بازار صعودی کمک به تشخیص و فهم شرایط اشباع فروش برای یافتن موقعیت های خرید است. به همین صورت در یک بازار نزولی این اندیکاتورها برای کمک به تشخیص موقعیت ها و شرایط اشباع خرید برای معاملات فروش به کار می روند.

اندیکاتورهای پیرو (Lagging Indicators)

همان گونه که از نامشان پیداست، اندیکاتورها پیرو رفتار قیمت را دنبال می کنند و عموما به عنوان اندیکاتورهای تعقیب کننده روند شناخته می شوند. به ندرت این اندیکاتورها منجر به هدایت قیمت اوراق بهادار می شوند. اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در زمانی که بازارها و یا اوراق بهادار روندهای قدرتمندی را دنبال می کنند، بهتر عمل می کنند. آنها به منظور جذب و نگه داشتن معامله گران در جریان یک روند کامل طراحی شده اند. این اندیکاتورها در بازارهای معاملاتی یا سوینگ موثر نمی باشند. اگر اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در بازارهای معاملاتی استفاده شوند، سیگنال های اشتباه بسیار زیادی ایجاد می نمایند. رایج ترین اندیکاتورهای تعقیب کننده روند شامل میانگین های متحرک (نمایی، ساده، وزنی و متغير) و MACD می باشند. نمودار صفحه بعد متعلق به شاخص 500 S&P است که در آن یک میانگین متحرک معامله حول و حوش یک میانگین ساده ۲۰ روزه و ۱۰۰ روزه رسم شده است. با استفاده از تقاطع میانگین متحرک، سیگنال های معاملاتی به وجود می آید که در این نمودار طی دو سال، هفت سیگنال نمایان شده است. در طی این دو سال، سیستم به شدت سود ده بوده است که این امر به علت روندهای قدرتمندی بوده که از اکتبر ۹۷ تا آگوست ۹۸ و از نوامبر ۹۸ تا آگوست ۹۹ ادامه داشته است. با این حال توجه داشته باشید که به موازات یکنواخت و سوینگ شدن بازار، سیگنال های ناموفق آغاز شده است. سیگنال های نوامبر ۹۷ (فروش)، آگوست ۹۹ (فروش) و سپتامبر ۹۹ (خرید) در طی چند روز معکوس شدند. با طولانی شدن میانگین های متحرک (میانگین های متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه) احتمال سیگنالهای ناموفق کاهش می یابد و در مقابل با کوتاه شدن دوره ها (۱۰ و ۵۰ روزه احتمال ناموفق بودن سیگنال ها افزایش می یابد.

اندیکاتورهای پیرو

اندیکاتور پیرو چیست؟

مزایا و معایب اندیکاتورهای پیرو

یکی از مزایای عمده اندیکاتورهای تعقیب کننده روند، توانایی گرفتن یک حرکت و ثابت ماندن در حرکت (موج سواری است. هنگامی که بازار و با اوراق بهادار حرکت پایداری را تشکیل می دهد، این اندیکاتورها بسیار مفید بوده و به کارگیری آنها بسیار آسان می باشد. روند طولانی تر، سیگنال های معاملاتی کمتری را ایجاد می نماید.
مزایای اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در زمانی که اوراق بهادار در یک دامنه معاملاتی توسان می کند از بین می رود. در مثال 500
S&P ، شاخص حداقل ۵۰ درصد از زمان را در یک دامنه قرار داشته است.
از دیگر معایب اندیکاتورهای تعقیب کننده روند، سیگنال هایی است که دیر ظاهر می شوند. در زمانی که تقاطع میانگین متحرک اتفاق می افتد، بخش چشمگیری از نوسان هم ظاهر می شود. سیگنال خرید نوامبر ۹۸ در ۱۱۳۰ اتفاق افتاد؛ حدود ۱۹ درصد بالای نقطه حداقل اکتبر ۹۸ که در ۹۵۰ بود. نقاط ورود و یا خروج تأخیری نسبت ریسک به سود را نامتوازن می کند.

