روش معامله‌گری با الگوی هارامی


پرایس اکشن

آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرن‌هاست که برای شناسایی و پیش‌بینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. در ادامه می‌توانید با برخی از مهم‌ترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آن‌ها کمک بگیرید.

چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟

در واقع الگوهای شمعی بی‌شماری وجود دارد که معامله گران می‌توانند به کمک آن‌ها، ناحیه‌های موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیم‌گیری کنند. از این موارد می‌توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطه‌نظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشان‌دهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیم‌گیری باشند.

باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آن‌ها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانه‌ای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده می‌شود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانه‌های گسترده‌تر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، می‌تواند در این الگوها نمود پیدا کند.

به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیه‌وتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روش‌ها و تکنیک‌ها، کاربرد دارند. این تکنیک‌ها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.

مشهورترین الگوهای نمودار شمعی

الف – الگوهای بازگشت صعودی

چکش (Hammer)

شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیل‌شده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی می‌کند.

چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. به‌طورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش می‌تواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکش‌های سبز نشان‌دهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه می‌توان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.

چکش وارونه

این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته می‌شود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل می‌شود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.

یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و می‌تواند نشان‌دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیل‌شده در شمع نشان می‌دهد که اگرچه فروشندگان تلاش کرده‌اند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. به‌این‌ترتیب، چکش وارونه ممکن است نشان‌دهنده این باشد که خریداران به‌زودی کنترل بازار را به دست می‌گیرند.

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل می‌شود، هر یک از آن‌ها در بدنه شمع قبلی باز می‌شوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته می‌شوند.

به طور ایده آل، در این شمع‌ها نباید فتیله‌های بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمع‌ها و اندازه فتیله‌ها می‌توان بازار را قضاوت کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی، تشکیل‌شده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا می‌شود.

هارامی صعودی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش به‌زودی پایان یابد.

ب – الگوهای وارونه نزولی

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. به‌طورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنه‌ای کوچک در بالای شمع و فتیله‌ای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل می‌گیرد.

فتیله به سمت پایین نشان‌دهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانی‌مدت، فروش این‌چنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران به‌زودی کنترل بازار را از دست می‌دهند و روند نزولی آغاز می‌شود؛ تلقی شود.

ستاره دنباله‌دار

الگوی ستاره دنباله‌دار نوعی از شمع‌ها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت روش معامله‌گری با الگوی هارامی بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمی‌شود. بدنه شمع در اندازه‌ای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل می‌شود. ستاره دنباله‌دار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود.

این الگو نشان می‌دهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پس‌ازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول داده‌اند. برخی از معامله گران ترجیح می‌دهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابت‌شده و بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساخته‌شده است که هر یک از آن‌ها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز می‌شوند و در سطحی پایین‌تر از سطح شمع قبلی بسته می‌شوند.

این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمع‌ها نباید دارای فتیله‌های بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمع‌ها و طول فتیله‌ها می‌توان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی نزولی

هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا می‌شود.

هارامی نزولی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار می‌شود.

پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)

الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیل‌شده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز می‌شود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته می‌شود.

اغلب این الگو می‌تواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشان‌دهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.

پ – الگوهای ادامه‌دار

الگو سه‌گانه صعودی(Rising three methods)

این الگو در یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنه‌هایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر می‌شوند. در حالتی ایده آل، شمع‌های قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.

ادامه‌دار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنه‌ای بلند تائید می‌شود، که نشان‌دهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.

الگو سه‌گانه نزولی (Falling three methods)

این الگو نقطه عکس الگو سه‌گانه صعودی است و نشان‌دهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.

دوجی (Doji)

الگو دوجی زمانی تشکیل می‌شود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت می‌تواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته می‌شود. به‌این‌ترتیب،از یک الگو دوجی می‌توان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.

در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق می‌افتد ، می‌توان دوجی را به شکل‌های زیر تفسیر کرد:

۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :

شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیل‌شده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر می‌شود.

۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :

شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر می‌شود.

۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :

الگویی است که بسته به شرایط هم می‌تواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساخته‌شده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان می‌شود.

طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجایی‌که بازار رمزارزها می‌تواند بسیار بی‌ثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ می‌دهد. به‌این‌ترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده می‌شود.

سخن پایانی

حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آن‌ها برای هر معامله‌گری ضروری است.

علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آن‌ها نیز به‌هیچ‌عنوان توصیه نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند بدون شک برای تجزیه‌وتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونی‌ای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.

الگوی هارامی صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Harami Bearish Bullish

الگوی هارامی صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Harami Bearish Bullish

الگوی هارامی نزولی یا Harami Bearish و هارامی صعودی یا Harami Bullish از الگوهای کاربردی در تحلیل تکنیکال بورس و فارکس هستند که در این مقاله شما را با این الگو بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

الگوی هارامی صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Harami Bearish Bullish

الگوی هارامی صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی هارامی صعودی یک الگوی بازگشتی صعودی است که در انتهای روند نزولی ظاهر می گردد و می تواند موجب صعودی شدن بازار بشود

برخلاف الگوهای پوشای صعودی و نزولی که در آنها کندل دوم بزرگتر است کندل اول بود اینبار کندل دوم کوچکتر از کندل نخست است.

این الگو از دو کندل متوالی و مجاور به هم تشکیل شده که کندل اول یک کندل نزولی بلند و کشیده است.

