نمودار ستونی چیست و چه کاربردی دارد + آموزش ترسیم نمودار ستونی در اکسل
نمودار ستونی نموداری است که دادهها را با استفاده از میلهها یا ستونهای مستطیلی (به نام bin) ترسیم میکند که نشاندهنده کل مشاهدات در دادههای آن دسته است. نمودارهای ستونی را میتوان با ستونهای عمودی، میلههای افقی، میلههای مقایسهای (چند میله برای نشان دادن مقایسه بین مقادیر) یا میلههای پشتهای (نوارهایی حاوی چندین نوع اطلاعات) نمایش داد. نمودارهای ستونی معمولاً در تحلیل مالی برای نمایش داده ها استفاده می شوند. نمودار حجم سهام یک نوع نمودار ستونی عمودی است که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد. هیستوگرام نمونه ای از نمودار ستونی است که در تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود که توزیع احتمال را در برخی داده ها یا نمونه ها نشان می دهد.
یکی از نرم افزارهایی که از آنها برای ترسم نمودارها استفاده میشود اکسل است؛ در صورتی که علاقمند هستید تا داده ها و اطلاعات را در قالب نمودار در نرم افزار اکسل نمایش دهید میتوانید با مراجعه به آموزش نمایش داده ها و ترسیم نمودار در اکسل فرادرس نحوه انجام این کار را مشاهده کنید و نمودارهای مورد نیازتان را طراحی و اجرا کنید. برای دریافت این آموزش همین حالا روی لینک زیر کلیک کنید.
- آموزش نمایش داده ها و ترسیم نمودار در اکسل Excel — کلیک کنید
درک نمودار ستونی
هدف از نمودار ستونی انتقال سریع اطلاعات رابطه ای است زیرا میله ها مقدار را برای یک دسته خاص نشان می دهند. محور عمودی نمودار ستونی را محور y، در حالی که پایین نمودار ستونی را محور x می نامند. هنگام تفسیر یک نمودار ستونی، طول میله ها/ستون ها مقداری را که در محور y توضیح داده شده است، تعیین می کند. محور x می تواند هر متغیری باشد، مانند زمان، یا دسته ای که اندازه گیری می شود، مانند سود هر سهم (EPS)، درآمد و/یا جریان نقدی. در معاملات، نمودارهای ستونی اغلب برای نشان دادن حجم معاملات استفاده می شوند و در پانل زیر نمودار قیمت اوراق بهادار ظاهر می شوند.
ویژگی های نمودار ستونی
یک نمودار ستونی معمولی دارای برچسب یا عنوان، محور x، محور y، مقیاس یا افزایش برای محور و میله است. برخی از نمودارها همچنین ممکن است دارای یک افسانه باشند که مشخص می کند رنگ های مختلف چه چیزی را نشان می دهند، مانند یک نمودار ستونی است که اطلاعات را به صورت انباشته شده نشان می دهد. نمودارهای ستونی برای مقایسه دو یا چند مقدار یا مقدار در طول زمان ایده آل هستند. داده ها به صورت افقی یا عمودی نمایش داده می شوند. نمودارهای تک ستونی برای انتقال مقادیر گسسته یک آیتم در یک دسته استفاده می شود. به عنوان مثال، یک نمودار ستونی می تواند تعداد مردان با یک ویژگی خاص را برای سنین خاص نشان دهد. مقدار گسسته، یا تعداد مواردی که در آن یک فرد دارای یک ویژگی خاص است، با تغییر طول میله نمایش داده می شود. نمونههای بیشتر به معنای نوار طولانیتر و نمونههای کمتر به معنای نوار کوتاهتر است.
در این مثال، نوار متفاوتی برای هر سن یا گروه سنی ایجاد شده است. در تحلیل تکنیکال، نمودار حجمی نشان میدهد که در هر روز چقدر حجم وجود داشته است. محور x روزها را نشان میدهد، در حالی که نواری که از آن روز به سمت بالا کشیده میشود، میزان حجم در هر محور y را نشان میدهد. هنگامی که یک نمودار دارای یک نقطه صفر به خوبی تعریف شده است و مجموعه داده دارای مقادیر مثبت و منفی در رابطه با این نقطه است، میله ها همچنان می توانند نمایش داده شوند. نوارهای بالای خط صفر معمولاً مقادیر مثبت را نشان می دهند (مقیاس را بررسی کنید) در حالی که میله های زیر خط صفر معمولاً مقادیر منفی را نشان می دهند. داده ها را می توان به صورت افقی یا عمودی نمایش داد. برای تغییر جهت، محور x و y تغییر می کند.
انواع نمودار ستونی
نمودارهای نواری گروه بندی شده
نمودارهای ستونی گروهبندیشده، که به آن نمودارهای ستونی خوشهای نیز گفته میشود، مقادیر گسستهای را برای بیش از یک آیتم نشان میدهند که در یک دسته مشترک هستند. یک نمودار ستونی میتواند تعداد افراد زن و مرد را با یک ویژگی خاص برای سنین خاص نشان دهد. تعداد کل نمونه ها را می توان در یک نوار ترکیب کرد. از طرف دیگر، نمونه ها می توانند بر اساس جنسیت از هم تفکیک شوند. یک نوار برای همه نمونه های مرد و یک نوار برای همه نمونه های زن برای هر سن یا گروه سنی در کنار هم قرار می گیرد.
نمودارهای ستونی انباشته
نمودارهای ستونی انباشته یا نمودارهای ستونی مرکب، مجموع کل را به قطعات تقسیم می کنند. این قسمت ها معمولاً با استفاده از رنگ های مختلف برای هر بخش مشخص می شوند. در مثال بالا، مجموع نمونهها برای هر دو مرد و ماده ممکن است در یک نوار ترکیب شود، اما میله ممکن است به بخشهای متعددی تقسیم شود که با رنگهای مختلف نمایش داده میشوند. نوارهای انباشته نیاز به یک افسانه یا برچسب خاصی دارند تا مشخص شود که قسمت های مختلف نوار چه چیزی را نشان می دهد.
