همه چیز درباره بورس
هر آنچه در مورد بورس، خرید و فروش سهام و غیر می خواهید بدانید را ما به شما آموزش
نسبت ریسک به ریوارد (پاداش)
کاربرد نسبت ریسک به ریوارد در بورس در اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید می باشد. یعنی در صورتی که برای خرید دو یا چند سهم تردید داشتید و تمامی سهم ها به لحاظ تکنیکی و بنیادی موقعیت خوبی برای خرید داشتند، میتوانید به کمک این شاخص، یکی از آن سهم ها را انتخاب کنید و باید توجه داشته باشد که سهمی را که ریسک به ریوارد کمتری دارد انتخاب کنید. در ادامه بیشتر توضیح می دهیم که منظور از نسبت ریسک به ریوارد چیست و محاسبه ریسک به ریوارد سهم چگونه انجام می شود.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی می باشد برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس. با استفاده از این نسبت میتوان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود.
به زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟ نحوه محاسبه آن
اما ریسک و ریوارد یعنی چه؟ ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن می باشد و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن می باشد.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس
برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح می دهیم. فرض کنید اگر یک معاملهگر سهامی را در ۲۶۰ تومان بخرد و حدضرر ۲۳۰ تومان و حدسود ۳۴۰ تومان برای آن قرار دهد ریسک، ریوارد، نسبت ریسک به ریوارد آن بصورت زیر خواهد بود :
ریسک: ریسک این معامله به ازای هرسهم ۳۰ تومان می باشد. ۳۰=۲۳۰-۲۶۰
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن ۸۰ تومان می باشد. ۸۰=۲۶۰-۳۴۰
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:
۰.۳۷ = ۳۰/۸۰ =Risk / Riward
در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر ۱۰۰ تومان کردیم عدد به دست آمده کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب می باشد.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (۰.۳۷ یا ۳۷%) کمتر از ۵۰% می باشد پس سهم برای خرید مناسب است.
تجزیه و تحلیل نسبت ریسک به ریوارد مثال بالا:
شاخص ریسک به ریوارد یک شاخص مناب برای مشخص کردن حد سود و حد ضرر می باشد. با توجه به مثال بالا فرض کنید اگر سهمی را با قیمت ۲۶۰تومان خریداری نمودید و پس از خرید سهم، قیمت آن تا مبلغ ۲۳۰ تومان کاهش یافت آن را می توانید بفروشید و با ضرر از آن خارج شوید برای جلوگیری از ضرر بیشتر باید به حدضرر خود پایبند باشید.
در صورتی که قیمت سهم افزایش یابد و به مبلغ ۳۴۰تومان برسد، باز هم باید به حد سود خود پایبند باشید و در اکثر مواقع با توجه به درنظرگرفتن شرایط دیگر تصمیم به فروش سهم بگیرید.
با خرید این سهم و با توجه به نسبت ریسک به ریوارد محاسبه شده این سهم که ۳۷% بود این نتیجه حاصل میشود که شما حاضرید در مقابل ۳۷% درصد سود، به اندازه مبلغ سرمایه گذاریتان، سرمایه تان را به خطر بیندازید.
قانون ۸ درصدی برای تعیین حد ضرر
در محاسبه نسبت ریسک به ریوارد دقت کنید بطور کلی برای تعیین حد ضرر قانون ۸ درصدی مورد استفاده قرارمیگیرد، با توجه به اینکه بسیاری از افراد معتقدند سهامی که بر اساس تحلیل های بسیار دقیق تکنیکالی و در زمان و با قیمت مناسب خریداری شده باشد احتمال اینکه نسبت به قیمت خرید ۸ درصد کاهش داشته باشد بسیار کم است.
در واقع این باور تقریبا صحیح می باشد و هر زمان که سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید کاهش یابد باید سهام خود را بفروشید و به رفع مشکلات پیش آمده در استراتژی معاملاتی خود بپردازید.