اما کندل دوم کوچک و و تقریباً مربعی بوده و به مراتب کوچکتر از کندل نخست است به گونه‌ای که کل بدنه ترجیحاً شاخ و دم کندل دوم به طور کامل در بدن کندل اول جای می گیرد.

کندل دوم (کندل کودک یا نوزاد) باید بسیار کوچکتر از کندل اول (کندل مادر) باشد

حتی شاخ و دم کندل دوم نیز ترجیحاً نباید از محدوده بدنه کندل اول خارج بشوند.

اگر دقت کنید باز هم یک گپ صعودی بین نقطه بسته شدن کندل اول و با نقطه باز شدن کندل دوم وجود دارد این گپ که در انتهای عمر روند نزولی رخ داده و هرگز توسط قیمت پر نشده است و خریداران طی بدنه کوچک کندل دوم به آرامی قیمت را بالا و بالاتر برده اند.

الگوی هارامی به عنوان یک سیگنال بازگشتی از اعتبار کمتری نسبت به الگوهای چکش و پوشای صعودی برخوردار است

همچنین تذکر می‌دهد که ارتفاع عمودی تشکیل کندل دوم بسیار مهم است.

به این صورت که هر چه موقعیت تشکیل کندل دوم بالاتر باشد و ترجیحاً به اواسط کندل نخست برسد بر میزان قدرت صعودی الگو نیز افزوده خواهد شد.

آن دسته از الگوهای هارامی که در آن‌ها کندل کودک در الگوی ارتفاع پایینی تشکیل می شود معمولاً قدرت بازگشتی چندانی ندارند و در عوض موجب رنج و راکد شدن بازار خواهند شد

نحوه معامله گری بر روی الگوی هارامی به این صورت است که در کندل سوم پس از شکسته شدن سقف کندل کودک اقدام به خرید نموده و حد ضرر را می توانید بسته به میزان ریسک پذیری خود در زیر کندل اول یا دوم انتخاب کنید.

در برخی حالات خاص ممکن است کندل دوم بدنه خودش را به طور کامل از دست بدهد و تبدیل به یک علامت به علاوه بشود این اتفاق در مواقعی رخ می‌دهد که نقاط open و close کندل دوم بر یکدیگر منطبق بشوند.

کندل دوم قرار است یک روز متعادل و کم نوسان را در انتهای عمر یک روند نزولی نشان بدهد بنابراین از بین رفتن بدنه ی کندل دوم اعتبار الگو را از بین نمی برد اما به هر حال اندکی از قدرت آن خواهد کاست.

به این حالت خاص اصطلاحاً الگوی ها را هارامی کراس صعودی یا هارامی صلیب صعودی می گوییم.

الگوی هارامی صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Harami Bearish Bullish

الگوی هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی یک الگوی دو کندلی از نوع بازگشتی نزولی است که در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند موجب نزول قیمت شود.

این الگو از دو کندل متوالی و مجاور به هم تشکیل شده کندل اول یک کندل صعودی و قدرتمند با بدنه بلند و کشیده است.

اما کندل دوم یک کندل کوچک و مربعی است که تقریباً در اواسط کندل اول جای می‌گیرد.

کندل دوم به مراتب کوچکتر است کندل نخست است به حدی که کل بدن و شاخ و دم کندل دوم به طور کامل درون کندل اول قرار می گیرد.

در قسمت فوقانی کندل ها شاهد وقوع گپ بین نقاط بسته شدن کندل اول و باز شدن کندل دوم هستیم.

در تصویر زیر می‌توانید تشکیل الگوی هارامی نزولی را بر روی نمودار قیمت سهام شرکت پتروشیمی زاگرس مشاهده کنید.

اگر در بورس ایران مشغول به فعالیت هستید حتماً الگوهای شمعی را در تایم فریم های بلند مدت مانند هفتگی و ماهیانه به طور جدی مورد توجه قرار دهید.

زیرا الگوهای شمعی در این تایم فریم ها می توانند تغییرات بسیار بزرگی را در قیمت سهم ایجاد کنند.

به عنوان مثال:

در تصویر زیر تشکیل الگوی هارامی نزولی در تایم فریم هفتگی منجر به نزول قیمت سهام این شرکت از ۱۲۰۰ تومان به ۶۰۰ تومان شده است

در تصویر (قسمت دوم)نمونه دیگری از تشکیل الگوی نزولی هارامی صلیب و هارامی معمولی را بر روی نمودار شرکت مپنا مشاهده میکنید نمودار در تایم بلند مدت ماهیانه رسم شده و تشخیص به موقع این الگوها می‌توانست سهامدار را از مواجهه با ضرر و زیان سنگینی نجات دهد.

کندل شناسی در بورس چیست و آشنایی با انواع آن؟

کارشناسان حوزه بورس برای تحلیل بازار معمولا از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند؛ و تحلیلگران تکنیکال این کار را با رسم سه نمودار کندل استیک، میله‌ای و خطی انجام می‌دهند. کندل شناسی علم رسم کردن، خواندن و پیش‌بینی بازار از طریق کندل‌ها است و به عبارتی یک معامله‌گر بورسی از طریق کندل شناسی در کنار بهره مندی از سایر استراتژی هایی نظیر استراتژی پرایس اکشن، تحلیل خط روند، امواج الیوت، میتواند معاملات خود را در روز مدیریت کند.