نمودارهای ستونی در تحلیل تکنیکال
برخی از اشکال تحلیل تکنیکال از نمودارهای ستونی استفاده می کنند. به عنوان مثال، معاملهگران ممکن است از هیستوگرام واگرایی میانگین متحرک (MACD) استفاده کنند، که یک شاخص فنی محبوب است که تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال را نشان میدهد. در سمت راست قیمت بر حسب حجم وجود دارد، یک نوع نمودار نواری افقی که پراکندگی حجم را بر اساس قیمت نشان می دهد. در امتداد پایین نمودار، حجم نوعی نمودار ستونی عمودی است که میله هایی را نشان می دهد که تعداد سهام معامله شده در روز را نشان می دهد. در نهایت، هیستوگرام MACD جدایی بین MACD و خط سیگنال را نشان می دهد. وقتی هیستوگرام از خط صفر عبور می کند به این معنی است که MACD و خط سیگنال عبور کرده اند که برخی از معامله گران از آن به عنوان سیگنال تجاری استفاده می کنند.
- آموزش پروژه محور رسم نمودار گلباد در اکسل و نرم افزار WRPLOT — کلیک کنید
محدودیت های نمودار ستونی
نمودار ستونی راهی برای نمایش اطلاعات است. نحوه انتخاب داده ها برای نمایش میتواند بر تفسیر آن تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر یک مقیاس خیلی بزرگ انتخاب شود، ممکن است داده ها ناچیز به نظر برسند؛ در حالی که در واقع می تواند بسیار مهم باشد، اما نمودار اجازه مقایسه مناسب را نمی دهد. نمودارهای ستونی همچنین ممکن است داده ها را قانع کننده جلوه دهند، در صورتی که واقعاً فاقد محتوا هستند. مانند همه دادهها، منبعی را که از آن میآید تأیید کنید و مطمئن شوید که از یک مجموعه یا نمونه به اندازه کافی بزرگ است. برای مثال، نگاه کردن به دادههای حجمی چند روزه در یک سهام، اطلاعات مرتبط زیادی را ارائه نمیکند. با این حال، بررسی میزان مقایسه حجم اخیر با حجم در سال گذشته، اطلاعات بیشتری را برای تحلیل حجم در اختیار معاملهگر فنی قرار میدهد.
چه زمانی باید از نمودار ستونی استفاده کنید
نمودار ستونی زمانی استفاده می شود که می خواهید توزیعی از نقاط داده را نشان دهید یا مقایسه ای از مقادیر متریک را در زیر گروه های مختلف داده های خود انجام دهید. از نمودار ستونی، میتوانیم ببینیم که کدام گروهها بالاترین یا رایجترین هستند و چگونه گروههای دیگر با دیگران مقایسه میشوند. از آنجایی که این یک کار نسبتاً رایج است، نمودارهای ستونی یک نوع نمودار نسبتاً فراگیر هستند. متغیر اصلی نمودار ستونی متغیر طبقه بندی آن است. یک متغیر مقوله ای مقادیر گسسته ای را می گیرد که می توان آنها را به عنوان برچسب در نظر گرفت. مثالها شامل ایالت یا کشور، نوع صنعت، روش دسترسی به وبسایت (رومیزی، تلفن همراه) و نوع بازدیدکننده (رایگان، پایه، حق بیمه) است.
برخی از متغیرهای طبقه بندی مقادیر مرتب شده ای دارند، مانند تقسیم اشیاء بر اندازه (کوچک، متوسط، بزرگ). علاوه بر این، برخی از متغیرهای غیر طبقهبندی را میتوان به گروهها تبدیل کرد، مانند جمعآوری دادههای زمانی بر اساس تاریخ (به عنوان مثال تقسیم بر سه ماهه به 20XX-Q1، 20XX-Q2، 20XX-Q3، 20XX-Q4، و غیره) نکته مهم برای این متغیر اولیه این است که گروه ها متمایز هستند. در مقابل، متغیر ثانویه ماهیت عددی خواهد داشت. مقادیر متغیر ثانویه طول هر نوار را تعیین می کند. این مقادیر می توانند از منابع بسیار متنوعی به دست آیند. در سادهترین شکل آن، مقادیر ممکن است یک تعداد فرکانس ساده یا نسبتی برای اینکه چه مقدار از دادهها به هر دسته تقسیم میشود باشد – اصلاً یک ویژگی داده واقعی نیست. به عنوان مثال، نمودار زیر تعداد بازدید از صفحه را در یک دوره شش ماهه می شمارد. از این تجسم می توانید ببینید که قبل از بازگشت به خط پایه قبلی، یک اوج کوچک در ماه ژوئن و جولای وجود داشت.
در مواقع دیگر، مقادیر ممکن است میانگین، کل یا برخی معیارهای خلاصه دیگر باشد که به طور جداگانه برای هر گروه محاسبه می شود. در مثال زیر، ارتفاع هر نوار میانگین اندازه تراکنش را بر اساس روش پرداخت نشان می دهد. توجه داشته باشید که در حالی که میانگین پرداختها با چکها بالاتر است، اما برای نشان دادن تعداد دفعاتی که مشتریان واقعاً از آنها استفاده میکنند، نمودار متفاوتی نیاز است.
بهترین روش ها برای استفاده از نمودار ستونی
از یک خط پایه مشترک با ارزش صفر استفاده کنید
اول از همه، مطمئن شوید که تمام میلههای شما بر اساس خط مبنا با مقدار صفر ترسیم شدهاند. این خط پایه نه تنها مقایسه طول نوار را برای خوانندگان آسان تر می کند، بلکه صحت تجسم داده های شما را نیز حفظ می کند. یک نمودار ستونی با خط پایه غیر صفر یا برخی شکاف های دیگر در مقیاس محور می تواند به راحتی مقایسه بین گروه ها را نادرست نشان دهد زیرا نسبت در طول میله ها با نسبت در مقادیر واقعی میله مطابقت ندارد.
فرم های مستطیلی را برای میله های خود نگه دارید
یکی دیگر از مهم ترین نه، به هم ریختن شکل میله هایی است که قرار است رسم شوند. برخی از ابزارها به جای داشتن لبه های مستقیم، امکان گرد کردن درپوش های میله را فراهم می کنند. این گرد کردن به این معنی است که برای خواننده دشوار است که تشخیص دهد مقدار واقعی را کجا بخواند: از بالای نیم دایره یا جایی در وسط؟ کمی گرد کردن گوشه ها می تواند خوب باشد، اما مطمئن شوید که هر میله به اندازه کافی صاف است تا ارزش واقعی آن را تشخیص دهد و مقایسه آسانی بین میله ها ارائه دهد.