توجه داشته باشید
درباره نسبت ریسک به ریوارد حتما به این نکته توجه داشته باشد که نسبت ریسک به ریوارد فقط یک عدد می باشد که طبق پارامترهای احتمالی ایجاد شده و این نسبت ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.
بلکه کاربرد این نسبت در اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید می باشد. یعنی در صورتی که برای خرید دو یا چند سهم تردید داشتید و تمامی سهم ها به لحاظ تکنیکی و بنیادی موقعیت خوبی برای خرید داشتند، میتوانید به کمک این شاخص، یکی از آن سهم ها را انتخاب کنید و باید توجه داشته باشد که سهمی را که ریسک به ریوارد کمتری دارد انتخاب کنید.
ریسک به ریوارد
ریسک به این معنا است که تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
مسئلهای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) میگویند فرمول سادهای دارد:
- ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر
- ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود
به عبارتی اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست میآید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.
- اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچگاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است.
بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومتها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل میتوان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویتبندی کردن پوزیشنهای خرید به حساب میآید.
مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟
مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را بیان میکنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری میشود را در نظر بگیرید. قطعا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب میآید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟
به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام اینکار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود. دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد میدهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک اینکار را برای شما چه خواهد بود؟ علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید میکند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید.
پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری میتواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک، تصمیم عاقلانهتری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانهتری است زیرا ریسک کمتری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست میآورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.
چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟
اصولا معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R (نسبت آر به آر) میخوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به نسبت ریسک به پاداش یا سود به ضرر دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایهگذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه میدهیم.
به طور مثال فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معاملهای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معاملهگران حرفهای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید. اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطهای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد میگویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟
۰. ۳۳= ۵/۱۵. نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱: ۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
نسبت ریوارد به ریسک
دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده میشود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک میشود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست میآید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.
نسبت ریوارد به ریسک
فرمول ریسک به ریوارد
روش اول
یک فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که:
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
قیمت سهم – حد سود = ریوارد
سپس مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و هرچه نسبت محاسبه شده کمتر از 50 درصد باشد، برای خرید مناسبتر است.
قیمت سهم افق 61,270 ریال میباشد.
حد ضرر: 58,600 و مقاومت 63,100 ریال. هدف اول را 70,000 ریال محاسبه میکنید. تعیین ریسک به ریوارد به این صورت است:
2670=58600– 61270= ریسک
1830= 61270 -63100= ریوارد
ریسک / ریوارد= 1. 45 که بالا میباشد. این عدد از 100 بیشتر است و به همین خاطر، ریسک خریدش بالا است.
اگر سهمی را در 10,000 ریال خریداری کرده باشید و برای آن حد ضرر 7,500 ریال و حد سود 20,000 ریال قرار دهید، ریسک این معامله بهازای هر سهم 2,500 ریال و پتانسیل سود آن 10,000 ریال است.
سپس به مقایسه ریسک با سود میپردازید تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
25= 10000 /2500 = پاداش/ریسک
بنابراین ریسک به ریوارد این معامله یک به چهار میباشد.
البته بهترین ریسک به ریوارد یک به سه تعیین شده است به این معنا که یعنی تحمل یک واحد ریسک در مقابل سه واحد سود وجود دارد.
معامله خرید EUR/USD را در نقطه 1. 1225 وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه 1. 1200 و حد سود ما در نقطه 1. 1275 قرار دارد.
حد ضرر به پیپ = 25 پیپ
حد سود به پیپ = 50 پیپ
ریسک به ریوارد = 1: 50/25 = 1: 2
همانطور که میبینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با 1 به 2. پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض میشود.
روش دوم
در ابتدا باید مقدار سرمایه خود را تعیین کنید (متغیر S)، سپس درصد ضرر خود را مشخص کنید (متغیر N).
نقطه ورود معاملات خود را باید مشخص کنید که معمولاً معاملهگران برای تعیین نقطه ورود از تکنیک Triger (تریگر) استفاده میکنند.