چالش اندیکاتورها

برای اندیکاتورهای تکنیکال، بین حساسیت و سازگاری (ثبات) مصالحه و سازش وجود دارد. در یک حالت ایده آل، به اندیکاتورهایی احتیاج داریم که به نوسانات قیمت حساس باشند، سیگنال های سریع و زود ارائه دهند و سیگنال های اشتباه اندکی صادر نمایند. اگر با کاهش دوره های حساسیت را افزایش دهیم، یک اندیکاتور، سیگنال های زودتری را به وجود می آورد، اما در مقابل تعداد سیگنال های اشتباه افزایش می یابد. اگر با افزایش تعداد دوره ها، حساسیت را کاهش دهیم تعداد سیگنال های غلط کاهش می یابد اما صدور سیگنال ها با تأخیر مواجه شده و در نتیجه منجر به نامتوازنی نسبت سود به ریسک می شود.
هرچقدر یک میانگین متحرک طولانی تر باشد، کندتر عمل کرده و سیگنال های کمتری نیز ایجاد می کند و اگر کوتاه تر شود، سریع تر و پر نوسان تر عمل کرده و سیگنال های اشتباه بیشتری ایجاد می نماید. تمام این موارد برای اندیکاتورهای مختلف
جنبش نیز صادق می باشد. یک 14 RSI نسبت به 5 RSI سیگنال های کمتری تولید می کند. 5 RSI حساس تر بوده و هشدارهای خرید و فروش هیجانی بیشتری از خود نشان می دهد. چارچوب زمانی خاصی که یک معامله گر برای شیوه معاملاتی و اهداف خود بکار می برد کاملا سلیقه ای بوده و به تجربیات خود او بستگی دارد.

استراتژی کلی در مورد نحوه انتخاب صندوق ارز دیجیتال : قسمت دوم

صندوق ارز دیجیتال قسمت دوم

حدود ۸۰۰ صندوق ارز دیجیتال (crypto fund) در فضای این طبقه جدید از دارایی موجود است که طبیعتا انتخاب یک صندوق مناسب در این میان کاری مخاطره‌آمیز است. در این نوشتار، چارچوبی کلی از استاندارد‌های لازم برای تحلیل این صندوق‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد و از این چارچوب می‌توان به عنوان یک ابزار غربال کردن کمی استفاده کرد.

در اینجا توضیحات مختصری در مورد تعدادی از این استاندارد‌ها بیان می‌شود و شما خود می‌توانید به بررسی عمیق و مفصل هر یک از آنها اقدام کنید. فضای ارز دیجیتال و بلاک چین (blockchain) مملو از ریسک است و اهمیت تحقیق و مطالعه در این فضا بر کسی پوشیده نیست.

ریسک و پاداش در یک صندوق ارز دیجیتال پرریسک

صندوق ارز دیجیتال

برای سرمایه‌گذاری در یک صندوق ارز دیجیتال پرریسک، ابتدا باید بدانید که استراتژی این صندوق از کجا می‌آید و این استراتژی قرار است در چه مدتی نتیجه دهد. این اطلاعات تنها از طریق صحبت و بحث با مدیریت صندوق حاصل خواهد شد و اگر مدیر صندوقی از دادن چنین اطلاعاتی خودداری می‌کند، با آن صندوق وداع کنید.

مدیر یک صندوق ارز دیجیتال باید قادر به بیان مفصل استراتژی آن صندوق به زبان ساده باشد و اگر مدیری در مورد استراتژی صندوق صحبت نکند و آن را سری اعلام کند، حتما باید سوابق و کار قبلی آن صندوق مورد بررسی قرار گیرد. یک مدیر شفاف باعث جلب اعتماد سرمایه‌گذاران می‌شود و یک مدیر مرموز نیز باعث بی اعتمادی می‌شود. البته اظهارات مدیری که شفاف است را نیز نباید به آسانی پذیرفت و باید همه گفته‌های او را عمیقا مورد بررسی قرار داد.

درک اصول بنیادین استراتژی

یک صندوق ارز دیجیتال به روش‌های مختلفی می‌خواهد به هدف خود برسد. شما به عنوان سرمایه‌گذار باید بدانید که این صندوق در چه نوع بازاری بهتر عمل می‌کند. فرضا برخی از صندوق‌ها در بازار‌های دارای روند بهتر کار می‌کنند و در بازار‌های پرنوسان با مشکل مواجه می‌شوند.

هیچ استراتژیی به تنهایی جوابگوی همه انواع بازار نیست. صندوق‌های ارز دیجیتال از ترکیبی از استراتژی‌های مختلف برای شرایط مختلف بازار استفاده می‌کنند و به همین دلیل در بسیاری از بازار‌ها موفق هستند. البته توجه داشته باشید که ترکیبی از استراتژی‌ها نمی‌تواند موفق‌تر از استفاده از یک استراتژی خاص و مختص آن شرایط باشد.