کندل استیک چیست؟

کندل و کندل استیک چیست؟ کندل در لغت به معنای شمع و کندل استیک (Candlestick) به معنای شمعدان است؛ و نمودار شمعی به مجموعه‌ای از کندل‌ها گفته می‌شود که پشت سر هم رسم می‌شوند و روش معامله‌گری با الگوی هارامی روند بازار را نمایش می‌دهند. نمودار کندل استیک زمانی کاربرد دارد که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشند و در نتیجه، رسم نمودار الگویی شامل نقاط حمایت و مقاومت سهم را در اختیار تحلیل‌گر می‌گذارد که منجر به انتخاب قیمت مناسب برای خرید می‌شود.

علم کندل شناسی در بورس اگرچه زیرمجموعه روش تحلیل تکنیکال است، اما در حوزه روانشناسی بورس هم کاربرد دارد. از آنجایی که روند حرکت هر سهم در بازار ناشی از تصمیمات معامله‌گران است، بنابراین نمودار شمعی احساسات سرمایه‌گذاران و هیجاناتی که بازار تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد را نمایش می‌دهد؛ و این موضوع را می‌توان از دیگر کاربردهای کندل استیک به حساب آورد.

اجزای نمودار کندل استیک

کندل شناسی چیست

نمودار کندل استیک در حقیقت از دو بخش اصلی «بدنه» و «سایه» تشکیل شده است؛ و رسم آن بر پایه تعدادی مولفه و انتخاب یک بازه زمانی (از یک ثانیه تا یک ماه) انجام می‌شود. در تصویر روبرو نمونه‌ای از کندل را مشاهده می‌کنید که اجزای کندل به شرح زیر است:

  • بالاترین قیمت: بالاترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
  • قیمت باز شدن: اولین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
  • قیمت بسته شدن:روش معامله‌گری با الگوی هارامی آخرین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
  • پایین‌ترین قیمت: کمترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
  • سایه‌های بالا و پایین: سایه‌ها در هر کندل نشان‌دهنده میزان خرید و فروش در آن بازه زمانی هستند. اگرچه کندل‌ها انواع گوناگونی دارند اما در حالت کلی، اگر سایه بالایی در کندل بلندتر باشد، از بیشتر بودن قدرت خریداران در ابتدا و قدرت یافتن فروشندگان در انتهای بازه معاملاتی حکایت دارد که موجب کاهش قیمت پایانی نسبت به قیمت عرضه خواهدشد. اما بلندتر بودن سایه پایینی، بیانگر بیشتر بودن قدرت فروشندگان در ابتدا و قدرت یافتن خریداران در زمان پایان بازه معاملاتی و افزایش قیمت پایانی است.
  • بدنه: یکی دیگر از اجزای نمودار کندل استیک که قدرت خرید و فروش سهم را نشان می‌دهد، بدنه است. نموداری که در آن رنگ بدنه سبز یا سفید باشد، قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بالاتر است، به عبارتی قیمت سهم رشد داشته است. اما اگر بدنه قرمز یا مشکی باشد، قیمت سهم کاهش یافته و قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر است. همچنین بدنه بزرگتر بیانگر بالا بودن قدرت خرید و فروش در آن سهم است.

انواع شمع‌ها در کندل شناسی

شمع‌ها در نمودار کندل استیک، به اشکال مختلفی ظاهر می‌شوند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. معامله‌گران برای شناسایی انواع شمع‌ها در کندل شناسی، از الگوهای کندل استیک استفاده می‌کنند. این الگوها به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم می‌شوند که در هر دو گروه، می‌توان انواع شمع‌های بدون سایه، بدون بدنه، با سایه خیلی بلند یا خیلی کوتاه و… را مشاهده کرد.
همچنین گاهی در نمودار کندل استیک، چند الگو در امتداد هم شکل می‌گیرند که شامل انواع شمع‌ها هستند. مثلا اگر ما بازه زمانی یک ماه را انتخاب کنیم، ممکن است در ابتدا انواع شمع‌هایی ظاهر شوند که نشان از قدرت معامله‌گران دارند (الگوی شماره 1)، در هفته دوم الگو تغییر می‌کند و شکست سهم را نشان می‌دهد (الگوی شماره 2) و در هفته آخر ماه انواع شمع‌هایی ظاهر می‌شوند که نشان از بازگشت سهم دارند (الگوی شماره 3).
برای درک بهتر انواع شمع‌ها در کندل شناسی، در ادامه به بررسی چند الگو و چگونگی نمایش شمع‌ها در هر الگو می‌پردازیم.

الگوهای کندل استیک

انواع کندل شناسی با توجه به ویژگی‌های سهم و شرایط بازار در بازه معاملاتی انتخاب شده، طبق الگوی خاصی نمایش می‌یابند. هر کدام از الگوهای کندل استیک دارای نام و ویژگی مخصوص به خود هستند، مثلا ممکن است الگویی بدون سایه یا حتی بدون بدنه باشد! بنابراین در ادامه به معرفی چند الگو که در بحث کندل شناسی بیشترین کاربرد را دارند، می‌پردازیم.

1/ کندل مارابوزو (Marubozu)

کندل شناسی چیست

کندل مارابوزو از نظر شکل ظاهری تنها از قسمت بدنه تشکیل شده است و می‌تواند سبز یا سفید و قرمز یا مشکی باشد. الگوی مارابوزو اغلب در انتهای یک روند صعودی یا نزولی تشکیل می‌شود.

مارابوزو سبز یا سفید: این مارابوزو اگر در انتهای روند صعودی ظاهر شود، نشان از ادامه رشد قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی تشکیل شود بیانگر حرکت معکوس قیمت سهم در ادامه بازار است.

