ریسک کلی برای هر دارایی مالی
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / نحوه محاسبه ریسک برای به دست آوردن میزان ریسک کلی و ریسک پرتفوی
نحوه محاسبه ریسک برای به دست آوردن میزان ریسک کلی و ریسک پرتفوی
برای محاسبه ی ریسک از روش های مختلفی استفاده می شود. توجه داشته باشید که بازده یک پرتفوی میانگین وزنی بازدهی سهام مختلف در آن پرتفوی است و ریسک پرتفوی که در این مطلب مورد توجه ماست بر خلاف بازده پرتفوی می باشد و به عواملی مانند درصد سرمایهگذاری در هریک از اقلام پرتفوی، انحراف معیار هریک از اقلام پرتفوی، کوواریانس یا نحوه ارتباط بین نرخ بازدهی اقلام مختلف (یا ضریب همبستگی بین بازدهی اقلام مختلف) بستگی دارد.
رابطه بین ریسک و بازده
ریسک و بازده تا یک نقطه مشخص باهم رابطه مستقیم دارند یعنی با افزایش ریسک بازده نیز افزایش می یابد اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص قدرت بازده کم میشود و از نقطه شکست، خط بازده دارای شیب نسبتاً افقی خواهد گردید. به نحوی که از این نقطه به بعد هرچه ریسک را بالا ببریم با بازده مورد انتظار افزوده نمیشود.
رابطه ریسک و بازده
تعریف پرتفوی (سبد سرمایهگذاری بورس)
لغت پرتفوی به عبارت ساده به ترکیبی از دارایی ها گفته می شود که توسط یک سرمایه گذار برای سرمایه گذاری تشکیل می شود که هر کدام ریسک و بازده متفاوتی دارند.
از نظر تکنیکی یک پرتفولیو در برگیرنده مجموعه ریسک کلی برای هر دارایی مالی ای از دارایی های واقعی و مالی سرمایه گذاری شده یک سرمایه گذار است اما تاکید ما بر روی دارایی های مالی می باشد.
بازده پرتفوی بورس اوراق بهادار
بازدهی را که انتظار میرود در یک دوره ی یک ساله قسمتِ صاحب پرتفوی از اوراق بهادار شود، بازده مورد انتظار آن پرتفوی گویند.
که برای محاسبه آن میتوان از رابطه زیر استفاده نمود:
ریسک پرتفوی بورس اوراق بهادار
بازده یک پرتفوی میانگین وزنی بازده سهام مختلف در آن پرتفوی است و ریسک پرتفوی بر خلاف بازده پرتفوی می باشد و به عوامل زیر بستگی دارد:
- درصد سرمایهگذاری در هریک از اقلام پرتفوی
- انحراف معیار هریک از اقلام پرتفوی
- کوواریانس یا نحوه ارتباط بین نرخ بازدهی اقلام مختلف (یا ضریب همبستگی بین بازدهی اقلام مختلف).
اگر دو نوع اوراق بهادار داشته باشیم، واریانس یک پرتفوی از طریق فرمول زیر به دست می آید:
واریانس پرتفوی = ( σp ۲ )
درصد سهم a از کل پرتفوی = xa
انحراف معیار سهم a برابر σa
کواریانس بازدهی سهم a و سهم b برابر (cov(a،b
مفهوم کوواریانس:
یکی از روش های محاسبه ریسک محاسبه ی کوواریانس می باشد .بطور کلی کوواریانس نشان دهنده نحوه ارتباط دو گونه از اطلاعات با هم میباشد.
- اگر ۲ داده دارای رابطه معکوس باشند، مقدار کوواریانس آن ها منفی میشود.
- اگر ۲ داده از هم مستقل باشند مقدار کواریانس آن صفر خواهد بود.
- اگر ۲ داده دارای ارتباط مستقیم باشند، مقدار کواریانس مثبت خواهد بود.
هدف تشکیل پرتفوی کاهش ریسک می باشد که برای دستیابی به آن، باید سهامی را در پرتفوی قرار داد که دارای رابطه معکوس باشند و کوواریانس منفی داشته باشند تا بازدهی یک سهم کاهش و بازده سهم دیگر افزایش یافته و در نتیجه ریسک کاهش یابد.
با توجه به رابطه زیر:
مفهوم ضریب همبستگی:
ضریب همبستگی (ρ) در واقع بیانگر چگونگی ارتباط بین دو داده از نظر جهت و شدت می باشد و در فاصله [-۱ و ۱] قرار میگیرد:
اگر ρ بین صفر و یک باشد، دو متغیر دارای همبستگی مستقیم میباشند. (هرچه ρ به یک نزدیکتر باشد همبستگی دو متغیر شدیدتر خواهد بود.)
اگر ρ برابر صفر باشد، دو متغیر هیچ گونه تاثیری بر هم نداشته و تغییراتشان مستقل از یکدیگر میباشد.
اگر ρ بین منفی یک و صفر باشد، دو متغیر دارای همبستگی معکوس میباشند.( هرچه ρ به منفی یک نزدیکتر باشد، این همبستگی شدیدتر خواهد بود.)
با جایگذاری در فرمول واریانس خواهیم داشت:
نکته: برای محاسبه ریسک پرتفوی باید از عبارتهای فوق جذر گرفت تا σ_p بدست آید.
نکته: وجود سهامی با ضریب همبستگی (۱) باعث میشود که ریسک پرتفوی حداکثر شود در حالیکه وجود سهام با ضریب همبستگی (۱-) ریسک پرتفوی را حداقل مینماید.