استفاده از تریگر زمانی کاربرد دارد که شما محدوده مناسب برای ورود را تشخیص دادهاید اما قیمت دقیق برای ورود را نمیدانید، در این زمان استفاده از تریگر مناسب است.
استفاده از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI، MACD و … برای تشخیص نقطه ورود مناسب است. مثلاً زمانی که خط روند با یک کندل صعودی یا نزولی قدرتمند قطع شود میتواند سیگنالی برای خرید باشد.
بعد از خریداری سهم برای خود حد سود (profit target) برای خروج و حد ضرر فروش تعیین کنید. فاصله بین قیمت خرید و هدف قیمتی فروش را a در نظر بگیرید. مشخص کردن حد ضرر به کمک متغیر N انجام میشود.
معمولاً تعیین حد ضرر به این صورت است که کندل، حد موردنظر شما را رد کند و در نقطه پایینتر بسته شود و کندل بعدی نیز پایین کندل ایجاد شده قرار گیرد.
محاسبه ریسک نیز به کمک حد ضرر (stop loss) انجام میشود.
فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر تعیین شده b نامیده میشود.
حال با تقسیم مقدار b بر a، نسبت ریسک به ریوارد محاسبه میشود.
X*b = (N/100)*S
متغیر X، مقداری است که باید خرید انجام شود. در صورتی که حاصل به دست مده از 0. 5 بیشتر باشد، معامله توجیهپذیر خواهد بود.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
در موقعیتهای تحلیل جهت تعیین نسبت ریسک به ریوارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و ضرر و مشخص کردن محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه مختلف، میتوان طبق تصویر زیر از اندیکاتور مناسب استفاده کرد:
ابزار Forecast یا پیشبینی به تحلیلگران این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج را در معاملات خود تعیین کنند و برای افزایش زیبایی بصری و جذابیت آن میتوانید از آیکونها استفاده کنید.
اندیکاتور Position Size Calculator نیز ابزاری کاربری است که در هر معامله باتوجهبه حجم معامله بر اساس نقطه ورود، حد ضرر و درصد ریسکپذیری شما را تعیین میکند و در هر دو پلتفرم متاتریدر 4MT و 5MT قابلاستفاده است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله کاربرد ارز دیجیتال را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
معرفی دو ابزار مهم حد سود و حد ضرر برای تریدرهای بازار رمزارزها
سطوح حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop-Loss) دو مفهوم بنیادی هستند که تریدرها از آنها برای تعیین استراتژی خروج از معامله براساس میزان ریسکی که حاضرند متحمل شوند، استفاده میکنند.
از این دو حد آستانه در هر دو بازار سنتی و رمزارزها میتوان بهره برد و در میان تریدرهایی با رویکرد تحلیل تکنیکال بسیار محبوب است. برای آشنایی با حد سود و حد ضرر تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
اهمیت نقطه ورود نسبت ریسک به پاداش یا سود به ضرر به بازار و خروج از آن
زمانسنجی بازار استراتژیای است که سرمایهگذاران و معاملهگران از آن برای پیشبینی قیمتهای آینده بازار و تعیین بهترین سطح خریدوفروش داراییها استفاده میکنند. براساس این رویکرد، تعیین نقطه خروج از بازار حیاتی است؛ چراکه در اینجا حد سود و حد ضرر اهمیت پیدا میکنند.
سطوح حد سود و ضرر اهداف قیمتی هستند که معاملهگران ازقبل برای خود تعیین میکنند. اغلب تریدرهای منظم از این سطوح ازپیشتعیینشده بهعنوان بخشی از استراتژی خروج خود استفاده میکنند و بهکمک آنها ترید احساسی را به حداقل میرسانند و ریسک را مدیریت میکنند.