مارابوزو قرمز یا مشکی: ظاهر شدن این مارابوزو در انتهای روند صعودی نشان از سقوط قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی ظاهر شود، بیان‌کننده این است که روند جاری ادامه خواهد داشت.

2/ کندل بلند (Long Candle)

کندل شناسی چیست

الگوی کندل بلند تا حد زیادی شبیه مارابوزو است، با این تفاوت که سایه‌های بالایی و پایینی کوتاهی هم دارد.

زمانی که این کندل با رنگ قرمز یا مشکی ظاهر شود، ادامه مسیر به صورت نزولی، و زمانی که با رنگ سبز یا سفید نمایش یابد، ادامه مسیر به صورت صعودی را انتظار خواهیم داشت.

به عبارتی کندل بلند از وجود ثبات در بازار حکایت دارد و با ظهور آن به رنگ قرمز تا مدتی بیشتر افراد فروشنده و با ظهور به رنگ سبز برای مدتی بیشتر افراد خریدار خواهند بود.

3/ کندل‌های سه‌تایی (Three candles patterns)

کندل‌های سه‌تایی همانطور که از نامشان پیداست از قرارگیری متوالی سه شمعدان با بدنه و سایه‌های متوسط تشکیل می‌شوند؛ و شامل دو مدل: سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) و سه سرباز سفید (Three White Soldiers) هستند. دقت کنید در این الگو توالی شمعدان‌ها مهم است و نباید بین آنها فاصله‌ای وجود داشته باشد. مثلا دو شمعدان با روند نزولی و سپس ظهور یک شمعدان صعودی، نمی‌تواند در الگوی سه‌تایی قرار بگیرد.

در الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) روش معامله‌گری با الگوی هارامی سه شمعدان با رنگ مشکی یا قرمز با حرکت نزولی ظاهر می‌شوند که احتمالا در ادامه آن، معامله‌گران شاهد کاهش قیمت سهم خواهند بود؛ و به عبارتی تعداد فروشندگان همچنان بیشتر از خریداران است.

اما الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) برعکس حالت قبل است. یعنی ظهور سه شمعدان سفید یا سبز به شکل متوالی با حرکت صعودی؛ که بیانگر وجود خریداران قوی و افزایش قیمت سهم در ادامه خواهد بود.

4/ کندل دوجی (Doji)

کندل دوجی الگویی است که در زمان تضعیف یک روند ظاهر می‌شود. اگر الگوی دوجی در امتداد یک روند صعودی ظاهر شود، خبر از کم شدن قدرت خریداران دارد؛ و اگر در امتداد یک الگوی نزولی ظاهر شود گویای کاهش تعداد فروشندگان است.

از نظر ظاهری، دوجی کندلی بدون بدنه و دارای سایه‌هایی بلند است و شامل سه مدل: دوجی سنجاقک، دوجی پایه بلند و دوجی سنگ قبر می‌شود.

کندل دوجی

زمانی که در سهمی قیمت شروع و پایان برابر باشد، با افزایش تعداد خریداران، دوجی سنجاقک و با افزایش تعداد فروشندگان، دوجی سنگ قبر ظاهر می‌شود. اما گاهی تردید زیادی درباره سهم وجود دارد و علاوه بر برابر بودن قیمت شروع و پایان، قدرت فروشندگان و خریدان هم تقریبا برابر است! که در این حالت شاهد رسم دوجی پایه‌بلند خواهیم بود.

5/ کندل چکش (Hammer)

کندل چکش

این الگو ظاهری شبیه نام خود دارد، یعنی بدنه‌ای کوتاه و مربعی با سایه پایینی بلند که طول سایه حداقل دو تا سه برابر بدنه است. کندل چکش سایه بالایی ندارد یا سایه بالایی آن بسیار کوتاه است.

معمولا زمانی که قرار است یک روند نزولی پایان یابد (مثلا پس از تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه)، یک کندل چکش ظاهر می‌شود. اگر کندلی که پس از چکش رسم می‌شود، حرکت صعودی داشته باشد، الگوی ما معتبر و در غیر اینصورت نامعتبر است. البته این موضوع را از رنگ کندل چکش هم می‌توان حدس زد؛ معمولا چکش‌های سبز یا سفید اعتبار بیشتری دارند و احتمال صعودی شدن حرکت پس از تشکیل آنها بیشتر خواهد بود.

کندل چکش کندل چکش

6/ کندل ابر سیاه (Dark Cloud)

کندل ابر سیاه

کندل ابر سیاه برعکس الگوی چکش است و در امتداد یک روند صعودی (مثلا پس از تشکیل الگوی سه سرباز سفید) ظاهر می‌شود و برعکس شدن روند جاری را خبر می‌دهد.

از نظر ظاهری رنگ بدنه مشکی یا قرمز، با سایه‌هایی کوتاه یا حتی بدون سایه است.

قیمت باز شدن سهم در این کندل گاهی برابر با قیمت بسته شدن در کندل قبلی و اغلب بیشتر از آن است. معامله‌گران ظاهر شدن الگوی کندل ابر سیاه را هشداری برای خروج از سهم قلمداد می‌کنند.

7/ کندل هارامی (Harami)

هارامی کلمه‌ای ژاپنی است که اشاره به باردار بودن دارد. همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید الگوی کندل هارامی با تشکیل یک شمعدان بزرگ (مادر) و یک شمعدان کوچک (نوزاد) در میانه آن، توصیف درستی از نام خود را ارائه می‌دهد. کندل هارامی شامل دو حالت صعودی (Harami Bullish) و نزولی (Harami Bearish) است؛ و معامله‌گران آن را به عنوان یک الگوی ضعیفِ بازگشتی در روند بازار می‌شناسند.