ریسک کلی دارایی مالی تابعی از چندین عامل است که به آن ها اشاره میکنیم:
در این بخش مطالب خلاصه ای در ارتباط با ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک بازار، ریسک تورمی،ریسک تجاری، ریسک مالی ،ریسک نقدینگی،ریسک نرخ ارز و ریسک کشور بیان کردیم.
ریسک نوسان نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک تورمی (Inflation Risk)
ریسک تورمی با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط می باشد، به دلیل اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد.
ریسک تجاری (Business Risk)
ریسک مالی (Financial Risk)
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
ریسک نقدینگی، ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشوند. هرچه عدم اطمینان و ابهام قیمتی در خصوص عامل زمان
ریسک نرخ ارز (Exchange Rate Risk)
ریسک کشور (Country Risk)
نام دیگر ریسک کشور،ریسک سیاسی می باشد. سرمایهگذارانی که در کشورهای دیگر سرمایهگذاری میکنند باید به ثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. هرچه ثبات سیاسی و اقتصادی کشوری بالا باشد ریسک سیاسی در آن کشور پایین است.
انواع ریسک
منابع ریسک که دلیل تغییر و پراکندگی در بازده است به دو دسته کلی تقسیم می شود:
ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
ضریب بتا (β)
شاخص ریسک سیستماتیک یا همان ضریب بتا(β) نتیجه مقایسه ی بین ریسک سیستماتیک موجود در یک سهم با ریسک سیستماتیک موجود در کل بازار سهام میباشد. بتا معیار نسبی ریسک یک سهم با توجه به پرتفوی بازار تمامی سهام ها می باشد. برای محاسبه (β) از شاخص قیمت بورس سهام استفاده می شود.
Ri = بازده مورد انتظار دارایی :منظور از بازده بدون ریسک (Rf)، حداقل بازدهی است که سرمایهگذار بدون قبول هیچ گونه ریسکی میتواند کسب نماید
Rf =بازده بدون ریسک :متوسط نرخ سود بدون ریسک سالانه .با توجه به اینکه خرید سهم برای سرمایهگذار دارای ریسک است لذا نرخ بازده مورد انتظار از سهم (Ri) به خاطر ریسک مورد نظر، نسبت به نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد که به تفاوت آن دو صرف ریسک دارایی میگویند:
Rm = بازده یا شاخص بازار :نشان دهنده متوسط بازدهی ساتنه محقق شده
صرف ریسک دارایی = Ri– Rf
با توجه به توضیحات فوق به تفاوت بازده مورد انتظار بازار (Rm) و نرخ بازده بدون ریسک (Rf)، صرف ریسک بازار گفته میشود.
صرف ریسک بازار = Rm– Rf
به تفاوت بین شاخص بازار ریسک کلی برای هر دارایی مالی با بازده بدون ریسک صرف ریسک بازار گفته می شود. بنابراین ضریب بتا درجه تغییر پذیری و نوسان بازدهی سهم را نسبت به تغییرات شاخص بورس و یا میزان ریسک سیستماتیک یک سهم را نسبت به میزان ریسک سیستماتیک کل سهام موجود در بازار نشان میدهد. با این توضیح رابطه بتا به صورت زیر خواهد بود:
β= (سهم بازدهی تغییرات)/(بازار بازدهی تغییرات)
با توجه به موارد فوق خواهیم داشت:
اگر β>1 باشد، ریسک سیستماتیک سهم بیشتر از ریسک سیستماتیک بازار است پس تغییرات بازدهی سهم بیشتر از تغییرات بازده بازار و در نتیجه بازده مورد انتظار از سهم (Ri) بیشتر از بازده مورد انتظار از بازار (Rm) خواهدبود. این نوع سهام، به سهام تهاجمی شهرت داشته و در زمان رونق بازار جهت سرمایه گذاری مناسبند.
اگر β=۱ باشد، ریسک سیستماتیک سهم با ریسک سیستماتیک بازار برابر خواهد بود. بنابراین تغییرات بازدهی سهم با تغییرات بازدهی بازار برابر و در نتیجه بازده مورد انتظار از سهم (Ri) برابر بازه مورد انتظار از بازار (Rm) خواهدبود یعنی بازده مورد تملک آن سهم هماهنگ با کاهش یا افزایش نرخ بازده کل سهام تغییر میکند.
اگر βi) کمتر از بازده مورد انتظار از بازار (Rm) خواهد بود. این نوع سهام، به سهام تدافعی شهرت داشته و در زمان رکود بازار جهت سرمایه گذاری مناسب میباشند.
رابطه بین نرخ بازده مورد انتظار سهام و بتا :
فرمول بیان شده فوق به مدل CAPM شهرت داشته و بیان میکند که نرخ بازده مورد انتظار یک ورقه بهادار (R_i) برابر است با نرخ بازده یک قلم دارایی بدون ریسک (R_f) به اضافه صرف ریسک یا بازده اضافی ناشی از ریسک سیستماتیک آن ورقه بهادارمیباشد، به عبارت دیگر
نرخ بازده مورد انتظار = نرخ بازده بدون ریسک + صرف ریسک دارایی
نمودار مدل CAPM به خط SML یا خط بازار اوراق بهادار شهرت دارد و به شکل زیر است:
خط SML بیانگر رابطه ریسک سیستماتیک (β) و بازده مورد انتظار یک سهم (Ri) بوده و بیان میکند این دو ربطه ای مثبت با یکدیگر دارند. بطوریکه هرچه ریسک سیستماتیک سهم افزایش یابد، نرخ بازده مورد انتظار نیز افزایش مییابد.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
روش های اندازه گیری ریسک
برای فردی که قصد سرمایهگذاری در هر نوع سرمایهگذاری و در هر نوع بازاری دارد اولین قدم مطمئن میتواند آشنایی با ریسک باشد. وقتی ریسک را بشناسید راحتتر و با استرس هرچه کمتر میتوانید به مدیریت و سودگیری سرمایه خود مشغول شوید اما در صورتی که کورکورانه و بدون آگاهی وارد این مسیر شوید متاسفانه باید بگویم احتمال اینکه مشمول زیان شوید کم نیست. این مقاله را برای آگاهی دادن به شما درباره اندازه گیری ریسک تهیه کردهایم، امیدواریم از آن نهایت بهره را ببرید.