حد سود و حد ضرر چیست؟
حد ضرر(SL) قیمت ازپیشتعیینشده دارایی است که کمتر از قیمت فعلی تعیین میشود. در حد ضرر، پوزیشن فعلی سرمایهگذار برای محدودکردن ضرر بسته میشود. حد سود (TP) نیز قیمت ازپیشتعیینشدهای است که بیشتر از قیمت فعلی در نظر گرفته میشود و در آن، قیمت پوزیشن معاملاتی با هدف کسب سود بسته میشود.
تریدرها میتوانند بهجای سفارشگذاری لحظهای و زیرنظرگرفتن مداوم بازار، با استفاده از این سطوح قیمتی که بهصورت خودکار فعال میشوند، سرمایه خود را بفروشند. در بسیاری از پلتفرمهای تبادل رمزارز، ویژگی حد سود و ضرر وجود دارد. کاربران با استفاده از این ابزار سطوح گفتهشده را تعیین میکنند و زمانیکه قیمت به میزان ازپیشتعیینشده رسید، سامانه معاملاتی بهطورخودکار دارایی آنان را میفروشد.
دلایل استفاده از حد سود و حد ضرر
درادامه، دلایل مهم استفاده از حد سود و حد ضرر و کاربرد آنها در استراتژی معاملاتی را بیان خواهیم کرد.
حد سود و حد ضرر
مدیریت ریسک
حد سود و ضرر نشاندهنده وضعیت فعلی بازار است. کسانی که میدانند چگونه بهترین قیمتهای معاملاتی را بشناسند، درحقیقت فرصتهای ترید مطلوب را یافتهاند و از میزان ریسک مدنظر خود آگاه هستند. محاسبه سطوح SL و TP میتواند نقشی حیاتی در حفظ و گسترش سبد داراییتان ایفا کند.
با استفاده از این روش، نهتنها بهصورت اصولی با انجام معاملات کمریسکتر از داراییتان محافظت میکنید؛ بلکه از ازدستدادن کامل دارایی خود نیز مانع میشوید. ازاینرو، بسیاری از کاربران از حد سود و ضرر در استراتژیهای مدیریت ریسک خود استفاده میکنند.
جلوگیری از انجام معاملات احساسی
حالت روحی فرد در زمانی خاص میتواند بهشدت روی قدرت تصمیمگیریاش تأثیر بگذارد؛ بنابراین، بعضی از تریدرها بر استراتژیهای ازپیشتعیینشده برای جلوگیری از انجام معامله زیر فشار، ترس، طمع یا سایر احساسات نیرومند تکیه میکنند.
شناخت زمان بستن پوزیشن معاملاتی میتواند از تریدهای ناگهانی جلوگیری و درنتیجه، به فرد کمک کند تا تریدی استراتژیک بهجای احساسی انجام دهد.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش
از حد سود و ضرر برای محاسبه نسبت ریسک به پاداش معاملهگر استفاده میشود. این نسبت معیاری برای اندازهگیری ریسک پذیرفتهشده درمقابل پاداش احتمالی است.
درمجموع، انجام معاملاتی بهتر است که نسبت ریسک به پاداش کمتری دارند؛ زیرا این کار بهمعنی بیشتربودن سود احتمالی دربرابر ریسکهای احتمالی است. با استفاده از فرمول زیر میتوان نسبت ریسک به پاداش را محاسبه کرد:
نسبت ریسک به پاداش = (قیمت ورود – قیمت حد ضرر) تقسیم بر (قیمت حد سود – قیمت ورود)
روشهای تعیین حد سود و حد ضرر
روشهای زیادی برای محاسبه بهترین سطوح حد سود و ضرر وجود دارد. این روشها را میتوان بهتنهایی یا در ترکیبی با سایر روشها استفاده کرد؛ اما هدف نهایی یکسان است: استفاده از داده موجود در تصمیمگیری آگاهانه برای بستن پوزیشن معاملاتی. درادامه چند روش تعیین سطوح SL و TP را معرفی میکنیم.