به عبارتی الگوی کندل هارامی می‌گوید که قیمت از روند قبلی خود (خواه نزولی باشد یا صعودی) جدا خواهد شد؛ اما اینکه روند معکوس می‌شود یا سهم بدون روند به مسیر خود ادامه می‌دهد، مشخص نیست! و این مشخص نبودن می‌تواند آشفتگی بازار را در پی داشته باشد؛ چرا که برخی افراد توقف روند را به فال نیک گرفته و وارد معامله برای خرید یا فروش سهم می‌شوند و برخی دیگر منتظر روند پیدا کردن سهم در بازار می‌مانند.

سخن آخر

وجود الگوهای مختلف در بحث کندل شناسی، احتمالا موجب سردرگمی کاربران و پیچیده به نظر رسیدن این مبحث خواهد شد! اما دقت کنید که کندل در حالت کلی از اجزای ثابتی تشکیل می‌شود و تنها نحوه قرارگیری این اجزا در الگوهای مختلف متغیر است، بنابراین شما با بررسی نمودار چندین سهم و روند حرکتی آنها در بازار، به راحتی قادر به درک مبحث کندل استیک خواهید بود.

گفتنی است اگرچه کندل شناسی در بورس به تنهایی برای تحلیل بازار و مدیریت معاملات کاربرد ندارد، اما در کنار نمودارهای میله‌ای و خطی می‌تواند نتایج خوبی را در اختیارتان بگذارد و نقطه قوت آن که مشخص کردن بهترین زمان برای خرید سهم است، را می‌توان دلیل محبوبیت این روش بین تحلیل‌گران حوزه تکنیکال دانست.

پرایس اکشن چیست؟؟

در بازارهای مالی استراتژی‌ها و روش‌های معاملاتی بسیاری وجود دارند اما یک معامله‌گر تازه‌وارد برای شروع کار تنها به یادگیری یک مورد احتیاج دارد. پس از کسب مهارت در یک روش تحلیلی می‌تواند تعداد مهارت‌هایش را بالا ببرد و بهترین مورد را بر اساس بازار و شخصیت خود انتخاب کند. پرایس اکشن (Price Action) یکی از این شیوه‌های معامله‌گری است. در واقع یکی از ساده‌ترین و مؤثرترین اشکال معامله‌ است که می‌توان یاد گرفت. اگر به تازگی معامله‌گری را آغاز کرده‌اید، یادگیری معامله بر اساس استراتژی پرایس اکشن می‌تواند نقطه شروع فوق‌العاده‌ای برای شما باشد. در این روش معامله‌گری با الگوی هارامی مقاله با ما همراه باشید تا به این سوال که پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دهیم.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن روشی برای تحلیل تغییرات شکل گرفته در قیمت‌ها و یکی از شیوه‌های معامله‌گری است که در آن از هیچ‌گونه اندیکاتور استفاده نمی‌شود و تمامی تحلیل‌ها بر روی نمودارهای ساده قیمت انجام می‌شوند. در تحلیل به شیوه پرایس اکشن، تنها داده‌های قیمت مبنای تحلیل قرار می‌گیرند تا معامله‌گران به راحتی بتوانند حرکات قیمت را زیر نظر گرفته و نقاط ورود و خروج را شناسایی کنند. در اندیکاتورهای دیگر حجم زیاد اطلاعاتی وجود دارد که برخی از آن‌ها به درد تریدر نمی‌خورد و باعث سردرگمی آن می‌شود اما در پرایس اکشن مواردی چون تحلیل فاندامنتال و استفاده از نوسانگرها برای راحتی کار در نظر گرفته نمی‌شود.

در واقع پرایس اکشن یکی از متدهای تحلیل تکنیکال است و عموماً بر تاریخچه قیمتی دارایی تمرکز می­‌کند. البته بین پرایس اکشن و سایر روش‌های تحلیل تکنیکال نیز تفاوت‌هایی وجود دارد و آن تفاوت این است که، تمرکز اصلی پرایس اکشن بر رابطه بین قیمت­‌های جاری و قیمت‌­های گذشته است. در حالی که سایر روش­‌های تحلیل تکنیکال صرفا بر تاریخچه و گذشته قیمت‌­ها تأکید دارند.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

بنا به تعریفی که گفته شد، پرایس اکشن بر مبنای داده‌های خام قیمتی عمل می‌کند که این داده‌ها در قالب‌های مختلف نموداری مانند نمودار شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفته می‌شوند.

اندیکاتورهای دیگر مانند MACD و… برای معامله‌گران نوسانی یا همان تریدرها تنها یک ابزار به حساب می‌آیند اما پرایس اکشن تنها ابزار نیست، بلکه منبعی از داده‌هاست که ابزارهای مختلف بر اساس آن داده‌ها ساخته شده‌اند. معامله‌گران به منظور تحلیل و تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمت و یافتن سطوح حمایت و مقاومت به پرایس اکشن نیاز دارند اما برای آن که تحلیل درست را ارائه دهند لازم است با چند مفهوم و اصطلاح زیر آشنا باشند.