فهرست عناوین مقاله:
ریسک چیست؟
ریسک تعاریف ساده تا پیچیده زیادی دارد، به طور خلاصه به احتمال اینکه چقدر نتیجه یک عمل میتواند زیانبار باشد ریسک گفته میشود. از سلامتی گرفته تا معاملات مالی کسر نسبت نتایج زیانبار به کل نتایج ریسک نامیده میشود، البته ریسک در تعریفی دیگر میتواند به دست آمدن سود کمتر از آن سودی باشد که انتظارش را داشتید. از دیدگاهی تخصصیتر ریسک انحراف معیار نرخ بازدهی است. اگر به خصوص درباره عوامل ریسک سرمایهگذاری صحبت کنیم میتوان به نوسانات اقتصادی اشاره کرد که باعث تغییر در قیمت سهامها، ارزش محصولات، نرخ ارز و نرخ بهره و غیره میشود. در ادامه با انواع روش اندازه گیری کردن ریسک آشنا خواهید شد.
انواع اندازه گیری ریسک
ریسک سیستمی و غیرسیستمی
در یک دستهبندی کلی و ابتدایی باید تعیین کنیم ریسک جز ریسک سیستمی یا ریسک غیر سیستمی است. ریسک سیستمی قابل دستکاری نیست اما ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد. ریسک سیستمی ناشی از تحولات گسترده بازار و اقتصاد کشور است و هر چقدر یک کشور از نظر اوضاع سیاسی متغییرتر باشد بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد و ریسک افراد آن جامعه برای سرمایهگذاری بیشتر است. ریسک غیرسیستمی زیرمجموعه سازمانهای خاص است و قابلیت تغییر بیشتری دارد. نظریهای با عنوان پرتفولیو وجود دارد که به وسیله آن ریسک غیرسیستمی را میتوان از بین برد.
ریسک بازار
وقتی به طور غیرمنتظره قیمت محصولات یا نرخها تغییر میکنند این ریسک به طور مطلق (سنجیده با پول) یا به طور نسبی به شاخص معین ایجاد میشود. در اندازه گیری ریسک نسبی بر اساس انحراف از شاخص اعمال صورت میگیرد. این ریسک دارای زیرمجموعههای کوچکتری هم میشود مثل:
ریسک کالا: ریسک سرمایهگذاری درباره محصولاتی مثل محصول کشاورزی یا فلزات ساختمانی و… .
ریسک ارزی: مربوط به مسائل خارجی موثر روی آن.
ریسک اوراق بهاداری که دارای درآمد ثابت هستند. مانند ابزار حساس به نرخ بهره.
ریسک سهام: به بازار سهام ربط دارد.
ریسک اعتباری
این ریسک در صورتی است که شرایط یکی از طرفین قرارداد جوری دستخوش تغییرات میشود که نمیتواند به تعهدات ذکر شده در مفاد قرارداد عمل کند. معمولا در قراردادهایی مثل وام، اوراق مشتقه که عرضهکننده نتواند مبلغ را به سهامدار بازگرداند و اوراق قرضه بیشتر شاهد این ریسک هستیم.
ریسک نقدینگی
در بعضی از انواع سرمایهگذاری مثل اوراق مشتقه توان نقدینگی بالا یک مزیت محسوب میشود اما همیشه ممکن است بنا بر عرضه و تقاضا و حتی به دلیل وجود همین اوراق مشتقه اوضاع بازار به طور ناگهانی تغییر کند و محل سرمایهگذاری قادر نباشد مبلغ را به سهامدار تحویل دهد پس مجبور میشود برای نقدینگی خود محصولاتش را پایینتر از قیمت اصلی به بازار بفروشد.
ریسک عملیاتی
همان طور که از اسم متوجه شدید این ریسک شامل خطایی است که افراد یا سیستمهای ناسالم یا یک سری عملکردهای داخل سازمانی اشتباه ناشی میشود. برای اندازه گیری ریسک باید سازمانها و قیمتگذاری ها، پرداخت مبالغ و تسویه حسابها همگی به دقت بررسی شوند. باید دید که این شرکتهای سرمایهگذاری از چه سیستمی استفاده میکنند و اعتبار آن و تمامی فاکتورهای عملکردی دیگر برای اندازه گیری کردن ریسک بازنگری شوند.
ریسک نرخ بهره
خیلی رویداد رایجی است و هنگام تغییرات خیلی شدید نرخ بهره ایجاد میشود. این ریسک بر جنبههای مختلف بازار تاثیر میگذارد.
ریسک تورم در اندازه گیری ریسک
علت این ریسک نوسانات قیمت است. فرض کنید شما سهمی خریداری کردهاید که انتظار دارید ۳۰ درصد به شما سود برساند و نرخ تورم ۸ درصد است، اگر این نرخ به ۲۰ درصد افزایش پیدا کند ممکن است سود مدنظر شما دیگر ارزشی برای ادامه سرمایهگذاری نداشته باشد.