سطوح حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت مفاهیم بنیادی هستند که هر تریدر تکنیکالی با آن آشناست و در هر دو بازار سنتی و رمزارزها استفاده میشود. سطحهای حمایت و مقاومت نقاطی در چارت قیمتی هستند که احتمال افزایش خریدوفروش در آن بیشتر است.
در سطح حمایتی بهدلیل افزایش فعالیتهای خرید، روند نزولی احتمال بیشتری دارد تا متوقف شود. در سطح مقاومت نیز، روند صعودی نمودار احتمال بیشتری دارد تا متوقف شود؛ زیرا فعالیتهای فروش بیشتر است. تریدرهایی که از این روش استفاده میکنند و در پوزیشن لانگ هستند، معمولاً حد سود خود را دقیقاً زیر مقاومت و حد ضررشان را دقیقاً بالای حمایت قرار میدهند.
میانگین متحرک (MA)
با استفاده از این اندیکاتور تکنیکال، تغییرات شدید قیمتی متعادل و جهت نمودار مشخص میشود. میانگین متحرک (Moving Average) را میتوان براساس ترجیح ترید در بازههای زمانی کوتاهمدت یا بلندمدت محاسبه کرد.
تریدرها نمودارهای میانگین متحرک را بهدقت رصد میکنند و در نقاط تقاطع دو میانگین متحرک مختلف که بهمنزله سیگنال است، نقاط خریدوفروش را تعیین میکنند. معمولاً تریدرها از نمودار میانگین متحرک برای تعیین حد ضرر زیر نمودار میانگین متحرک طولانیمدت استفاده میکنند.
روش درصدی
برخی از تریدرها بهجای استفاده از سطوح ازپیشتعیینشدهای که از اندیکاتورهای تکنیکال بهدست آمدهاند، از روی درصد برای تعیین سطوح TP و SL استفاده میکنند. برای مثال، زمانیکه قیمت دارایی ۵درصد از قیمت ورود بیشتر یا کمتر شد، میتوان پوزیشن معاملاتی را بست. این روش برای کسانی مناسب است که با اندیکاتورهای تکنیکال آشنایی ندارند.
سایر اندیکاتورها
در این مقاله، به برخی از روشها برای محاسبه حد سود و ضرر اشاره کردیم؛ اما تریدرها از اندیکاتورهای بیشتری استفاده میکنند. بهعنوان نمونه، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) نشاندهنده زمانی است که دارایی بیشتر از حد خریده یا فروخته شده است. اندیکاتور باندهای بولینگر (BB) نیز نشاندهنده نوسان در بازار است و اندیکاتور MACD از میانگینهای متحرک نمایی بهعنوان نقاط داده استفاده میکند.
جمعبندی
بسیاری از تریدرها و سرمایهگذارها از یک یا ترکیبی از روشهای گفتهشده در این مطلب برای محاسبه حد سود و حد ضرر استفاده میکنند. آنان با استفاده از حد ضرر از پوزیشن معاملاتی ضرربار خارج میشوند یا با استفاده از حد سود، سود بهدستآمده را قطعی میکنند.
توجه کنید که هر تریدر حد سود و ضرر خود را دارد و انجام این روش بیانگر موفقیت قطعی نیست؛ بلکه با استفاده از این روشها میتوان تصمیمهای اصولیتر و منطقیتری گرفت. ازاینرو، توجه به ریسک با تعیین حد سود و ضرر یا استفاده از سایر روشهای مدیریت ریسک، عادتی سودمند هنگام انجام سرمایهگذاری در رمز ارزها است.
نسبت ریسک به ریوارد (سود به ضرر) چیست؟
بعضی سرمایهگذاران بدون توجه به ریسک سرمایهگذاری مبالغ زیادی را از دست میدهند؛ اگر شما هم جزو این افراد هستید یا به تازگی میخواهید سرمایهگذاری کنید با ما همراه باشید چون در این مطلب به بررسی نسبت ریسک به ریوارد(R/R)، نحوه محاسبه آن و معرفی راهی امن برای سرمایهگذاری میپردازیم و شما با خواندن این مطلب میتوانید با آگاهی بیشتری سرمایهگذاری کنید.