ترتیب سطوح دسته بندی را در نظر بگیرید
یکی از نکاتی که باید هنگام جمع آوری نمودار ستونی به آن توجه کنید این است که به چه ترتیب میله ها را رسم می کنید. یک قرارداد استاندارد، مرتب کردن میلهها از طولانیترین به کوتاهترین است: در حالی که همیشه میتوان طول میلهها را بدون توجه به ترتیب با هم مقایسه کرد، این میتواند بار خواننده را کاهش دهد تا خودش این مقایسهها را انجام دهد. استثنای اصلی در این مورد این است که برچسبهای دستهبندی ذاتاً به نحوی مرتب شده باشند. در چنین مواردی، معمولاً ترتیب ذاتی اولویت دارد.
از رنگ های خوب در نمودار های ستونی استفاده کنید
نکته دیگر این است که چگونه باید از رنگ در نمودار ستونی خود استفاده کنید. برخی از ابزارها به طور پیشفرض هر نوار را متفاوت رنگ میکنند، اما این میتواند با اشاره به معنای اضافی در جایی که وجود ندارد، حواس خواننده را پرت کند. در عوض، رنگ باید با هدف استفاده شود. به عنوان مثال، ممکن است از رنگ برای برجسته کردن ستون های خاص برای داستان سرایی استفاده کنید. اگر رنگها برای دستههای ارسالشده معنیدار باشند (مثلاً برای مطابقت با رنگهای شرکت یا تیم) نیز میتوانند استفاده شوند.
نتیجه گیری در مورد نمودار ستونی
در این مقاله ما نمودار ستونی را بررسی کردیم و جزییات آن را مورد بررسی قرار دادیم. اگر تمایل دارید تا اطلاعات بیشتری در مورد نمودار ستونی و روش های اجرا و ترسیم آن بیاموزید پیشنهاد میکنیم از آموزش های فرادرس در رابطه با طراحی انواع نمودار استفاده کنید. برای دریافت این آموزش های میتوانید روی لینک های زیر کلیک کنید.
- آموزش ویزیو – محدودیتهای استفاده از MACD طراحی انواع نمودار و دیاگرام با Microsoft Visio 2019 – مقدماتی
- آموزش ویزیو – طراحی نمودار و دیاگرام با Microsoft Visio 2019 – تکمیلی
شما یک گام جلوتر از دیگران باشید! اگر به آیتی و تکنولوژی علاقهمندید و دوست دارید سریعتر در این زمینه پیشرفت کنید، همین حالا به جمع 11042 عضو همیار آیتی بپیوندید، دسترسی به تمام آموزشهای پریمیوم، دریافت جدیدترین آموزشهای کاربردی مرتبط با آیتی و استفاده از مشاورهی رایگان، برخی از مزایای عضویت در سایت هستند، شما نیز به کاربران همیار پیوسته و همین حالا وارد دنیای حرفهایها شوید. من هم میخواهم عضو ویژهی همیار شوم
مایکروسافت آفیس چیست، معرفی مجموعه برنامههای آفیس
راهنمای کامل تایپ سریع دهانگشتی (آموزش تصویری)
آموزش تایپ اتوماتیک اعداد و کلمات (AutoFill) در اکسل
آموزش پاورپوینت + معرفی منابع آموزش Powerpoint
اگر یک کسبوکار آنلاین دارید، همین حالا آن را به هزاران کاربر علاقهمند، معرفی کنید! اسپانسرینگ چه مزایایی دارد؟
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید، سوالات شما توسط کارشناسان همیار آیتی پاسخ داده میشود. لغو پاسخ
فرصت ویژه برای حرفهایها
کاربران ویژه، افرادی هستند که به آیتی و تکنولوژی علاقهمند بوده و میخواهند زودتر از دیگران در این زمینه پیشرفت کنند، شما هم همین حالا به جمع محدودیتهای استفاده از MACD اعضای ویژهی همیار پیوسته و به تمام امکانات پریمیوم سایت دسترسی داشته باشید!
بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟
بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟ بسیاری از معامله گران بازار های مالی، برای اینکه بتونن بازار رو مورد بررسی قرار بدن، نیاز دارن از تحلیل تکنیکال استفاده کنن. تحلیل تکنیکال به دلیل کاربرد گسترده ای که در بازار های مختلفی مانند بازار اوراق بهادار، بازار ارز، طلا و ارز های دیجیتال داره، تحلیل گران بسیاری رو مجذوب خودش میکنه و از اهمیت بالایی برخورداره.
برای درک بیشتر اطلاعات تکنیکالی، فرمول های ریاضی به کمک معامله گران اومده و با استفاده از این فرمول ها میتونیم بیشترین و کمترین قیمت، آخرین قیمت، حجم معاملات و مواردی از این قبیل رو پیدا کنیم که به اون اندیکاتور می گن. اندیکاتور ها اطلاعات بسیار ازشمندی از قبیل روند حرکتی، شتاب حرکتی، خط روند، مووینگ اوریج ها و. رو در اختیار ما میزارن که قابل استفاده در تمام بازار ها و نمودار ها هستن.
ما در مقاله بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟ میخوایم بهترین اندیکاتور ها برای معامله گری رو نام ببریم و نحوه استفاده اونا در بازار ارز دیجیتال روبیان کنیم تا شما با ادغام این اندیکاتور ها کمترین میزان خطا و پر محدودیتهای استفاده از MACD سود ترین سرمایه گذاری رو داشته باشین.
اندیکاتور چیست؟
قبل از اینکه به موضوع بهترین اندیکاتورها برای معامله گری بپردازیم باید مفهوم اندیکاتور رو درک کنیم. اندیکاتور ها به معنای شاخص یا نشانگر هستن و در واقع یکسری ابزار هایی هستن که با فرمول های ریاضی بوجود میان و از اونا برای هشدار، پیش بینی قیمت و تایید تحلیل ها استفاده میش. آشنا شدن با این اندیکاتور ها به معامله گران کمک میکنن که سرعت و دقت بیشتری در تحلیل های خودشون داشته باشن و خرید و فروش هاشون بر اساس منطق شکل بگیره.
بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟
1. میانگین متحرک(Moving Avrage)
MA یا میانگین متحرک ساده، یک شاخص هست که برای شناسایی جهت روند فعلی قیمت، بدون تداخل جهشهای کوتاهمدت قیمت استفاده میشه. شاخص MA نقاط قیمت یک ابزار مالی را در یک بازه زمانی مشخص ترکیب می کنه و اون رو بر تعداد نقاط داده برای ارائه یک خط روند واحد تقسیم می کنه.
داده های مورد استفاده به طول MA بستگی داره. به عنوان مثال، یک MA 200 روزه به 200 روز داده نیاز داره. با استفاده از اندیکاتور MA می تونین سطوح حمایت و مقاومت رو مطالعه کرده و عملکرد قیمت قبلی (تاریخچه بازار) رو مشاهده کنین. یعنی شما همچنین می تونین الگوهای احتمالی آینده را تعیین کنین.
2. MACD
یکی از مهم ترین اندیکاتور های موجود در بازار ارز دیجیتال MAC یا میانگین متحرک واگرایی و همگرایی هستش. MACDشاخصی هست که تغییرات حرکت رو با مقایسه دو میانگین متحرک تشخیص می ده و می تونه به معامله گران کمک کنه تا فرصت های خرید و فروش احتمالی رو در اطراف سطوح حمایت و مقاومت شناسایی کنن.
همگرایی به این معنی اینه که دو میانگین متحرک با هم میان؛ در حالی که واگرایی به معنای دور شدن آنها از یکدیگر هست. اگر میانگین متحرک ها همگرا باشن، به این معنی هست که حرکت در حال کاهش میباشد؛ و اگر میانگین متحرک ها واگرا باشند، حرکت در حال افزایش هستش.
3. باند بولینگر
باند بولینگر شاخصی هستش که محدوده ای رو مشخص میکنه که معمولاً قیمت یک دارایی در آن معامله می شه و عرض باند افزایش و کاهش پیدا میکنه تا نوسانات موجود رو منعکس کنه. هر چه باند بولینگر به یکدیگه نزدیکتر باشن، یا هرچه باریکتر باشن، نوسانات بازار کمتر هستش و هرچه پهنای باندها بیشتر باشه، نوسانات نیز بیشتر هست. باندهای بولینگر برای تشخیص زمانی که یک دارایی خارج از سطوح معمول خود معامله می شه، بسیار مفید و حائز اهمیت هست و بیشتر به عنوان روشی برای پیش بینی حرکت بلندمدت قیمت استفاده می شه. زمانی که قیمت به طور مداوم خارج از پارامترهای بالای باند حرکت می کنه، ممکن هست بیش از حد خرید شه و زمانی که به زیر باند پایین تر حرکت کنه، ممکنه بیش از حد فروش انجام بگیره.
4. Relative Strength Index (RSI)
RSI یا Relative Strength Index بیشتر برای کمک به معامله گران در شناسایی حرکت شرایط بازار و سیگنال های هشدار دهنده برای حرکات خطرناک قیمت استفاده می شه. RSI به صورت رقمی بین 0 تا 100 بیان می شه. اگه RSI به عدد 70 برسه به این معنی هستش که بیش از حد خرید صورت گرفته و قیمت هر لحظه امکان داره ریزش کنه؛ در حالی که اگه در سطح 30 یا نزدیک به 30 باشه یعنی بیش از حد فروش شده و امکان صعود قیمت وجود داره.
سیگنال خرید بیش از حد نشان میده که سودهای کوتاهمدت ممکنه در حال رسیدن به نقطه سررسید و داراییها باید در انتظار اصلاح قیمت باشن؛ در مقابل، سیگنال فروش بیش از حد میتونه به این معنا باشه که کاهشهای کوتاهمدت در حال رسیدن به بلوغ هستن و داراییها ممکن هست در آستانه صعود قرار بگیرن. پس باید در تحلیل های خودمون چه بلند مدت و چه کوتاه مدت به عدد RSI توجه داشته باشیم تا دچار اشتباه نشیم و سرمایه مون رو وارد ضرر نکنیم.
5. فیبوناچی
فیبوناچی شاخصی هستش که می تونه میزان حرکت بازار رو بر خلاف روند فعلی خودش مشخص کنه.
معامله گرانی که فکر می کنن بازار در شرف حرکت هست، اغلب برای تأیید این موضوع از اصلاح فیبوناچی استفاده می کنن. به این دلیل که به شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت کمک می کنه و می تونه نشان دهنده روند صعودی یا نزولی باشه. از اونجایی که معاملهگران میتونن سطوح حمایت و مقاومت رو با این اندیکاتور شناسایی کنند، به اونها کمک میکنه تصمیم بگیرن در کجا توقف و محدودیت اعمال کنن یا چه زمانی موقعیتهای خود رو باز و بسته کنن. همچنین در فیبوناچی عدد 61.8 بسیار مهمه و به عنوان حمایت یا مقاومت اساسی در بازار عمل میکنه و معامله گران یا تریدر ها نگاه ویژه ای به این عدد دارن.
6. ابر ایچیموکو
Ichimoku Cloud یا ابر ایچیموکو مانند بسیاری از شاخص های فنی دیگه سطوح حمایت و مقاومت را مشخص می کنه. با این حال، شتاب قیمت را نیز تخمین می زنه و سیگنال هایی رو به معامله گران ارائه می ده تا به آنها در تصمیم گیری کمک کنه. همچنین توصیه میشه به دلیل پیچیدگی این اندیکاتور، افراد تازه وارد از این اندیکاتور استفاده نکنن و در ابتدا دانش به کار گیری این اندیکاتور در نمودار ها رو یاد بگیرن بعد اقدام به گرفتن تصمیم بر اساس این اندیکاتور بکنن.
7. شاخص جهت دار متوسط (ADX)
آخرین اندیکاتوری که مورد بررسی قرار میدیم و از نظر ما یکی از بهترین اندیکاتور ها برای معامله گری هستش شاخص جهت دار متوسط یا ADX هست.ADX قدرت روند قیمت رو نشان می ده و در مقیاس 0 تا 100 کار می کنه؛ زمانی که عدد بیش از25 در یک روند قوی در نظر گرفته باشه و یا عدد زیر 25 یک رانش در نظر گرفته باشه، معامله گران می تونن از این اطلاعات برای جمع آوری اینکه آیا احتمال ادامه روند صعودی یا نزولی وجود داره، استفاده کنند.