ریسک مالی
مربوط به میزان بدهی شرکتهای عرضهکننده است، وقتی شرکتی بدهی بالایی داشته باشد ریسک آن بیشتر و احتمال ورشکستگی آن بیشتر است. پس قبل از سرمایهگذاری در هر شرکتی به طور کامل درباره آن تحقیق کنید.
روشهای اندازه گیری ریسک
برای اندازه گیری کردن ریسک از شاخص و فرمولهای خاص استفاده میشود. برخی از انواع شاخص عبارتند از: شاخص بتا، نیم انحراف معیار، انحراف معیار، نیم واریانس، واریانس، متوسط قدرمطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر. دو روش اندازه گیری داریم که یکی قدیمی و دیگری جدیدتر است. انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک دارایی با یک پرتفوی یا سبد سهام است و طبق این فرمول محاسبه میشود:
برای حساب کردن انحراف معیار به منظور اندازه گیری ریسک از بازدهها استفاده میشود.
شاخص بتا: روش اندازهگیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را مثل سایر ریسکهای سیستمی با متنوعسازی میتوان اندکی کاهش داد. معمولا شاخص بتا غیرسیستمی/ بازار مساوی یک است و مقادیر بالاتر از ۱ نشاندهنده ریسک بسیار بالا و در صورت موفقیت سود بالا است. متقابلا شاخص بتا کمتر از ۱ ریسک کمتری دارند و متعاقبا در صورت موفقیت و ضرر نکردن سود کمتری دارند.
روش قدیمی اندازه گیری ریسک
شامل معیارهای آنالیز گپ، تحلیل سناریو، اندازه گیری ریسک مشتقه و آنالیز دیرش است.
- آنالیز گپ: این روش ساده است اما تنها روی تغییرات نرخ تمرکز دارد و مناسب نوسانات بازار مدرن نیست. در این روش در یک بازه زمانی مشخص میزان نرخ درآمد به نرخ بهره پیشبینی میشود، همین دارا بودن افق زمانی یک عامل محدود کننده است و به قیمت واقعی دارایی و بدهی توجه نمیشود.
- تحلیل سناریو: همان طور که از اسم پیداست در این روش انواع سناریو فرض شده و بر طبق هر یک ریسک محاسبه میگردد. متاسفانه صحت این پیشبینیها تایید شده نیست و محاسبات به نسبت زمانی که این روش کاربرد داشته است به شدت پیچیدهتر شدهاند.
- ریسک اوراق مشتقه:
کاربرد اوراق مشتقه و همچنین دلیل بهوجود آمدن آنها کاهش ریسک سرمایهگذاری در شرکتهایی با ریسک بالای سهام است اما همچنان برای تغییرات کوچک مناسب هستند و تغییرات بزرگ را نمیتوانند پوشش دهند. شاخصهای اندازه گیری کردن ریسک این اوراق شامل:
- پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه بهوجود بیاید.
- پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری که در اوراق اصلی بهوجود بیاید.
- پارامتر رو: تغییراتی که به ازای تغییر در نرخ بهره در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر وگا: تغییراتی که به ازای تغییر در حجم در قیمت مشتقه ایجاد شود.
- پارامتر تتا: شاخص اندازه گیری ریسک که به ازای تغییر به ازای زمان در قیمت مشتقه ایجاد شود.
۴. آنالیز دیرش
شاخصی بسیار بهتر از آنالیز گپ است. بنا بر میانگین مقدار نقدینگی حساب میشود و به ارزش خالص دارایی تمرکز دارد. همچنان این روش هم امروزه نمیتواند کاربردی داشته باشد زیرا محاسبات پیچیدهتر شدهاند.
روشهای جدید اندازه گیری ریسک:
- تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن): نوع سرمایهگذاری به اسم تخصیص دارایی تاکتیکی در این تئوری استفاده میشود و با آن در سهام، اوراق بدهی و پول نقد سرمایهگذاری میکنند تا ریسک کاهش پیدا کرده و به تعادل بیشتری برسد واژهی پرتفوری به معنی سبد سرمایهگذاری است و گزینههای پیش پای خریدار میگذارد ریسک کلی برای هر دارایی مالی که هم بتواند سود خود را دریافت کند و هم ریسک کمتری برایش به ارمغان بیاورد.
در اصل مجموعهای از گزینهها به نحو خاص پیش روی خریدار قرار میگیرد و بیشتر تمایل و علاقه آنها نیز برای انتخاب تا حدی مشخص است این گونه اندازه گیری کردن ریسک صورت میگیرد و بازار تجزیه و تحلیل میشود. البته این روش پیچیدهتر از توضیحات فوق است. طبق آخرین تحقیقات نشان میدهد اگر تنوع سبد خرید بالاتر از ۱۶ باشد و انواع اوراق بهادار در آن موجود باشد ریسک غیرسیستمی به حد ریسک سیستمی میرسد.
- ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر): کاربرد آن در اندازه گیری ریسک داراییهای مالی است مثل سهام و کالا و… . برای توزیع نرخ بازدهی از آن استفاده میشود و به کل برای اندازه گیری امروزه کاربرد گستردهای دارد. ۲ روش محاسبه دارد: روش پارامتری و غیرپارامتری.
A. روش پارامتری برای اندازه گیری فرضیاتی دارد مثل توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی. و با این فرمول قابل اندازه گیری است: Var=M.ZaQT80.5
VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش ریسک کلی برای هر دارایی مالی بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده
این شاخص بسیار مناسبی برای پیشبینی سرمایهگذار است چون حتی در صورت ضرر، از پیش آماده جبران خسارتها و عمل به تعهدات خود در قراداد خواهد بود این معیاری الزامی برای استفاده در بانکها برای تعیین کفایت سرمایه است.