درک چارچوب زمانی استراتژی

درک چارچوب زمانی خاص یک استراتژی و انتظاراتی که به طور کلی از آن استراتژی می‌رود، برای انجام یک مقایسه و سنجش معنی‌دار ضروری است. همان طور که گفته شد، این صندوق‌ها معامله حول و حوش یک میانگین به دلیل اینکه از ترکیبی از استراتژی‌ها استفاده می‌کنند، ممکن است در یک چارچوب زمانی خاص و در یک شرایط خاص بازار به اندازه یک شاخص منفعلانه بازده نداشته باشند، اما در چارچوب‌های زمانی بیشتر و زمانی که آن شرایط خاص بازار دگرگون شود، طبیعتا بازده بیشتری خواهند داشت و جلوی بسیاری از ضرر‌ها را می‌گیرند.

ارزیابی ریسک در صندوق‌های پرمخاطره

به منظور ارزیابی ریسک چنین صندوقی، باید از یک چارچوب تحلیلی پیشرفته استفاده کرد. ولی توجه داشته باشید که معامله حول و حوش یک میانگین استاندارد‌های یک صندوق ارز دیجیتال را نمی‌توان با استاندارد‌های یک صندوق سرمایه‌گذاری سنتی مقایسه کرد. اگر استراتژی مدیریت یک صندوق قوی باشد و خوب طراحی شده باشد، ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که رفتار گذشته یک صندوق، احتمالا در آینده نیز ادامه داشته باشد.

اگر ابزاری در همه شرایط بازار به یک صورت عمل کند، گفته می‌شود که آن ابزار دارای رفتار خطی است اما اگر آن ابزار در شرایط مختلف بازار دارای عملکرد و رفتار متفاوتی باشد، گفته می‌شود که آن ابزار دارای رفتار غیر خطی است. به عنوان مثال، اگر یک صندوق ارز دیجیتال همواره با بازار افزایش پیدا کند، به صورتی که اگر بازار یک درصد بالا رود، آن صندوق هم یک درصد بالا برود و همزمان با کاهش بازار، این صندوق نیز کاهش پیدا کند، اما این کاهش بیشتر از کاهش بازار باشد، فرضا بازار یک درصد کاهش داشته باشد و صندوق دو درصد، گفته می‌شود که این صندوق دارای رفتار غیر خطی است.

در اینجا سوال این است که آیا صندوق مورد نظر خطی است یا غیر خطی؟ جواب سریع این سوال این است که اکثریت صندوق‌های فعال غیر خطی هستند، اما یک تست آماری هم برای جواب دقیق‌تر این سوال وجود دارد و آن تست جارک-برا (Jarque-Bera test) است. توجه داشته باشید که استاندارد‌های یک چارچوب غیر خطی را برای ارزیابی ابزار‌های خطی هم می‌توان مورد استفاده قرار داد اما عکس این قضیه صحیح نیست.

استاندارد‌‌های ریسک غیر خطی

چهار استاندارد اصلی یک چارچوب خطی را می‌توان برای ارزیابی رفتار‌های یک دارایی غیر خطی تطبیق داد. این استاندارد‌ها شامل نوسان، همبستگی، بتا (beta) و ارزش در ریسک هستند. در ادامه از سلسله‌های زمانی ساده برای روشن شدن بیشتر بحث استفاده می‌شود.

نوسان

صندوق ارز دیجیتال

نوسان درجه پراکندگی بازده در حول و حوش یک میانگین را اندازه می‌گیرد. هر چه نوسان بیشتر باشد، پراکندگی بازده نیز بالا‌تر است. اگر یک دارایی دارای رفتار خطی باشد، پراکندگی بازده بالا در حول و حوش میانگین نشان دهنده این است که بازده می‌تواند بسیار بالا‌تر باشد و یا اینکه می‌تواند بسیار پایین‌تر از میانگین باشد. این نوع اندازه‌گیری ریسک معمولا به آسانی قابل درک است. اما اگر دارایی دارای رفتار غیر خطی باشد، نوسان کلی می‌تواند بسیار گمراه کننده باشد و ریسک کلی را دست‌کم بگیرد و یا در مورد آن اغراق کند.