ADX معمولاً بر اساس میانگین متحرک محدوده قیمت در طی 14 روز مورد استفاده قرار میگیره که میتونه بسته به فرکانسی که معاملهگران ترجیح میدن، عمل کنه. توجه داشته باشید که ADX هرگز نشان نمیده که چگونه یک روند قیمت ممکن هست افزایش پیدا کنه، بلکه صرفاً قدرت روند رو نشان میده. میانگین شاخص جهت دار می تونه زمانی که قیمت در حال کاهش هست، افزایش پیدا کنه که نشان دهنده روند نزولی قوی هستش.
آنچه باید قبل از استفاده از اندیکاتور ها بدانید
اولین قانونی که باید در استفاده از اندیکاتور ها بدونین و رعایت کنین اینه که هرگز از یک اندیکاتور به صورت مجزا استفاده نکنین و یا تعداد زیادی از اندیکاتور ها رو به صورت هم زمان به کار نگیرین. این کار باعث میشه که شما در انجام معامله هاتون دچار سردرگمی بشین و نتونین تحلیل درستی از نمودار داشته باشین. همچنین توصیه میشه اگه سیگنال خرید یا فروشی در یک اندیکاتور دریافت کردین، صرفا به اون اندیکاتور متکی نباشین و استفاده از اندیکاتور های دیگه رو هم در دستور کارتون قرار بدین تا سیگنال شما این محدودیتهای استفاده از MACD محدودیتهای استفاده از MACD تاییدیه رو به شما بده که شما در مسیر درستی حرکت میکنین.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
مزایای تحلیل تکنیکال
همون طور که میدونین اندیکاتور ها در بسیاری از مواقع به کمک معامله گران میاد و روند احتمالی قیمت در آینده رو نمایان میکنه؛ اما با تمام این تفاسیر استفاده از اندیکاتور ها معایبی هم داره که با دونستن اونا، میتونیم اگاهی کاملی از بازار داشته باشیم و سعی کنیم از عیوب این موارد در جهت درست استفاده کنیم. در ادامه به بررسی مزایا و معایب تحلیل تکنیکال و اندیکاتور ها میپردازیم.
• کارایی زیاد در بازه های زمانی مختلف
یکی از بزرگ ترین نقات قوت استفاده از اندیکاتور ها اینه که معامله گران ارز دیجیتال در بازه های زمانی مختلف چه در بلند مدت، چه میان مدت و کوتاه مدت، میتونن از این اندیکاتور ها استفاده کنن و در تحلیل هاشون مورد استفاده قرار بدن؛ این موضوع به سلیقه شخصی معامله گر بستگی داره که در چه بازه زمانی بخواد تحلیل و بازار رو مورد بررسی قرار بده.
• سرعت بالای تحلیل
تمام ابزار های موجود در تحلیل تکنیکال تنها با چند کلیک نمایش داده میشه و در اختیار تحلیل گر قرار میگیره در حالی که برای تحلیل بنیادی در بازار در برخی موارد محدودیتهای استفاده از MACD دسترسی به اونا بسیار دشواره و حتی در بعضی مواقع قابل دسترسی نیست.
• تعیین نقاط ورود و خروج
یکی از دلایل اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال و اندیکاتور ها اینه که تعیین نقاط ورود و خروج از بازار به راحتی امکان پذیر هست و تحلیل گران با ابزار هایی مانند اندیکاتور ها، موج شماری الیوت و . میتونن این نقاط رو مشخص کنن و با توجه به اونا تصمیم به خرید یا فروش بکنن؛ اما در تحلیل بنیادی این کار امکان پذیر نیست و افراد نمیتونن به روند قیمت در گذشته نگاه کنن و سطوح حمایت و مقاومت رو تشخیص بدن. به عبارتی در تحلیل بنیادی تاریخچه قیمت وجود نداره و فرد معامله گر نمیتونه اتفاقات مهم قیمتی رو رصد کنه.
معایب تحلیل تکنیکال
• دیدگاه های مختلف
علیرغم اینکه در تحلیل تکنیکال استاندارد هایی وجود داره و افراد پایبند به اون استاندار ها هستن اما در بعضی مواقع دو تحلیلگر با دو دیدگاه متفاوت و درست دلایل منطقی رو بیان میکنن که اختلاف نظر در اونا بوجود میاد. برای مثال در اندیکاتور RSI قیمت زمانی که در منطقه اشباع فروش قرار گرفته تحلیلگر A بر این باوره که قیمت افزایش پیدا میکنه اما در همین حال تحلیگر B با توجه به واگرایی منفی در نمودار قیمت، معتقده قیمت کاهش پیدا خواهد کرد و سقوط بیشتری رو در آینده متحمل خواهد شد.
• تعصبات شخصی
در برخی مواقع ممکنه فرد به دلیل تجربیات قبلی یا اخبار، دیدگاه بیش از حد مثبت یا منفی به بازار پیدا کنه. گاهی ممکنه که فرد معامله گر با توجه به سود هایی که اون ارز در گذشته کسب کرده، نسبت به اون ارز تعصب بیش از حد پیدا کنه و نتونه بی طرفانه تحلیل تکنیکال رو مورد بررسی قرار بده و صرفا با اخبار و شایعاتی که به بیرون درز پیدا میکنه اقدام به خرید یا فروش بکنه که در بیشتر این مواقع فرد دچار ضرر میشه.