B. روش غیرپارامتری: سادهترین روش غیرپارامتری روش تاریخی است. این روش فرض میکند رفتار بازدهی و سود مالی همانند رفتار گذشته آنها است و دقیقا احتمال بازده جدید تابع پارامترهای پیشین است پس از تئوری پرتفوی اقدام به محاسبه میکند و ریسک را اندازه میگیرد.
فرمول روش پارامتری در این روش هم استفاده میشود با این تفاوت که انحراف معیارش با روش تاریخی حساب خواهد شد. به ترتیب محاسبه دارای این مراحل است: مشخص کردن دارایی مالی پایه، عواملی که بر دارایی مالی اثر دارند همانند نرخ بهره و نرخ ارز، سپس در صورتی که تنها یک دارایی در میان باشد سهام مورد نظر بر پایه دادههای تاریخی باید حساب شوند و دوره محاسبه بازده به طور دقیق تعیین میگردد.
حال اگر تنها یک دارایی در میان نباشد و جمعی از داراییها باشند باید تاریخچه تاریخی که مورد استفاده پرتفوی است به روزرسانی شود. مشکل این روش داشتن فرض یکسان به گذشته و آینده است که خیلی نمیتوان روی آن حساب کرد. یکی دیگر از روشهای غیرپارامتریک اندازه گیری کردن ریسک روش مونت کارلو است، در این روش نیازی به فرض کردن اینکه توزیع بازده نرمال است نداریم و برای ابزارهایی با تابع غیر خطی کاربرد دارد. مونت کارلو به جای بهرهگیری از تاریخ از نمونههای تصادفی و شبیهسازی شده بسیاری که از توسط رایانه ساخته شدهاند، استفاده میکند.
مراحل این روش به این ترتیب هستند: تعیین کردن تمام فرآیندهای احتمالی و پارامترهای موثر در متغییرهای مالی، شبیهسازی کردن قیمت برای تمامی متغییرها، تکرار مراحل قبلی به اندازهای که شبکه توزیع پرتفوری ساخته شود، محاسبه ارزش در معرض ریسک با فرمول خاص.
شاخصها و پارامترهایی که اشاره کردیم چه مواردی هستند؟برای اندازه گیری ریسک بنا بر استفاده رایج در سازمانها برای استفاده غیرمالی معمولا یکی از این موارد هستند:
EaR (مالیات در معرض ریسک است): حداکثر کاهش مالیاتی که در مقایسه با هدف از پیش تعیین شده با واسطه تاثیر اندازه گیری کردن ریسک بازار در یک بازه مشخص و سطح اطمینان خاص اندازه گیری میشود.
EPSAR (سود هر سهم در معرض ریسک است): در صورتی که مبنای مورد استفاده مبنی بر سود و سهم باشد سود هر سهم از روش محاسبه با بیشترین مقدار کاهش EPS نسبت به EPS هدف و تاثیر ریسک بازار به جریان مالیات اندازه گیری میشود.
CFAR (به جریان نقد در معرض ریسک گفته میشود): بیشترین مقدار کاهش جریانهای نقدی خاص نسبت به هدف از پیش تعیین شده با واسطه ریسک بازار است ریسک کلی برای هر دارایی مالی که در دوره مشخص با سطح اطمینان خاص برای اندازه گیری کردن ریسک استفاده میشود.
سخن پایانی
شاید در ابتدا مطالب فوق پیچیده به نظر برسند و واقعا هم همین طور است اما نیازی نیست به تمامی مسائل ریاضی آن مسلط شوید، اگر هرکدام از مفاهیم را جداگانه مطالعه کنید و درباره آنها اطلاعات به دست بیاورید به شما دیدگاهی خواهد داد که روی تصمیمگیری شما تاثیر مثبت میگذارد و کمتر در معرض ریسک و ضرر قرار خوهید گرفت. قبل از سرمایهگذاری درباره عرضه کننده تحقیق کنید و در صورتی که دارای بدهی زیادی است یا در بازاری فعالیت میکند که تورم شدید سرمایه شما را تهدید میکند بهتر است درباره آن تجدید نظر کنید و یا با خرید اوراق مشتقه از ریسک سرمایهگذاری خود بکاهید.
سوالات متداول اندازه گیری ریسک
مراحل مدیریت ریسک چیست؟
اولین مرحله از مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال، مشخص کردن هدف است. در مرحله بعد باید ریسک و خطر شناسایی شود. سپس با ارزیابی ریسک باید مشخص شود که معامله گر قصد دارد به ریسک چه واکنشی نشان دهد. در آخر نیز باید بر تمامی مراحل قبلی نظارت شود.
مزیت استفاده از مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک باعث میشود که معامله گر در هنگام نوسانات شدید یا اتفاقات و حوادث بازار مالی واکنش هیجانی نداشته باشد و تصمیمگیریهای درستی داشته باشد. گاهی اوقات در زمان بروز خطرات یا اشتباه بودن پیش بینی، ممکن است معاملهگر نتواند از استراتژی درست کمک بگیرد. برای حل این مشکل میتوان از مدیریت ریسک استفاده کرد.
ریسک بازاری چیست؟
با کمک ریسک بازاری معامله گر قادر است به گونهای برنامهریزی کند که در تمامی معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال یک حد ضرر مشخص کند. بنابراین نه تنها با انجام معاملات جایگاه قبلی خود را از دست نخواهد داد، بلکه به جایگاه بالاتری جابجا میشود.