به منظور ارزیابی رفتار یک دارایی غیر خطی از منظر نوسان، استاندارد را به دو زیر مجموعه تقسیم می‌کنیم. این دو زیر مجموعه شامل نوسان مثبت و نوسان منفی هستند. نوسان مثبت مربوط به بازده مثبت دارایی است و نوسان منفی نیز مربوط به بازده منفی دارایی است. اگر دارایی خطی باشد، این دو استاندارد در ارتباط نزدیک با همدیگر هستند.

همبستگی

همبستگی حرکت یک دارایی را در ارتباط با حرکت یک دارایی دیگر می‌سنجد. هرچه همبستگی به ۱ نزدیک‌تر باشد، دو دارایی مورد بحث دارای حرکت نزدیک‌تری هستند و اگر همبستگی به ۱- نزدیک باشد، دو دارایی مورد نظر در خلاف جهت هم حرکت می‌کنند. دوباره خاطرنشان می‌کنیم که اندازه‌گیری همبستگی کلی یک دارایی غیر خطی می‌تواند منجر به نتایج گمراه کننده‌ای در مورد حرکت یک دارایی در ارتباط با حرکت دارایی دیگر شود.

بتا به اندازه‌گیری دامنه حرکت یک دارایی در مقایسه با دارایی دیگر می‌پردازد. ارزش آن برآوردی تخمینی در مورد مقدار حرکت یک دارایی به نسبت دارایی دیگر است. ارزش بالای ۱ به این معنی است که این دارایی بیش از یک برابر دارایی دیگر در همان جهت حرکت کرده است. اگر این ارزش بین ۰ و ۱ باشد، بدین معنی است که حرکت این دارایی کمتر از یک برابر حرکت دارایی دیگر در همان جهت بوده است. ارزش منفی نیز که به معنی حرکت در جهت مخالف است. توجه داشته باشید که تنها زمانی بتای یک دارایی در مقابل دارایی دیگر محاسبه می‌شود که همبستگی برجسته آماری بین این دو دارایی موجود باشد.

ارزش در ریسک

ارزش در ریسک به تخمین مقدار ضرر یک سرمایه‌گذاری می‌پردازد. این تخمین با توجه به احتمال، شرایط عادی بازار و در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می‌شود. روش‌های مختلفی برای محاسبه این ارزش وجود دارد و اگر رفتار غیر خطی یک دارایی مورد توجه قرار نگیرد، نتایجی دروغین به دست خواهد آمد. البته با توجه به نوسانات زیاد بازار دارایی‌های دیجیتال، ارزیابی ارزش در ریسک دشوار است و نتایج به دست آمده نمی‌تواند کمک زیادی به تنظیم ریسک کند. به همین دلیل است که ارزش در ریسک را واقعا نمی‌توان برای ارزیابی یک صندوق ارز دیجیتال مورد استفاده قرار داد.

مقایسه استاندارد‌های ریسک در یک صندوق سرمایه‌گذاری سنتی و یک صندوق ارز دیجیتال

یکی دیگر از جنبه‌های تحلیلی گمراه کننده یک صندوق ارز دیجیتال این است که استاندارد‌ها را یکی یکی با استاندارد‌های مشهور دارایی‌های سنتی مقایسه کنیم. دارایی‌های دیجیتال بسیار بیشتر از همتا‌های سنتی خود نوسان دارند و برخی از استاندارد‌های آنها از بازده سالیانه و نوسان گرفته تا نسبت‌های Sharpe و Sortino ممکن است بسیار متفاوت از دارایی‌های سنتی باشد.

نسبت Sharpe

برای مثال، نسبت Sharpe بالای یک برای صندوق‌های سنتی یک استثنا است. این صندوق‌ها معمولا دارای بازده سالیانه ۵ تا ۱۵ درصد هستند و بازده آنها تفاوت زیادی با این میانگین نخواهد داشت. اما در مورد یک صندوق ارز دیجیتال چنین نیست. به عنوان مثال، بیت کوین (bitcoin) از ۲۰۱۶ تا کنون دارای بازده سالیانه نسبتا بالای ۱۰۰ درصد بوده است و نوسان آن نیز به ۸۵ درصد نزدیک بوده است. این باعث شده که علیرغم نوسانات موجود، نسبت Sharpe برای آن بالای ۱ باشد. بنابراین نسبت Sharpe یک صندوق ارز دیجیتال خوب که از پتانسیل بازار نهایت استفاده را می‌کند، بسیار متفاوت از این نسبت در صندوق‌های سرمایه‌گذاری سنتی است.