استفاده از اندیکاتور ها در بازار های مالی به خصوص ارز های دیجیتال بخش مهمی از موفقیت رو برای ما فراهم میکنه و به ما کمک میکنه روند قیمتی رو پیش بینی کنیم و نقاط مهم حمایت و مقاومت رو تشخیص بدیم تا با تصمیم گیری درست با توجه به این اندیکاتور ها، بهترین سرمایه گذاری رو داشته باشیم. ما در مقاله بهترین اندیکاتورها برای معامله گری کدامند؟ سعی کردیم به بهترین اندیکاتور ها برای معامله گری بپردازیم و بگیم که استفاده از این اندیکاتور ها در معاملات بسیار حائز اهمیت هستن و همچنین با به کارگیری این اندیکاتور ها بتونیم تصمیم درستی و در جهت بازار داشته باشیم.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) در معاملات سهام
شاخص مقاومت نسبی (RSI) چیست؟ شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که در تحلیل تکنیکی به کار می رود و اندازه تغییرات اخیر قیمت سهام را برای ارزیابی شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا دارایی دیگر اندازه گیری می کند. RSI به عنوان یک اسیلاتور نمایش داده می شود. (نمودار خطی که بین دو طرف حرکت می کند) و می تواند محدوده ای از ۰ تا ۱۰۰ داشته باشد. این شاخص در ابتدا توسط J. Welles Wilder Jr تهیه و در کتاب اصلی خود با عنوان “New Concepts” در سال ۱۹۷۸ معرفی شد.
تفسیر و استفاده سنتی از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشان می دهد؛ که یک اوراق بهادار در حال خرید بیش از حد یا ارزش بیش از حد است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی قیمت باشد. قرائت RSI از ۳۰ یا پایین نشان دهنده وضعیت بیش از حد فروخته شده یا کم ارزش است.
RSI به شما چه می گوید؟
روند اصلی سهام یا دارایی ابزاری مهم در اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است. مثلا تکنسین مشهور بازار، کنستانس براون، CMT، معتقد است که مطالعه بیش از حد در RSI در یک روند صعودی احتمالاً بسیار بالاتر از ۳۰٪ است و میزان خرید بیش از حد در RSI در طی روند نزولی بسیار کمتر از سطح ۷۰٪.
طی روند نزولی، RSI بیش از ۷۰٪ نزدیک به ۵۰٪ به اوج خود می رسد، محدودیتهای استفاده از MACD که می تواند توسط سرمایه گذاران برای اطمینان بیشتر از شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایه گذاران در صورت برقراری روند قوی برای شناسایی بهتر افراط، از یک خط روند افقی استفاده می کنند. که بین ۳۰ تا ۷۰ درصد باشد. تغییر سطح خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلند مدت باشد، معمولاً غیرضروری است.
تفاوت بین RSI و MACD
از شاخص های حرکت به دنبال روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت یک اوراق بهادار را نشان می دهد. MACD با کسر میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه می شود. نتیجه این محاسبه خط MACD است.
سپس یک EMA نه روزه از MACD به نام “خط سیگنال” در بالای خط MACD رسم می شود. که می تواند به عنوان محرک سیگنال های خرید و فروش عمل کند. معامله گران ممکن است هنگام عبور MACD از خط سیگنال خود، امنیت را خریداری کنند. و در صورت عبور MACD از زیر خط سیگنال ، امنیت را بفروشند یا به طور خلاصه.
RSI برای نشان دادن خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد اوراق بهادار در رابطه با سطح قیمت اخیر طراحی شده است. RSI با استفاده از افزایش سرمایه و میانگین سود و زیان قیمت در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می شود. دوره زمانی پیش فرض ۱۴ دوره با مقادیر محدود از ۰ تا ۱۰۰ است.
MACD رابطه بین دو EMA را اندازه گیری می کند. در حالی که RSI تغییرات قیمت را در رابطه با بالا و پایین ترین قیمت اخیر اندازه گیری می کند. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می شوند تا تصویر فنی کامل تری از یک بازار را در اختیار تحلیلگران قرار دهند.
این شاخص ها هر دو حرکت یک دارایی را اندازه گیری می کنند. آنها عوامل مختلفی را اندازه گیری می کنند، گاهی اوقات نشانه های متناقضی را نشان می دهند. به عنوان مثال، RSI ممکن است برای مدت زمان طولانی یک قرائت بالاتر از ۷۰ را نشان دهد. که نشان می دهد امنیت بیش از حد برای خرید است.
در عین حال، MACD می تواند نشان دهد که حرکت امنیتی برای امنیت همچنان در حال افزایش است. هر یک از شاخص ها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را نشان دهند. (قیمت در حالی که شاخص پایین می آید، بالاتر می رود یا بالعکس).
محدودیت های RSI
RSI حرکت قیمت صعودی و نزولی را مقایسه می کند و نتایج را در یک اسیلاتور نمایش می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند اکثر شاخص های فنی ، سیگنال های آن هنگامی که مطابق با روند بلند مدت باشند از بیشترین اطمینان برخوردار هستند.
سیگنال های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای دروغین دشوار است. مثلا یک مثبت کاذب می تواند یک کراس اوور صعودی باشد و به دنبال آن یک ناگهانی سهام سقوط کند. منفی کاذب وضعیتی است که یک کراس اوور نزولی وجود دارد. با این حال سهام به طور ناگهانی به سمت بالا شتاب می گیرد.
نشانگر حرکت را نشان می دهد. وقتی دارایی دارای حرکت قابل توجهی در هر دو جهت باشد، می تواند برای مدت طولانی بیش از حد خریداری شود. یا برعکس، بیش از حد فروخته شود. بنابراین، RSI در بازار نوسانی که قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی متناوب است، بیشترین کاربرد را دارد.
آموزش فیلتر نویسی در تریدینگ ویو در ۱۲ قدم
فیلتر نویسی در تریدینگ ویو قابلیتی را برای معامله گران به وجود می آورد که بتوانند مستعدترین رمزارزهای بازار را در مدتی کوتاه شناسایی کنند. بازار کریپتوکارنسی متشکل از تعداد بسیار زیادی ارز دیجیتال متنوع می باشد. همین تعدد ارزها باعث شده پیدا کردن رمز ارزهای ارزنده بدون فیلتر نویسی عملا غیر ممکن باشد. در این محتوای متنی کاربردی به چگونگی ایجاد فیلتر بر روی ارزهای دیجیتال و یافتن ارزنده ترین آنها می پردازیم.
نکته: پیش از استفاده از ویژگیهای فیلترنویسی تریدینگ ویو میتوانید با تهیه اکانت یکساله تریدینگ ویو با قیمتی نازل بدون محدودیت از برترین سرویس تحلیل مالی دنیا بهرهمند شوید.
مراحل فیلتر نویسی در تریدینگ ویو
جهت انجام فیلتر نویسی در تریدینگ ویو ابتدا بایستی به وب سایت تریدینگ ویو وارد شویم. در وب سایت
تریدینگ ویو نیز جهت دسترسی به ابزار تکنیکال بایستی به حساب کاربری خود ورود کنیم.