مهم ترین اقدام برای بررسی میزان ریسک چیست؟
برای بررسی میزان ریسک و خطا تمامی اخبار و اطلاعات روز مربوط به ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار دهید. همین طور مشخص کردن سقف و کف قیمتی نیز به معاملهگران کمک میکند که میزان ریسک را بهتر بررسی کنند.
بازده سرمایه گذاری
برای سرمایه گذاری، مفاهیم ریسک و بازده بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد که مورد توجه سرمایه گذاران قرار می گیرد و در این راستا این دو مقوله از هم جدا نیستند.
سرمایه گذاران برای تصمیم گیری به منظور کسب سود و بازده مطمئن، می توانند از ارتباط بین ریسک و بازده استفاده نمایند.
بازده سرمایه گذاری:
بازده سهام می تواند مقدار سود و یا پولی باشد که پس از سرمایه گذاری به دست می آید. لازم است به این نکته توجه داشت که بین بازده یا سود مورد انتظار و بازدهی که در حقیقت به دست می آید تفاوت هایی وجود دارد.
نکته: در واقع به تفاوت بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
رابطه بین ریسک و بازده، رابطه ای مستقیم می باشد. یعنی هر چه میزان بازده مورد انتظار بالا تر باشد، باید ریسک بالاتری را تحمل کرد. برای همین لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی، درجه ریسک پذیری تعیین شود تا تعادل مناسبی بین ریسک و بازده ایجاد شود.
معرفی تئوری های ریسک و بازده:
مفهوم اصلی در سرمایه گذاری، به ریسک و بازده مربوط می باشد بر همین اساس، تئوری های ریسک و بازده مهم و قابل توجه هستند که لازم است به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شود.
نکته: در دنیای سرمایه گذاری، ریسک و بازده دو مفهوم متضاد و متناقض با هم می باشند.
بازده:
بازده (return) به پاداشی گفته می شود که شخص از سرمایه گذاری خود در اوراق و دارایی های مختلفی کسب می نماید.
این طرح ها شامل موارد زیر می باشد.
- دارایی های واقعی
- دارایی های مالی
- طرح ها و پروژه ها
بر همین اساس، می توان گفت که بازده همان نیروی محرکی است که انگیزه سرمایه گذاری را ایجاد می ریسک کلی برای هر دارایی مالی کند.
انواع بازده:
بازده به انواع زیر تقسیم می شود:
بازده مورد انتظار:
بازده مورد انتظار “Expected Return”، به مقدار پولی می گویند که شخص سرمایه گذار انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود آن را دریافت کند.
تئوری های ریسک و بازده
بازده واقعی:
بازده واقعی Actual Return، به میزان سود یا زیان واقعی می گویند که به یک سرمایه گذار تعلق دارد. این بازده به شکل زیر بیان می گردد: بازده مورد انتظار بعلاوه تاثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد می کند.
توضیحات در مورد بـازده واقعی:
بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار می گیرد، سودی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاری های خود دریافت می کنند.
بازده اضافی:
بازده اضافی “Excess Returns”، که به آن بازده اضافی آلفا گفته می شود، بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبدی می باشد که از یک معیار ها و یا شاخص هایی با سطح ریسک مشابه بهتر عمل می کنند و بیشتر می شوند.
این بازده به طور وسیعی برای اندازه گیری ارزش افزوده ایجاد شده توسط پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری، مورد استفاده قرار می گیرد و باعث سنجش توانایی مدیریت در غلبه بر بازار می باشد.
بازده سود سهام نقدی:
بازده سود سهام نقدی “Dividend Yield”، به نسبت مالی گفته می شود که نشان می دهد شرکت چه اندازه به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت می کند.
نکته ۱: این بازده به صورت درصدی نشان داده می شود و می تواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه گردد.
نکته ۲: این بازده روشی برای اندازه گیری مقدار جریان وجوه نقد می باشد.
بازده غیر عادی:
بازده غیر عادی “Abnormal Return”، به درصدی گفته می شود که برای توصیف بازده به دست آمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی، مورد استفاده قرار میگیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار می باشد.
نرخ بازده مورد انتظار نیز بازده محاسبه شده بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی ها می باشد که با استفاده از میانگین بلند مدت بازده یا سایر ارزیابی ها به محاسبه می گردد.
ریسک (RISK) یعنی تفاوت بین آن چه که انتظار داریم و آن چه که اتفاق می افتد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی:
مفهوم ریسک و بازده در مباحث مدیریت مالی، یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی است که از مسئولیت های اساسی در کسب و کار به شمار می رود.
به طور کلی، به هر اندازه که یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، احتمال بازده مالی آن بیشتر خواهد بود. البته استثنا هایی در این خصوص وجود دارد، زیرا ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله نسبت سودآوری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
نوسان:
در واقع نوسان به معنی نحوه تغییر قیمت نوع خاصی از اوراق بهادار در یک بازده زمانی مشخص می باشد که درصد نوسان عبارت است از سنجش میانگین تفاوت بین قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص.
نکته: به هر اندازه که نوسان یکی از اوراق بهادار بیشتر باشد، عدم قطعیت آن نیز بیشتر خواهد بود.
صرف ریسک:
صرف ریسک (Risk ریسک کلی برای هر دارایی مالی Premium) به این مفهوم است که در صورت ثابت بودن همه عوامل، ریسک بیشتر، با بازده بیشتر همراه خواهد بود.
نکته ۱: صرف ریسک برای مدیران مالی مهم می باشد زیرا وام دهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت، با دقت آن را بررسی کرده و تصمیمات خود را بر اساس سطح ریسک آن شرکت اخذ می کنند.