نسبت Sortino

سناریوی مورد بحث در بالا، حتی در مورد نسبت Sortino درست‌تر هم است. به عنوان مثال، بیت کوین دارای نوسان سالیانه ۳۰ درصد به سمت پایین است و این تقریبا سه برابر چنین نوسانی در S&P 500 است. این یعنی که مخرج این نسبت در بیت کوین می‌تواند سه برابر کمتر از S&P 500 باشد. از طرف دیگر، بیت کوین دارای بازده سالیانه ۱۰ برابر بیشتر از شاخص S&P 500 است و این یعنی که صورت کسر در این نسبت می‌تواند ۱۰ برابر شاخص مذکور باشد. بنابراین وقتی نسبت Sortino را برای بیت کوین محاسبه می‌کنیم، این نسبت ممکن است ۳.۳ برابر S&P 500 باشد. بنابراین یک صندوق ارز دیجیتال خوب می‌تواند به راحتی دارای نسبت Sortino دو رقمی بالا باشد.

میزان افت صندوق

صندوق ارز دیجیتال

میزان افت از استاندارد‌های محدود است که بین ۰ تا ۱۰۰- قرار دارد. این استاندارد را بر خلاف استاندارد‌های بالا می‌توان بدون هیچ تعدیلی برای مقایسه یک صندوق ارز دیجیتال با یک صندوق دارایی سنتی مورد استفاده قرار داد. البته سرمایه‌گذاران باید به این نکته توجه داشته باشند که میزان افت برای یک صندوق ارز دیجیتال می‌تواند بسیار متفاوت از میزان افت برای صندوق‌های سنتی باشد. دارایی‌های دیجیتال دارای نوسانات وحشتناکی هستند و یک صندوق دارایی دیجیتال ممکن است گاهی میزان افتی در حدود ۴۰ درصد را تجربه کند که چنین چیزی در دنیای صندوق‌های سنتی غیر ممکن است.

تجربه کردن ضرر ناشی از میزان افت بسیار ناخوشایند است و به همین خاطر است که سرمایه‌گذاران باید به شکل منحنی این میزان افت بسیار توجه کنند و ببینند که صندوق در گذشته چگونه اقدام به معامله با ضرر‌ها کرده است. چنین چیز‌هایی بسیار عبرت‌انگیز و آموزنده هستند. معمولا سه سناریو در این میان وجود دارد:

یک ضرر ناگهانی و به دنبال آن یک بهبود پیوسته چند هفته‌ای می‌آید

این میزان افت را باید مورد توجه قرار داد. در بعضی مواقع، استراتژی مدیر درست از آب درنمی‌آید و ضرر ناگهانی حاصل می‌شود. یک ضرب المثل معروف در وال استریت (Wall Street) وجود دارد و گفته می‌شود که بازار‌ها با آسانسور پایین می‌آیند و با پله بالا می‌روند. این یعنی که سقوط ناگهانی بازار خیلی سریع اتفاق می‌افتد، اما بهبود بازار این طور نیست و نیاز به زمان دارد. در موقع روی دادن این افت‌های ناگهانی باید به سابقه صندوق ارز دیجیتال خود نگاه کنیم و ببینیم آیا در گذشته هم چنین افت‌هایی روی داده است یا نه و چگونه با آنها برخورد شده است.

ضرر‌های مداوم و افزاینده در چند ماه، در عرض چند هفته جبران می‌شود

این میزان افت‌ها بسیار مشکل‌ساز هستند و به منزله این تلقی می‌شوند که استراتژی مدیر برای مدت زیادی کار نکرده است. در این مدت تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران صندوق را ترک کرده‌اند و مدیر نیز در نهایت برای جلوگیری از ضرر بیشتر و جبران وضعیت اقدام به ریسک بیشتر کرده و موفق شده است. این روند می‌تواند نشان دهد که استراتژی مدیر تا حدی موفق است و قمارگونه نیست.

یک ضرر ناگهانی و به دنبال آن بهبودی سریع

این نوع افت‌ها گاهی اتفاق می‌افتند و معمولا مربوط به آشفتگی بازار هستند. در این حالت یک ضرر سریع و عمیق اتفاق می‌افتد و به دنبال آن بهبودی به همان اندازه سریع روی می‌دهد.