ورود به حساب کاربری در تریدینگ ویو
برای دسترسی به فیلترهای تریدینگ ویو با کلیک منوی سمت چپ بالا و گزینه product را انتخاب می کنیم. سپس گزینه screeners و در آخر crypto اولین قدم را برای فیلتر نویسی بر می داریم.
انتخاب بازار کریپتو جهت فیلتر نویسی
پس از انجام مراحل بالا تمامی جفت ارزهای بازار کریپتو بدون فیلتر نمایش داده می شوند. حال بایستی به وسیله فیلتر نویسی ارز دیجیتال در تریدینگ ویو از میان این جفت ارزهای بیشمار، بهترین گزینه ها را فیلتر کنیم. جهت ایجاد فیلتر بر روی ارزهای دیجیتال بر روی گزینه filters کلیک می کنیم.
ورود به صفحه filters
اولین گزینه در صفحه فیلترنویسی تریدینگ ویو، exchange می باشد. انتخاب صرافی ها در این قسمت باعث می شود فقط جفت ارزهایی که در صرافی های انتخابی قابل معامله هستند، نمایش داده شوند.
هموطنان ما با توجه به محدودیت هایی که از طرف اکثر صرافی ها به وجود آمده بیشتر از صرافی هایی مثل coinex و کوکوین استفاده می کنند (استفاده از آی پی ثابت برای کوکوین فراموش نشود). پس در قسمت exchange باید صرافی مورد نظر خود را وارد کرد تا فقط جفت ارزهای مد نظر کاربر نمایش داده شود.
انتخاب صرافی مورد نظر
بیشتر بخوانید: ربات تریدینگ ویو
فیلتر نویسی تریدینگ ویو با کمک اندیکاتور MACD
یکی از مهمترین فیلترهای تریدینگ ویو استفاده از فیلتر اندیکاتور macd می باشد. اندیکاتور macd دارای دو خط macd و signal می باشد. هر زمان خط macd (آبی رنگ) خط signal (قرمز رنگ) را به طرف بالا کراس کرد سیگنال ورود صادر می شود.
جهت اعمال فیلتری که عملیات بالا را انجام دهد عبارت macd را در قسمت جستجو وارد می کنیم؛ و در ادامه تب های آنرا به صورت زیر تنظیم می نماییم.
اعمال فیلتر اندیکاتور macd
حال با لیستی از جفت ارزهایی که در آنها توسط اندیکاتور macd سیگنال خرید صادر شده است مواجه هستیم. در میان این لیست می توان جفت ارز مستعد رشد مورد نظر خود را خریداری نمود. جهت اطمینان خاطر اندیکاتور macd یکی از جفت ارزهای نمایش داده شده در خروجی را تست می کنیم. از میان جفت ارزهای نمایش داده شده جفت ارز dash/binance coin را به صورت تصادفی کلیک کرده و به صفحه نمودار آن وارد می شویم.
لیست جفت ارزهای فیلتر شده توسط اندیکاتور macd
پس از ورود به چارت جفت ارز، بایستی اندیکاتور macd را نمایش دهیم. جهت انجام این کار با کلیک بر گزینه اندیکاتور و جستجوی عبارت macd می توان این اندیکاتور را در پایین چارت نمایش داد.
نمایش اندیکاتور macd در چارت
در ادامه با تنظیم تایم فریم جفت ارز بر روی روزانه به زیبایی شاهد کراس به سمت بالای macd بر روی signal هستیم.
سیگنال خرید توسط اندیکاتور macd
بیشتر بخوانید: تنظیمات تریدینگ ویو
فیلتر نویسی با کمک STOCHASTIC
در ادامه آموزش انجام عملیات فیلتر تریدینگ ویو اینبار قصد داریم با بهره گیری از اندیکاتور استوکاستیک فیلتری با خروجی مناسب ایجاد کنیم. جهت اعمال فیلتر جدید بر روی گزینه filters کلیک کرده و با انجام عمل reset فیلتر macd بخش قبل را پاک می کنیم.
پاک کردن فیلتر قبلی
سپس در قسمت جستجوی فیلتر با وارد کردن عبارت stochastic و تنظیم تب ها به صورت زیر فیلتر مورد نظر را بر روی کلیه جفت ارزهای صرافی انتخابی اعمال میکنیم.
اعمال فیلتر استوکاستیک
با تنظیم فیلتر بالا لیستی از جفت ارزهایی در خروجی ظاهر می گردند که در اندیکاتور stochastic آنها خط k به سمت بالا خط d را کراس کرده و سیگنال خرید صادر کرده است. حال جهت تست صحت فیلترنویسی ارز دیجیتال در تریدینگ ویو ، یکی از جفت ارزهای موجود در لیست را به صورت تصادفی با نام alice/binance coin انتخاب و کلیک میکنیم.
لیست ارزهای فیلتر شده توسط استوکاستیک
در چارت جفت ارز از قسمت اندیکاتورها stochastic را جستجو کرده و با کلیک بر روی آن در پایین نمودار این اندیکاتور پدیدار می شود.
نمایش اندیکاتور استوکاستیک در تریدینگ ویو
با پدیدار شدن اندیکاتور stochastic و تنظیم تایم فریم جفت ارز بر روی روزانه مشاهده می کنیم که خط k به زیبایی خط d را به سمت بالا کراس کرده و سیگنال ورود صادر کرده است.
توجه: اگر در اندیکاتور بالا لاین K٪ ، لاین D٪ را به بالا قطع نماید، به معنای این نیست که لزوما باید به چنج کردن ارز بپردازید.
مثال: در 27 july 202 لاین k٪، لاین D٪ را به بالا قطع نمود اما پس از آن در چارت مشاهده مینمایید که بهای بیتکوین کش نسبت به Binance coin افت کرد.
بنابراین در زمانیکه لاین k٪ لاین D٪ را به بالا قطع نمود، نمیتوان سیگنال حتمی خرید را در پیش گرفت؛ بلکه این قطع نمودن تنها یک نشانه است که در کنار سایر نشانهها و تحلیلها باید بررسی و نتیجهگیری شود.