  • خطوط حمایت و مقاومت

خطوطی هستند که هنگام برخورد قیمت با آن‌ها و زمانی که قیمت به حدود آن‌ها می‌رسد واکنش نشان می‌دهد. زمانی که این خطوط خطوطی هستند که هنگام برخورد قیمت با آن‌ها و زمانی که قیمت به حدود آن‌ها می‌رسد واکنش نشان می‌دهد. زمانی که این خطوط شکسته شوند قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را پیدا می‌کنند. در واقع خط حمایتی که شکسته می‌شود در ادامه مانعی در برابر افزایش قیمت است و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. برای استفاده از این خطوط باید روش معامله‌گری با الگوی هارامی تایم فریم مخصوص آن را تعیین کرد. به عنوان مثال خطوط مقاومتی که برای تایم فرم هفتگی رسم شده در نمودار ساعتی کارآیی ندارد.

خط روند همان خطوط اتصال کف‌ها با سقف‌ها هستند که یک نمای کلی حرکت سهم را به معامله‌گر نشان می‌دهند. شناسایی خطوط روند باید در الویت کار معامله قرار بگیرد تا معامله‌گر با یافتن خطوط روند و شناسایی روند کلی بتواند نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص ‌کنند و در موقعیت مناسب تصمیم به خریدن یا فروختن سهم مورد نظر بگیرد.

الگوهای کندل استیک در بین کاربران محبوبیت و معروفیت بیشتری دارد زیرا در آن نمایش گرافیکی نوسانات و حرکات قیمتی و اطلاعاتی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین قیمت سهم نمایش داده می‌شود و کار را برای معامله‌گر ساده‌تر می‌کند.

در کندل استیک الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید وجود دارند که جزو نمونه‌های شناخته شده و تفسیر شده در پرایس اکشن‌ هستند و معامله‌گر با مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را بگیرد. الگوهای کندل استیک بسیار است؛ با مشاهده این الگوها معامله‌گر می‌تواند انتظار خود را در رابطه با آینده سهم پیش‌بینی کند. به عنوان مثال با «الگوی مثلث صعودی»، می‌توان یک شکست مقاومتی را برای سهم پیش‌بینی کرد. پرایس اکشن در این الگو می‌گوید که چندین بار مقاومت توسط خریداران شکسته شده است.

پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، نوبت به رسم نمودار می‌رسد. برای کاربری ساده‌تر از پرایس اکشن بهتر است نمودار از هر نوع شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای خالی باشد. در شروع کار معامله‌گر محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) را بر روی نمودار رسم کرده و مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کند تا در صورت شکسته شدن این خطوط اقدام به خرید یا فروش کند.

کندل شناسی پرایس اکشن

کندل‌ شناسی بخش اول آموزش دوره پرایس اکشن به حساب می‌آید. همه اطلاعاتی که می‌خواهیم در کندل‌ها و شرایط قرارگیری آن‌ها وجود دارد. در واقع کندل، بازتاب رفتار معامله‌گر است و هر برخورد و دیدگاه معامله‌گر در بازار باعث تغییر موقعیت کندل‌ها می‌شود. کندل‌‌ها به چهار دسته کندل صعودی، نزولی، قوی و ضعیف تقسیم‌بندی می‌شوند. یک کندل صعودی یا کندل گاو به رنگ سبز ظاهر می‌شود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن آن باشد. کندل نزولی یا کندل خرس به رنگ قرمز ظاهر می‌شود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل پایین‌تر روش معامله‌گری با الگوی هارامی از قیمت باز شدن آن باشد.

کندلی با بدنه سبز بلند نشان دهنده یک روند پرقدرت صعودی با قدرت خریداران بالاست و کندلی با بدنه قرمز بلند نشان از روند پرقدرت نزولی با قدرت فروشندگان بالا دارد. همچنین کندل‌هایی با بدنه کوتاه و سایه‌ای بلندتر نسبت به بدنه‌شان، به عنوان کندل ضعیف شناخته می‌شوند.

الگوهای پرایس اکشن

بحث مهم بعدی الگوهای پرایس اکشن است چرا که این روش معامله‌گری با الگوی هارامی الگوها سرنخ‌های قدرتمندی را در مورد قیمت بعدی سهم در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند. مهمترین الگوهای پرایس اکشن عبارتند از الگوی نوار داخلی، الگوی نوار پین و الگوی تقلبی.

الگوی نوار داخلی یک الگوی دو شمعی، شامل شمع مادر و شمع داخلی است. در این الگو شمع مادر شامل بدنه و سایه‌ها و شمع داخلی باید کاملا در محدوده بالا تا پایین شمع مادر قرار می‌گیرد.

الگوی نوار پین، یک شمع با سایه بسیار بلند است. این الگو تغییر روند قیمت در بازار را نشان می‌دهد و عملکرد خوبی دارد مخصوصا اگر بر یک سطح حمایت یا مقاومت ظاهر شود.

الگوی تقلبی همان شکستن غلط الگوی نوار داخلی است. به عنوان مثال اگر یک الگوی نوار داخلی ظاهر شود و بعد از آن یک الگوی نوار پین شکل گیرد در واقع یک الگوی تقلبی داریم. دلیل نامگذاری آن به الگوی تقلبی این است که به نظر می‌رسد روند بازار معکوس شده است اما در اصل روند در همان جهت ادامه‌ می‌یابد.