در بررسی این میزان افت‌ها باید نمونه‌گیری داده بسیار دقیق انجام شود. مدیر‌های صندوق‌ها معمولا نتیجه عملکرد صندوق خود را ماهانه بیرون می‌دهند. این گزارش، عملکرد میزان دارایی خالص صندوق را در آخرین روز ماه مورد نظر و آخرین روز ماه قبل مقایسه می‌کند که این برای مدیریت ریسک کافی نیست و سرمایه‌گذار لازم است که بررسی‌های دقیق‌تری انجام دهد. گزارش عملکرد روزانه بسیار بهتر از گزارش ماهیانه جواب می‌دهد و تصویر بهتری را از کار صندوق ارز دیجیتال مورد نظر نشان می‌دهد. گزارش روزانه و ماهانه در مدیریت‌های منفعلانه چندان تفاوت ندارد، اما در مدیریت‌های فعال بسیار تفاوت دارند. در صندوق‌های دارای مدیریت فعال، افت‌های ناگهانی بسیار اتفاق می‌افتد و اگر سرمایه‌گذاران این نکته را ندانند، ممکن است اقدام به فروش و خارج کردن دارایی‌های خود کنند.

نتیجه‌گیری

اندازه و شکل یک صندوق ارز دیجیتال با دیگر صندوق‌های ارز دیجیتال تفاوت دارد. همه این صندوق‌ها با دارایی‌های زیربنایی بسیار پرنوسانی سر و کار دارند و رفتار غیر خطی را از خود به نمایش می‌گذارند. این نوع رفتار به چارچوب صحیحی برای تحلیل نیاز دارد.

مقایسه استاندارد‌های یک صندوق ارز دیجیتال با استاندارد‌های یک صندوق سرمایه‌گذاری سنتی مانند مقایسه سیب و پرتقال است زیرا ابزار‌های زیربنایی این دو بسیار با هم تفاوت دارند. میزان افت استاندارد بسیار قدرتمندی برای سنجش ریسک یک صندوق ارز دیجیتال است، البته به شرطی که به درستی تحلیل شود.

بحث از این استاندارد‌ها در خلا بی معنی است. به همین دلیل، چنین تحلیلی همیشه باید زیر نظر یک مدیر صندوق باتجربه انجام گیرد که توضیحات مفیدی را در مورد استراتژی خود در این راستا می‌دهد. نظر شما چیست؟ به چه عوامل دیگری باید در انتخاب یک صندوق ارز دیجیتال مناسب دقت کرد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

تشدید شکاف قیمت زمین و مسکن در پایتخت

تشدید شکاف قیمت زمین و مسکن در پایتخت

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، امن‌ترین و در عین حال گران‌ترین پناهگاه سرمایه – زمین را با حجم بالای خریدار سرمایه‌ای روبه رو کرد، صعود تند انتظارات تورمی در فصل گذشته، در صورتی که در همین فصل افت شدید فروشنده، باعث رشد نجومی قیمت‌ها شده است.

میانگین قیمت زمین در تابستان نسبت به بهار

میانگین قیمت زمین در تابستان به ۳۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان متر مربع می‌رسد که ۳۶ درصد نسبت به بهار افزایش پیدا کرد.
در بازار ملک این شتاب قیمتی تاکنون بی سابقه بوده است. براساس بررسی‌های انجام شده، اضافه پرش درقیمت زمین محرز است.
نسبت قیمت زمین به مسکن در تهران ۵۳/۱ که در طی ۳ دهه آخر به بالاترین عدد رسیده است.
علایم اولیه در بازار املاک کلنگی برای برگشت قیمت‌ها از اضافه پرش اخیرا مشاهده شده است، اکنون با کاهش تقاضای سرمایه‌ای، زمان تخلیه ابر حباب زمین است.

سرمایه‌گذاران در امن‌ترین بازار اقتصادی

سرمایه‌گذاران در امن‌ترین بازار اقتصادی در فصل هیجانات قیمتی بازارها، سرمایه گذاران پناه گیری می‌کنند. در بازار معاملات زمین و املاک مسکونی کلنگی منجر به انفجار بی‌سابقه شده است.

در تابستان با افزایش بی سابقه قیمت و حجم معاملات خرید در بازار معاملات زمین همراه شده است. و در تابستان امسال میانگین قیمت هر متر مربع زمین مسکونی در شهر تهران به ۳۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده است که در بازار ملک در تابستان این میزان شدیدترین تورم فصلی به حساب می‌آید.

تحولات بازار زمین و املاک مسکونی کلنگی در تابستان امسال براساس گزارشی از سوی مرکز آمار ایران منتشر شد. بیانگر این است که قیمت زمین در مقایسه با یک فصل قبل یعنی بهار ۹۹ با ابر جحباب قیمتی همراه بوده است.