مسیر مقاله
مفهوم ریسک به ریوارد
مفهوم ریسک به ریوارد یکی از اساسیترین مفاهیم برای انجام معاملات است که تریدر با استفاده از آن معاملات خود را جوری تنظیم و فیلتر میکند که امید داشته باشد و به اندازه توانش خطر کند. حال این به چه معنا است؟ بگذارید با یک مثال برای شما توضیح دهم:
هر فردی توان تحمل مقدار خاصی خطر را دارد، مثلا ممکن است شما نسبت به سفر شبانه در جنگل حس خطر نکنید ولی همین کار بهنظر دوستتان خطرناک باشد و این یعنی هر فرد با توجه به ویژگیهای مختلفی که دارد باید میزان پذیرش ریسک را در خود بسنجد و نسبت به میزان پذیرش خود تصمیم بگیرد.
از سمت دیگر ممکن است دوست شما در ازای دریافت مبلغی مشخص حاضر باشد این کار را انجام دهد ولی کمتر از آن خیر، چرا که هر نفر حاضر است به نسبت ریسکی که میپذیرد مقدار پاداش معینی دریافت کند
بدیهی است که تصمیمات ما به راحتی تصمیم سفر شبانه به جنگل نیستند! در سرمایهگذاری نیز نسبت ریسک به ریوارد از مفهوم همین مثال پیروی میکند: به زبان ساده مفهوم این نسبت، احتمالی است که یک سرمایهگذار میدهد که بهازای هر ریال ریسکی که در سرمایهگذاری میکند، چقدر میتواند سود به دست آورد.
نسبت ریسک به ریوارد را چگونه محاسبه کنیم؟
با فرض اینکه شما تریدر ماهری هستید و پوزیشن مشخصی دارید؛ حدضرر (Stop Loss) شما حدفاصل پوزیشن فعلی شما با سطح مشخصی از قیمت است که قصد دارید برای جلوگیری از ضرر در صورتی که قیمت رمزارز مورد نظرتان به آن رسید بفروشید. در مقابل حدسود (Take Profit) حدفاصل موقعیت الان شما با سطحی از قیمت است که برنامه دارید در صورت رسیدن سود شما به آن سطح سرمایه خود را خارج کنید.
حال با توجه به اینکه تعریف حد سود و حد ضرر را میدانید؛ به دست آوردن نسبت ریسک به ریوارد ساده است چون این نسبت همان نسبت حد ضرر به حد سود میباشد. به بیان دیگر شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف تقسیم میکنید. هرچه این نسبت به صفر نزدیکتر باشد ریسکی که از معاملاتتان انتظار دارید کمتر میشود؛ بهتر است این نسبت در معاملاتتان بیشتر از یک نباشد.
چرا نسبت ریسک به ریوارد مهم است؟
نسبت ریسک به ریوارد از ابزارهای مهم معاملهگری میباشد و برای اینکه تریدر بهتری باشید نیاز دارید که از این ابزار استفاده کنید زیرا شاخصهای مهم در همهی استراتژیهای مالی است. سوال اینجاست که آیا همه افراد توان این کار را دارند و میتوانند حد سود، حد ضرر و نسبت ریسک به ریوارد را به صورت بهینه تعریف کنند؟ آیا همه میتوانند تریدرهای ماهری باشند؟ با توجه به اینکه افراد درگیریهای متفاوتی دارند امکان اینکه خودشان بتوانند همهی شاخصها را یاد بگیرند و تریدر ماهری بشوند کم است؛ پس چه راهی برای فردی که قصد دارد در کریپتوکارنسی سرمایهگذاری کند وجود دارد ؟
کپیتریدینگ، راهی برای پیدا کردن نسبت ریسک به ریوارد بهینه
برای هرگونه سرمایهگذاری و معاملهگری شما باید بدانید که به چه میزان توان ریسک کردن دارید و بعد از آن اگر تریدر ماهری نیستید و وقتش را ندارید که تریدر ماهری شوید از تجربه افراد با ماهر این حوزه استفاده کنید.