آموزش پرایس اکشن

همان‌طور که گفتیم با آموزش پرایس اکشن معامله‌گران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سوددهی بالا می‌پردازند. آموزش پرایس سرفصل‌های مختلف و بسیاری دارد روش معامله‌گری با الگوی هارامی که در ادامه به مهمترین سرفصل‌های آن اشاره می‌کنیم:

  • کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت نواحی (S/R)
  • بررسی خطوط روند از منظر پرایس اکشن (Trend Lines)
  • بررسی کانال‌ها از منظر پرایس اکشن
  • کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت روند (Trend)
  • پرایس اکشن در شکاف قیمتی (Gap)
  • تحلیل حجم معاملات در پرایس اکشن (Volume Analysis)
  • کاربرد پرایس اکشن در تحلیل کندل‌ها
  • کاربرد پرایس اکشن در تحلیل الگوها

با ثبت نام در کلاس‌های آموزش پرایس اکشن، با تمامی این مباحث آشنا خواهید شد. (دوره پرایس اکشن چارت ریدینگ)

مزایا و محدودیت‌های پرایس اکشن

در این نوع تحلیل نسبت به شیوه‌های دیگر معامله‌گری مزیت‌ها و محدودیت‌هایی وجود دارد. از جمله محدودیت‌های این روش، آن است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمی‌آیند و باید به برخی از آن‌ها فرصت داد. گاهی ممکن است حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجه‌گیری کاملاً مختلف برسند. یکی از آن‌ها ادامه روند نزولی را پیش‌بینی کند و دیگری روند صعودی را انتظار داشته باشد.

مورد دوم این که با وجودی که بیشتر استراتژی‌های پرایس اکشن ساده هستند اما برای استفاده مناسب از آن‌ها نیاز به تمرین فراوان است. مورد سوم در پرایس اکشن که جز مشکلات آن محسوب می‌شود این است روش معامله‌گری با الگوی هارامی که خودکار کردن استراتژی‌های پرایس اکشن دشوار است یعنی شما خودتان باید مراقب ایجاد الگوها باشید و نمی‌توان معامله را اتوماتیک کنید. البته برخی از این محدودیت‌ها به تایم فرمی که معامله‌گر استفاده می‌کند بستگی دارد. پرایس اکشن مزیت‌هایی هم دارد که به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  1. پرایس اکشن در هر بازاری کاربرد دارد. کاربردی بودن از مزیت‌های اصلی آن است. بازار سهام، بازار آتی، بورس کالا، فارکس، بیت کوئین و…
  2. پرایس اکشن رایگان است و معامله‌گران نیازی به نرم ‌افزارهای اضافی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نوع نمودار دیگری می­تواند اطلاعات لازم را به معامله‌گران ارائه دهد.
  3. سریع است و تأخیر قیمتی در آن وجود ندارد. در واقع شما با اطلاعات تاریخ گذشته سروکار ندارید.
  4. پرایس اکشن، روشی همه جانبه است که شما می‌توانید با استفاده از آن همه چیز را با هم ترکیب کنید در حالی که تداخل اطلاعاتی وجود نداشته باشد.
  5. شما با استفاده از هر نرم‌ افزاری می‌توانید تحلیل پرایس اکشن را انجام دهید. نرم ‌افزارهایی چون: نینجا تریدر، ترید استیشن، متا تریدر و… .
  6. اگر از یک استراتژی پرایس اکشن مطلع باشید دیگر نیاز به تحقیق بیشتر نخواهید داشت و شما با این استراتژی‌ها در بیشتر مواقع ورودها و خروج‌های مناسب‌تری در مقایسه با روش‌های مبتنی بر اندیکاتور خواهید داشت.

با همه مزایایی که برای پرایس اکشن شمردیم، اما همان طور که گفتیم یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین بسیار دارد. به یاد داشته باشید که تمرین مداوم پرایس اکشن و اندیکاتورها شما را به یک معامله‌گر حرفه‌ای در هر بازاری بدل می‌کند.

منظور از تحلیل پرایس اکشن یا حرکات قیمتی در بورس چیست؟

منظور از تحلیل پرایس اکشن یا حرکات قیمتی در بورس چیست؟

منظور روش معامله‌گری با الگوی هارامی از تحلیل پرایس اکشن یا حرکات قیمتی در بورس چیست؟

در بازار بورس و فرابورس انواع مختلفی از افرادی که سرمایه گذار یا سهامدار هستند وجود دارد هر کدام از این افراد متناسب با تحلیلی که برای معامله خود در نظر گرفته اند رفتار می کنند. در پست های گذشته انواع معاملات را توضیح دادیم و در این قسمت قصد داریم یکی از زیر شاخه های تحلیل تکنیکال به اسم پرایس اکشن را توضیح دهیم. اصطلاح پرایس اکشن و یا حرکات قیمتی را شاید زیاد شنیده باشید و سوالی مثل” منظور از تحلیل پرایس اکشن در بورس چیست؟” برایتان پیش آمده باشد. پرایس اکشن در واقع یک روش معامله گری برای معامله گران و تریدر ها است که در تحلیل پرایس اکشن تنها عنصری که به آن توجه می کنند، قیمت و تاریخچه قیمت است.