و در بازه زمانی، یک رویداد بی سابقه ۳۶ درصد افزایش یافته است. بی سابقه‌ترین تورم فصلی در بازار معاملات مسکن در ۲۰ سال اخیر را شامل می شود.

یعنی در مدت زمان ۲۰ سال گذشته تا به امروز با این شدت تورم فصلی در بازار معاملات زمین وجود نداشته است. چنین سطحی از تورم فصلی بی سابقه در بازار معاملات مسکن بی سابقه بوده است. بالاترین میزان تورم فصلی حول و حوش ۲۰ درصد در بازار معاملات مسکن یوده است.

منشا شکل گیری ابرحباب قیمتی در بازار معاملات زمین و املاک مسکونی کلنگی در تابستان امسان نشانگر این است که این وضعیت شناسایی بازار زمین به عنوان امن‌ترین پناهگاه سرمایه‌ای در بازارهای اقتصادی در فصل هیجانات قیمتی است.

چرا معاملات زمین، مورد توجه سرمایه گذاران ملکی است ؟

بازار معاملات زمین همیشه مورد توجه سرمایه‌گذاران ملکی با نقدینگی‌های کلان یا سرمایه درشت‌ها بوده است.
در شرایط نا اطمینانی و بروز انتظارات تورمی، این گروه از متقاضیان سرمایه‌ای برای اینکه ریسک کمتری را واقع شوند.به عنوان پناهگاه امن سرمایه‌ای بازار زمین را انتخاب کرده‌اند. و به آن وارد شده‌اند.

دلیل اصلی که در تابستان سال جاری ابر حباب قیمتی در بازار معاملات زمین وارد شده‌اند این گروه از سرمایه گذاران به این بازار بوده است.

ورود این گروه از سرمایه‌گذاران از اواخر پارسال به بازار زمین شروع شده است. در تابستان امسال به اوج خود رسیده است.

در سایر بازارهای اقتصادی به دنبال بروز هیجانات قیمتی در نیمه اول سال جاری، اثرات این هیجانات در شکل افزایش محسوس قیمت زمین و مسکن است. و این اثرات در بازار معاملات زمین در تابستان بسیار زیادتر از بازار مسکن بوده است.

مقصد سرمایه درشت‌های ملکی

در مورد تحولات تابستانی بازار معاملات زمین واملاک مسکونی کلنگی در شهر تهران براساس آمارهای در روز گذشته منتشر شد.
نشانگر دو علامت در اثبات این موضوع است. امن ترین پناهگاه سرمایه گذاری دست کم در دوره اخیر هیجانات قیمتی و بروز نااطمینانی و رشد محسوس انتظارات تورمی در بازار معاملات زمین است.

از سالهای گذشته تاکنون بازار سرمایه در میان همه بازارها و پربازدید‌ترین بازار اقتصادی در یک روند بلند مدت بوده است.
در حدود ۲ دهه گذشته دست کم بازار معاملات مسکن سالانه رشد ۲۰ تا ۲۵ درصدی در حد متوسط را تجربه کرده است. برای سرمایه‌گذاران کم‌ریسک‌ترین بازار به حساب می‌آید.

تغییرات میانگین رشد سالانه قیمت زمین در امسال و سال گذشته

میانگین رشد سالانه قیمت زمین در حالی طی ۳۰ سال گذشته حول و حوش ۳۰ درصد رشد کرده است که این میزان در بازار معاملات مسکن حول و حوش ۲۵ درصد بوده است. تورم فصلی بی‌سابقه ۳۶ درصدی نیز یکی از علائم اثبات این موضوع است.

علامت دیگر مربوط به رشد شدید حجم معاملات خرید در بازار زمین در فصل تابستان در مقایسه با تابستان سال گذشته است. در تابستان امسال حجم معاملات خرید زمین واملاک مسکونی کلنگی در تهران بیش از ۹۰ درصد افزایش یافت.

این در حالی است که با توجه به رکود فعالیت‌های ساختمانی، این افزایش کم‌سابقه در حجم معاملات خرید زمین در تابستان امسال ناشی از ورود تقاضای مصرفی زمین یعنی ورود سازنده‌ها به این بازار و اقدام برای خرید زمین و ملک کلنگی نبوده است.