نکته ۲: اگر وام دهنده به یک کسب و کار پر ریسک وام اعطا نماید، احتمالا بازده بیشتری به عنوان نرخ سود از آن کسب و کار خواهد گرفت.
اهرم مالی:
بیشتر شرکت ها منابع مالی خود را از طریق بدهی و یا انتشار اوراق بهادار و سهام کسب می کنند. منظور از منابع مالی با انتشار سهام، کسب منابع از طریق سهامداران شرکت می باشد که این سهامداران متناسب با میزان سرمایه گذاری خود، در سود شرکت سهیم هستند.
تامین مالی از طریق بدهی و قرض، توسط نهاد های مالی انجام می گردد و اگر شرکت وام گیرنده به طور مرتب سود وام را به وام دهنده پرداخت نماید، دیگر نیاز به شریک کردن وام دهنده در درآمد خود را نخواهد داشت.
نکته: همچنین می توان گفت ضرر ها از طریق این اهرم مالی می توانند افزایش یابند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ارزش اسمی سهام را به شما پیشنهاد می کنیم.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
آموزش بورس قسمت هجدهم – ریسک و بازده در بورس
مفهوم ریسک بازده جزء اصول اولیه و لاینفک کلیه تصمیم های سرمایه گذاری می باشد. هر تصمیمی که شما برای سرمایه خود می گیرید، بایستی بین ریسک و بازده نوعی تعادل ایجاد کند. ریسک و بازده مورد انتظار با یکدیگر رابطه مستقیم دارند. هر چه ریسک ورقه بهادار افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایه گذار نیز افزایش خواهد یافت.
مثال 1: اگر شما به سود و بهره حساب های بانکی اکتفا نکنید و مثلا دارایی خود را به جای سپرده کردن در بانک، در سهام بورس سرمایه گذاری کنید، در واقع ریسک بیشتری انجام داده اید و البته به این دلیل بوده که انتظار بازده بالاتری نیز داشته اید. هر چند که ممکن است بازده به دست آمده (واقعی) از سرمایه گذاری در سهام شرکت های بورس کمتر از حالتی باشد که پول خدو را در بانک سپرده کرده اید و لزوما قبول ریسک بیشتر به معنای کسب بازده واقعی بالاتر نیست.
مثال 2: شما در یک مسابقه تلویزیونی شرکت کرده اید و 5 میلیون ریال برنده شده اید، مجری مسابقه به شما پیشنهاد می دهد که دو راه دارید یا همین 5 میلیون ریال را دریافت می کنید و از ادامه مسابقه منصرف شوید و یا اینکه در مرحله بعد بین دو گزینه یکی را انتخاب کنید. یکی از این دو گزینه مبلغ 20 میلیون ریال و دیگری تنها یک دسته گل است. احتمال انتخاب این دو گزینه در این حالت، 50 درصد است. شما کدام پیشنهاد را انتخاب می کنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هر چه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
در کل، در صورتی که دارایی خود را در حساب بانکی بگذارید، شما کمترین میزان ریسک را متحمل شده اید و هر چه به سمت خرید سهام شرکت های بورسی و همچنین معاملات آتی پیش بروید، بر میزان ریسک شما افزوده خواهد شد، و در واقع انتظار کسب بازده بالاتری نیز دارید.
مفهوم بازده
به دست آوردن منفعت از سرمایه گذاری را بازده می گویند در واقع بازده همان پاداش سرمایه گذاری است. اگر سهام یکی از شرکت های بورس را خریداری نمایید، از دو طریق کسب منفعت می کنید:
1) افزایش قیمت سهام در طول مدتی که سهام را نگهداری نموده اید که به آن بازده قیمتی سهام یا اصطلاحا سود سرمایه گویند و از رابطه زیر بدست می آید:
قیمت سهم در اول دوره – قیمت سهم در آخر دوره
قیمت سهم در اول دوره
2) دریافت سود نقدی که بعد از برگزاری مجمع عمومی سالیانه محقق می شود و به آن بازده نقدی گفته می شود که از رابطه زیر بدست می آید:
سود تقسیمی هر سهم
قیمت سهم در اول دوره
2. مفهوم ریسک
ریسک در حالت کلی به این معنی است که نتیجه تحقق یافته با نتیجه مورد انتظار یکسان نباشد. عامل ذاتی ریسک، نوسان و عدم قطعیت است. یعنی هر چه نوسان و عدم قطعیت بیشتر باشد، ریسک نیز بیشتر می باشد، در حوزه سرمایه گذاری، ریسک یعنی امکان اینکه بازده واقعی از بازده مورد انتظار متفاوت باشد.
مثلا چون بازده سرمایه گذاری در سهام عادی بطور دقیق قابل پیش بینی نیست (به دلیل تغییر قیمت خود سهم یا تغییر سود تقسیمی)، سرمایه گذاری در سهام عادی همراه با ریسک است اما چون با سپرده کردن پول در حساب بانکی اصل و بهره آن حتما دریافت خواهد شد، سرمایه گذاری در آن همراه با ریسک نیست. هر چند انتظار بازده بیشتری نیز از سرمایه گذاری در سهام دارید.
3. انواع ریسک
ریسک در حالت کلی به دو قسمت ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم می شود: در صورتی که دلیل و عامل بوجود آمدن ریسک ناشی از عوامل کلان حاکم بر بازار باشد و از عهده و توان مدیران شرکت و عوامل درونی شرکت خارج باشد، به آن ریسک سیستماتیک گویند.