پرایس اکشن

پرایس اکشن

مواردی که در این پست مورد بررسی قرار می گیرند:

منظور از تحلیل پرایس اکشن در بورس چیست؟

انواع استراتژی‌های پرایس اکشن

پرایس اکشن تریدر کیست؟

مواردی که در پرایس اکشن باید به آن ها توجه کرد

منظور از تحلیل پرایس اکشن در بورس چیست؟

پرایس اکشن (price action) و یا حرکات قیمتی یک نوع و روش از تحلیل معاملات است که با توجه به نمودار قیمت معامله گران اقدام به تصمیم گیری میکنند. در تحلیل پرایس اکشن یا حرکات قیمتی از هیچ اندیکاتور یا اکسپرتی استفاده نمیشود. همانطور که در مطالب فوق ذکر شد، پرایس اکشن در واقع نوعی از تحلیل تکنیکال است و تنها به نمودار قیمت تمرکز میشود. انواع تحلیل ها و استراتژی ها وجود دارد که هر سهامدار یا سرمایه گذاری میتواند از آنها استفاده کند، در روش معامله‌گری با الگوی هارامی قسمت زیر چند استراتژی برای تحلیل معاملات بورسی را نام میبریم:

  • معامله‌گری براساس پرایس اکشن
  • معامله‌گری براساس اندیکاتورها و اسیلاتورها
  • معامله‌گران ترکیبی از هر دو روش

در استراتژی و معاملات پرایس اکشن تمرکز بر قیمت دارایی ها و تاریخچه قیمت آن ها است و با توجه به قیمت و تاریخچه قیمت آنها تصمیمات مهم را اخذ می کنند در واقع در استراتژی پرایس اکشن از هیچگونه متغیر دیگری استفاده نمیشود و تنها از نمودار قیمت اطلاعات کسب میکنند، اگر از اندیکاتورها یا روش های دیگر برای تحلیل استفاده کنند به مقدار بسیار کمی است و در جریان تصمیم گیری از اهمیت زیادی برخوردار نیست.

به نکته مهمی که میتوانیم در مورد پرایس اکشن تریدر ها اشاره کنیم این است که، سوال اساسی آنها در مورد بازار بورس و اتفاقات در بازار این است که چرا این اتفاقات افتاد است و سوالات آنها با چرایی شروع میشود و این درصورتی است که در تحلیل ها و استراتژی های دیگر سوال اساسی در مورد چگونگی اتفاقات بازار است.

در پرایس اکشن از نمودارها و الگوهای خاصی استفاده می کنیم مانند: نمودارهای شمعی ژاپنی، نمودارهای میله ای، الگوی هارامی، الگوی اینگولفینگ، الگوی شوتینگ استار و …

خوب است بدانید که معامله گر پرایس اکشن از ستاپ برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌­کند. هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورود دارد. معامله گران حرفه‌ای معیارهای خود را برای ورود و خروج دارند که این معیارها بر اساس تجربه چندین ساله شکل گرفته‌اند.

نکات مهم پرایس اکشن:

توجه پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده است.

برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معامله‌گران، می‌توان دیدگاه‌های مختلفی را اعمال کرد.

الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست می‌آیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آن‌ها برای پیش‌بینی در آینده استفاده می‌شود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه می‌شوند.

انواع استراتژی‌های پرایس اکشن

استراتژی پرایس اکشن از انواع مختلفی برخوردار است که در این بخش قصد داریم یکی از کاربردی ترین انواع استراتژی پرایس اکشن را توضیح دهیم و آن breakout و یا پرایس اکشن شکست است بدین صورت است که قیمت از روند اصلی خود خارج شده و به عبارتی شکسته شده است و در این موقعیت به سرمایه گذار یا تریدر یک فرصت جدید میدهد. پرایس اکشن شکست یا برک اوت در الگوهای مختلفی مانند محدوده‌های رنج، الگوهای مثلث‌، سروشانه، و پرچم اتفاق می افتند.

پرایس اکشن تریدر کیست؟

پرایس اکشن تریدر کیست؟

پرایس اکشن تریدر کیست؟

با توجه به تعاریفی که در فوق در اختیارتان گذاشتیم، باید گفت که به فردی که با استفاده از استراتژی پرایس اکشن شروع به معامله و ترید میکند را پرایس اکشن تریدر می گویند. پرایس اکشن تریدر در واقع با ترکیب اطلاعاتی که از نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و… بازار را تحلیل میکند و برای تحلیل پرایس اکشن احتیاجی به چارت ندارند و با پیدا کردن نقاط حمایتی و مقاومتی میتوانند سود خوبی را کسب کنند. . ابزار اصلی برای پرایس اکشن در پنجره Time و Sales و یا گاهی Depth of Market خلاصه می­‌شود.

مزایای پرایس اکشن

استفاده از استراتژی پرایس اکشن میتواند برای افراد و معامله گران سود بسیاری داشته باشد. مزایای پرایس اکشن این است که این معامله گران احتیاجی به چارت، نرم افزار ندارند و برایشان رایگان است و از پرایس اکشن میتوانید در هر موقعیت از بازار سهام، فارکس و کالا و… استفاده کنید. با سرعت خوبی که دارد تداخل اطلاعات ندارد با اینکه همه اطلاعات را بایکدیگر ترکیب می کند. اگر بخواهیم از معایب پرایس اکشن نکته ایی را بیان کنیم فقط میتوان گفت که یادگیری پرایس اکشن احتیاج به زمان و تمرین زیاد دارد تا درصد خطا را در معاملات خود کاهش دهید.

مواردی که در پرایس اکشن باید دانست

به منظور ترید کردن در بازار بورس و فرابورس با استفاده از استراتژی پرایس اکشن باید به این نکته اشاره کنیم که فرد مهامله گر پرایس اکشن باید خطوط و نقاط حمایت و مقاومت را بشناسد، خطوط روند، الگوهای کندل استیک، اوتسایدبار را به خوبی بشناسد تا در تحلیل درست پرایس اکشن موفق باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.