بلکه مهم‌ترین علت رشد بیش از ۹۰ درصدی حجم معاملات خرید زمین در تابستان امسال همان ورود تقاضای سرمایه‌ای به بازار تحت تاثیر هیجانات قیمتی در سایر بازارها و تشدید انتظارات تورمی است.

تغییر روند در بازار زمین

در تابستان امسال حجم معاملات خرید زمین در تابستان در مقایسه با یال گذشته ۹۲ درصد رشد داشته است. میزان رشد فصلی مربوط به تعداد معاملات زمین در تهران در همه فصل‌های سال ۹۸ در مقایسه با ۹۷ و بهار ۹۹ و در مقایسه بهار ۹۸ منفی بوده است.

در بازار معاملات زمین و این میزان افزایش حجم معاملات خرید ملک و زمین کلنگی خود را در ۳۶ درصدی در تورم فصلی بی سابقه در بازار را نمایش می‌دهد.

با این حال، تحقیقات میدانی نشان می‌دهد تحت تاثیر کاهش بدبینی‌های اقتصادی و همچنین کاهش ریسک‌های غیر‌اقتصادی و تاثیر آن بر کاهش هیجانات قیمتی در بازارهای اقتصادی، ابر حباب قیمت زمین نیز در مسیر تخلیه قرار گرفته است و انتظار می‌رود روند رشد قیمت و تورم زمین در ماه‌های پیش‌رو کند شده یا متوقف شود.

نسبت جدید قیمت زمین به مسکن

در تابستان امسال تحولات بازار معاملات زمین و املاک مسکونی کلنگی، از افزایش شکاف قیمتی بین بازار زمین و بازار مسکن خبر می‌دهد. در دهه ۷۰ و ۸۰، میانگین قیمت زمین و مسکن تقریبا در سطحی برابر است که متوسط قیمت زمین از متوسط قیمت مسکن در بازه‌های زمانی یکسان در سالهای اخیر رو به جلو رو رفته است.

میانگین قیمت زمین واملاک مسکونی کلنگی در سال ۹۷ به ۲/۱ برابر قیمت مسکن رسیده است. و این میزان با افزایش شکاف بین متوسط قیمت زمین و میانگین قیمت مسکن به ۴/۱ برابر رسیده است. ابر حباب قیمتی در بازار زمین تحت تاثیر عواملی که متوسط قیمت زمین به سطح ۱/۵۳ برابر میانگین قیمت مسکن رسیده است.

ابرحباب قیمتی در بازار مسکن

این شرایط نشان دهنده ابر حباب قیمتی در بازار زمین است و نشان می‌دهد به‌رغم رشد شدید قیمت مسکن وبروز جهش قیمتی در بازار معاملات خرید و فروش واحدهای مسکونی، متوسط قیمت زمین و املاک مسکونی کلنگی در مقایسه با میانگین قیمت مسکن رشد نامتعارف و غیرمعمول داشته و با وضعیت ابرحباب قیمتی همراه شده است.

تابستان امسال در حالی میانگین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران به ۲۲ میلیون و۷۰۰ هزار تومان رسید که در این فصل میانگین قیمت هر مترمربع زمین به ۳۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان افزایش معامله حول و حوش یک میانگین یافت.

این موضوع نشان‌دهنده افزایش شکاف قیمتی بین بازار زمین و بازار معاملات مسکن است. تحقیقات میدانی نشان می‌دهد علاوه بر ورود سرمایه درشت‌های ملکی به بازار زمین در نیمه اول سال جاری که منجر به ثبت تورم فصلی بی‌سابقه در این بازار و افزایش بیش از ۹۰ درصدی حجم معاملات خرید در بازار معاملات زمین طی تابستان ۹۹ شد.

و در واقع ابر حباب قیمتی در این بازار را رقم زد یک عامل دیگر منجر به شارژ ابرحباب قیمتی بازار زمین شد.
درنیمه اول سال جاری تحت تاثیر افزایش انتظارات تورمی و همچنین افزایش نااطمینانی متاثر از رشد هیجانی سایر بازارها، مالکان املاک کلنگی عرضه این املاک به بازار را کاهش دادند، با این تصور که در ماه‌های بعد می‌توانند املاک خود را با قیمت بالاتری به بازار عرضه کنند.

این موضوع موجب شد در کنار ورود تقاضای سرمایه‌ای به این بازار، معاملات وسطح قیمت‌ها تحت تاثیر قرار گرفته و ابرحباب قیمتی بازار زمین شکل بگیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.