پلتفرم کپیتریدینگ دارایا این امکان را به شما میدهد که پشت دست تریدرهای خبره، ترید کنید کافیست میزانی که میخواهید ریسک کنید را تشخیص دهید و بعد از بین سبدهای دارایا، سبد و تریدر مورد نظر خود را پیدا کنید و شروع به سرمایهگذاری کنید.
ریسک به ریوارد در ارز دیجیتال چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (سود) به سرمایهگذاران کمک میکند تا ریسک از دست دادن پول در معاملات را مدیریت کنند.(مدیریت ریسک) حتی اگر یک معاملهگر معاملات سودآوری داشته باشد، اگر نرخ برد زیر 50 درصد باشد، در طول زمان ضرر خواهد کرد. نسبت ریسک به پرداخت تفاوت بین نقطه ورود تجارت به توقف ضرر و سفارش فروش یا سود را اندازهگیری میکند. مقایسه این دو نسبت سود به زیان نسبت ریسک به پاداش یا سود به ضرر یا پاداش به ریسک را نشان میدهد.
سرمایهگذاران معمولاً هنگام معامله سهام جداگانه از دستورهای توقف ضرر استفاده میکنند تا به حداقل رساندن ضرر و مدیریت مستقیم سرمایهگذاریهای خود با تمرکز ریسک به ریوارد کمک کنند. دستور توقف ضرر یک محرک معاملاتی است که روی سهام قرار میگیرد و در صورت رسیدن سهام به پایینترین حد مشخص شده، فروش سهام از یک سبد را خودکار میکند. سرمایهگذاران میتوانند بهطور خودکار دستورات توقف ضرر را از طریق حسابهای کارگزاری تنظیم کنند و معمولاً نیازی به هزینههای تجاری گزاف اضافی ندارند.
آنچه در این مقاله میخوانید
نسبت ریسکبه پاداش چیست؟
نسبت ریسک به پاداش نشاندهنده پاداشی است که یک سرمایهگذار نسبت ریسک به پاداش یا سود به ضرر میتواند به ازای هر دلاری که در یک سرمایهگذاری ریسک میکند به دست آورد. بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت ریسک به پاداش برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایهگذاری با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متعهد شوند استفاده میکنند. مثال زیر را در نظر بگیرید: سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش 1:7 نشان میدهد که سرمایهگذار مایل به ریسک 1 دلاری برای احتمال کسب درآمد 7 دلاری است. از طرف دیگر، نسبت ریسک به پاداش 1:3 نشان میدهد که سرمایهگذار باید انتظار داشته باشد که 1 دلار سرمایهگذاری کند، تا بتواند 3 دلار از سرمایهگذاری خود به دست آورد.
معاملهگران اغلب از این رویکرد برای برنامهریزی برای انجام معاملات استفاده میکنند و این نسبت با تقسیم مبلغی که معاملهگر در صورت حرکت قیمت دارایی در جهت غیرمنتظره (ریسک) از دست میدهد بر مقدار سودی که معاملهگر انتظار دارد محاسبه میشود. ساخته شده است زمانی که موقعیت بسته است (پاداش). به طور خلاصهوار عبارتنداز:
- نسبت ریسک به ریوارد توسط معاملهگران و سرمایهگذاران برای مدیریت سرمایه و ریسک زیان، استفاده میشود.
- این نسبت به ارزیابی بازده مورد انتظار و ریسک یک معامله معین کمک میکند.
- نسبت پاداش ریسک مناسب، بیشتر از 1:3 است.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه کار میکند؟
در بسیاری از موارد، استراتژیستهای بازار نسبت ریسک به ریوارد ایدهآل برای سرمایهگذاریهای خود را تقریباً 1:3 یا سه واحد بازده مورد انتظار برای هر یک واحد ریسک اضافی میدانند. سرمایهگذاران میتوانند ریسک به پاداش را مستقیمتر از طریق استفاده از دستورات توقف ضرر و مشتقات مانند: اختیار خرید، مدیریت کنند.