سیگنال خرید توسط استوکاستیک
سخن آخر
در پایان ذکر این نکته ضروری می باشد، که بر فرض مثال اگر جفت ارزی توسط اندیکاتور macd یا stochastic از طریق کراس رو به بالا سیگنال خرید صادر کرد. در این حالت به صورت قطعی نمی توان به این سیگنال اتکا کرد و به هیچ عنوان نبایستی صرفا به یک اندیکاتور بسنده کرد. در تحلیل تکنیکال بایستی ابزارهای مختلف را با هم ترکیب نمود و از دل آنها بهترین تصمیم و استراتژی را انتخاب نمود.
pforexcom
میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) در واقع یک اندیکاتور تکنیکال است که به زبان ساده رابطهی میانگین متحرکهای نمایی (EMA) را اندازهگیری میکند. اندیکاتور MACD یک خط MACD (آبی رنگ)،
مشخصات اندیکاتور MACD آی سی ام بروکرز
میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) در واقع یک اندیکاتور تکنیکال است که به زبان ساده رابطهی میانگین متحرکهای نمایی (EMA) را اندازهگیری میکند.
اندیکاتور MACD یک خط MACD (آبی رنگ)، یک خط سیگنال (قرمز رنگ) و یک هیستوگرام (سبز رنگ) را به نمایش گذاشته و تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال را نشان میدهد.
خط MACD تفاوت بین دو میانگین متحرک نمایی است که معمولا دارای دورههای 12 و 26 هستند و خط سیگنال نیز معمولا یک میانگین نمایی هموار شده از خط MACD با دورهی 9 است.
این خطوط MACD حول خط صفر نوسان پیدا میکنند. این باعث میشود که MACD دارای ویژگیهای یک اسیلاتور یا نوسانگر که سطوح اشباع از خرید و فروش را مشخص میکند، باشد.
نحوه به کارگیری اندیکاتور MACD در icmbrokers
اندیکاتور MACD بهترین کارایی خود را در بازارهای در حال ترند دارد. محدودیتهای اندیکاتور به استراتژیهای معاملاتی هر معاملهگر بستگی دارد.
برای مثل بازارهای مبتنی بر محدوده و در حال ثبات، عموما سیگنالهای درستی در هنگام استفاده از MACD نمیدهند.
معاملهگران باید کاملا درک درستی از MACD و همینطور زمان به کارگیری آن داشته باشند تا بازده بهینهای از آن به دست آورند.
ممکن است استفاده از این اندیکاتور برای معاملهگران تازهکار محدودیتهای استفاده از MACD در ابتدا سخت باشد و به همین دلیل است که معاملهگران در ابتدا باید مقدمات میانگین متحرکها و میانگین متحرکهای نمایی را به خوبی درک کنند.
تنوع نحوهی پیادهسازی و استفاده از میانگین متحرک همگرا واگرا تقریبا بینهایت است و این باعث میشود استفاده از این اندیکاتور به شدت به اولویتهای شخصی وابسته باشد.
با این حال معاملهگران باید یک چارچوب سادهای را در هنگام استفاده از MACD دنبال کنند. اول انتخاب پارامترهای میانگین متحرک نمایی EMA و دوم انتخاب بازه زمانی مناسب.
به طور کلی MACD به دلیل اینکه هم به عنوان یک اسیلاتور و هم اندیکاتور تقاطع میانگین متحرک کارایی دارد، منحصربفرد است.
این دو هدفه بودن باعث ایجاد دو سیگنال در یک اندیکاتور میشود و شما را از آشفتگی استفاده از چند اندیکاتور در چارتهای معاملاتی نجات میدهد.
میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD) در واقع یک اندیکاتور تکنیکال است که به زبان ساده رابطهی میانگین متحرکهای نمایی (EMA) را اندازهگیری میکند.
اندیکاتور MACD یک خط MACD (آبی رنگ)، یک خط سیگنال (قرمز رنگ) و یک هیستوگرام (سبز رنگ) را به نمایش گذاشته و تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال را نشان میدهد.
خط MACD تفاوت بین دو میانگین متحرک نمایی است که معمولا دارای دورههای 12 و 26 هستند و خط سیگنال نیز معمولا یک میانگین نمایی هموار شده از خط MACD با دورهی 9 است.
این خطوط MACD حول خط صفر نوسان پیدا میکنند. این باعث میشود که MACD دارای ویژگیهای یک اسیلاتور یا نوسانگر که سطوح اشباع از خرید و فروش را مشخص میکند، باشد.
نحوه به کارگیری اندیکاتور MACD در icmbrokers
اندیکاتور MACD بهترین کارایی خود را در بازارهای در محدودیتهای استفاده از MACD حال ترند دارد. محدودیتهای اندیکاتور به استراتژیهای معاملاتی هر معاملهگر بستگی دارد.
برای مثل بازارهای مبتنی بر محدوده و در حال ثبات، عموما سیگنالهای درستی در هنگام استفاده از MACD نمیدهند.
معاملهگران باید کاملا درک درستی از MACD و همینطور زمان به کارگیری آن داشته باشند تا بازده بهینهای از آن به دست آورند.
ممکن است استفاده از این اندیکاتور برای معاملهگران تازهکار در ابتدا سخت باشد و به همین دلیل است که معاملهگران در ابتدا باید مقدمات میانگین متحرکها و میانگین متحرکهای نمایی را به خوبی درک کنند.
تنوع نحوهی پیادهسازی و استفاده از میانگین متحرک همگرا واگرا تقریبا بینهایت است و این باعث میشود استفاده از این اندیکاتور به شدت به اولویتهای شخصی وابسته باشد.
با این حال معاملهگران باید یک چارچوب سادهای را در هنگام استفاده از MACD دنبال کنند. اول انتخاب پارامترهای میانگین متحرک نمایی EMA و دوم انتخاب بازه زمانی مناسب.
به طور کلی MACD به دلیل اینکه هم به عنوان یک اسیلاتور و هم اندیکاتور تقاطع میانگین متحرک کارایی دارد، منحصربفرد است.
این دو هدفه بودن باعث ایجاد دو سیگنال در یک اندیکاتور میشود و شما را از آشفتگی استفاده از چند اندیکاتور در چارتهای معاملاتی نجات میدهد.
ایمو، وایبر، واتس آپ و تلگرام : 00971555406880
دیدگاه شما