نسبت ریسک به پاداش اغلب به عنوان معیاری برای نسبت ریسک به پاداش یا سود به ضرر معامله سهام فردی استفاده میشود. نسبت ریسک به پاداش بهینه در بین استراتژیهای معاملاتی مختلف بسیار متفاوت است. برخی از روشهای آزمون و خطا معمولاً برای تعیین بهترین نسبت برای یک استراتژی معاملاتی خاص مورد نیاز است و بسیاری از سرمایهگذاران نسبت ریسک به پاداش از پیش تعیین شده برای سرمایهگذاری خود دارند.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه به دست میآید؟
نسبت سود به زیان از طریق مشخص کردن حد سود و حد ضرر به دست میآید.
حد سود: نقطهای است که معاملهگر برای تعیین نقطه خروج با حفظ سود تعیین میکند؛ این نقطه به کمک تحلیل تکنیکال به دست میآید و معمولا در مقاومتهای مهم نمودار مشخص میشود.
حد ضرر: نیز عکس حد سود بوده و نشاندهنده مقدار زیانی است که معاملهگر میتواند در یک معامله بپذیرد.
با یادگیری حد سود و حد ضرر میتوان نسبت ریسک به ریوارد را این چنین تعریف کرد؛ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن بوده و در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
برای مشخص کردن ریوارد بر روی نمودار تکنیکال، ابتدا باید اهداف صعودی سهم را مشخص کنید، اهداف صعودی در نقاط مقاومت سهم مشخص میشوند.
نحوه محاسبه ریسک به پاداش
تریدرها اغلب از این نسبت جهت تعیین ورود به معامله یا عدم ورود به معامله استفاده میکنند. این نسبت با تقسیم مقدار زیانی که تریدر حاضر است در صورت عوض شدن جهت حرکت قیمت بپذیرد، بر مقدار سود انتظاری او محاسبه میشود.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمولهای زیر میتوان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر – قیمت ارز = ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
کاربرد R/R
هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معاملهگران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال میباشد.
مثال نسبت ریسک به ریوارد در حال استفاده
این مثال را در نظر بگیرید:
یک معاملهگر 100 سهم از یک شرکت را به قیمت 20 دلار خریداری میکند و برای اطمینان از اینکه ضرر از 500 دلار تجاوز نمیکند، یک دستور توقف ضرر به قیمت 15 دلار میدهد. همچنین فرض کنید که این معاملهگر معتقد است که قیمت آن شرکت در چند ماه آینده به 30 دلار خواهد رسید. در این حالت، معاملهگر مایل است 5 دلار به ازای هر سهم ریسک کند تا پس از بسته شدن موقعیت، بازده مورد انتظار 10 دلار به ازای هر سهم را بدست آورد. از آنجایی که معاملهگر میخواهد مبلغی را که ریسک کرده است دو برابر کند، میتوان گفت که نسبت ریسک به ریوارد 1:2 در آن معامله خاص دارد. قراردادهای مشتقه مانند قراردادهای فروش، که به صاحبان آنها این حق را میدهد که دارایی پایه را با قیمت مشخصی بفروشند، میتوانند برای تأثیر مشابه استفاده شوند.
اگر یک سرمایهگذار ترجیح میدهد برای یک سرمایهگذاری مشخص به دنبال نسبت ریسک به پاداش 1:5 باشد (پنج واحد بازده مورد انتظار برای هر واحد ریسک اضافی)، آنگاه میتواند دستور توقف ضرر را اصلاح کند و بنابراین نسبت ریسک به پرداخت را تعدیل کند. اما درک این نکته مهم است که با انجام این کار سرمایهگذاران احتمال موفقیت در تجارت خود را تغییر دادهاند.
دیدگاه شما