مثلا تغییر در نرخ ارز خارج از اراده و کنترل مدیران شرکت ها به صورت فردی می باشد. تغییر پذیری نرخ ارز یا ریسک هایی از این قبیل قابل کنترل نمی باشند. هر چه توان با یکسری از ابزارهای مالی خاص، در مقابل این نوع ریسک ها خود را پوشش داد.
ریسک غیر سیستماتیک، به ریسکی گفته می شود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر این ابزار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط می شود. این ریسک را می توان کنترل کرد و همچنین کاهش داد. برای مثال می توان با بهبود ساختار سرمایه شرکت، ریسک مالی آن شرکت را کاهش داد.
در ادامه به توضیح ریسک هایی خواهیم پرداخت که بیشترین تاثیر را بر تصمیم شما به عنوان سهامدار بورس دارد:
1-3. ریسک بازار
اگر در نتیجه عوامل کلی مانند جنگ، رکود و رونق اقتصادی، تغییرات اقتصادی و … تغییری در بازده مورد انتظار سهامداران بوجود آید، به آن ریسک بازار می گویند. این ریسک قابل کنترل نبوده و می تواند تاثیرات زیادی بر قیمت سهام شرکت های بورسی داشته باشد. اخبار مربوط به مذاکرات هسته ای ایران، انتخابات ریاست جمهوری، جنگ های منطقه و … همگی جزء ریسک های بازار بوده و به صورت مستقیم بر روی نرخ بازده سهامداران تاثیرگذار می باشد.
2-3. ریسک نرخ ارز
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است. یعنی مثلا اگر 1000 دلار دارایی داشته باشید و قصد فروش آن را داشته باشید، به ازای فروش آن چه مبلغی به ریال یا تومان دریافت خواهید کرد. هر چه این نوسان بیشتر باشد، ریسک نرخ ارز نیز بیشتر خواهد بود.
بسیاری از شرکت ها که در بورس فعالیت می کنند وارد کننده یا صادر کننده بوده و تغییرات نرخ ارز می تواند روی میزان هزینه ها، تولید، فروش و سود آنها، به شدت تاثیرگذار باشد. وقتی نرخ ارز شروع به افزایش می کند شرکت هایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری خریداری کنند، در نتیجه حاشیه سود آن ها کم خواهد شد.
بر عکس شرکت هایی که به صادرات می پردازند، می توانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با قیمت بالاتری بفروشند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند. برای مثال چند سال پیش که قیمت دلار به یکباره افزایش چشمگیری پیدا کرد، قیمت تعدادی از سهام بورس از جمله صنایع پالایشگاهی که با دلار رابطه مستقیم داشتند، شروع به افزایش کردند و قیمت برخی از سهام این گروه حتی به میزان 10 برابر نیز افزایش یافت.
. ریسک تجاری
این ریسک با عوامل خاص و منحصر به فرد یک صنعت یا شرکت خاص مرتبط می باشد. به عنوان مثال، تغییر قیمت جهانی نفت بر روی قیمت سهام شرکت های صنعت خودرو تاثیرگذار نیست اما اثر مستقیمی بر روی قیمت سهام شرکت های پالایشگاهی خواهد داشت.
اگر قیمت نفت کاهش پیدا کند، قیمت محصولات این شرکت ها نیز کاهش پیدا می کند و باعث کاهش سود آوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت ها می شود. در نتیجه این وظیفه سهامدار است که در ابتدای خرید سهام شرکت، به عوامل مهم خاص صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، توجه نماید و تغییرات و نوسانات احتمالی این عوامل را در محاسبات خویش لحاظ کند.
4-3. ریسک نرخ بهره
به تغییرات و نوساناتی که در میزان نرخ بهره در اقتصاد پیش می آید، ریسک نرخ بهره می گویند. این ریسک بیشتر در خصوص اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت مطرح است. در کشور ما، ریسک نرخ بهره در واقع همان تغییر در نرخ بهره بانکی می باشد.
مثال: فرض کنید در حال حاضر نرخ بهره سپرده های بانکی بلند مدت 20 درصد می باشد. همچنین اوراق مشارکت 5 ساله مربوط به یک طرح خاص با سود 22 درصد نیز از طریق بانک ها پذیره نویسی شده و یا در بازار بورس قابل خرید می باشند.
آقای احمدی سهامدار مثال ما که این موقعیت را می بیند، دارایی خود را در اوراق مشارکت 5 ساله سرمایه گذاری می کند چون نرخ بهره این اوراق 2 درصد بیشتر از سپرده های بانکی می باشد. با انجام این کار آقای احمدی نوسان نرخ بهره را قبول می کند، چون در ادامه ممکن است در نتیجه عواملی همچون تغییر رئیس جمهور، نرخ بهره سپرده های بانکی افزایش یابد و مثلا به 25 درصد برسد و در نتیجه تقاضا و قیمت اوراق مشارکت کاهش خواهد یافت. برعکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. با کاهش نرخ بهره سپرده های بانکی، تقاضا برا اوراق مشارکت افزایش یافته و در نتیجه قیمت این اوراق افزایش خواهد یافت.
از طرق دیگر افزایش نرخ بهره یا همان نرخ بهره بانکی، باعث افزایش نرخ وام دهی یا نرخ تسهیلات بانک ها نیز می شود و در نتیجه هزینه تامین مالی شرکت های بورسی بیشتر می شود. با افزایش هزینه تامین مالی، سود شرکت ها کاهش یافته که تاثیر مستقیمی بر قیمت سهام آنها در بورس دارد.
5-3. ریسک تورمی
افزایش سطح عمومی قیمت ها در اقتصاد را تورم می گویند. معنی ریسک تورمی این است که همزمان با افزایش تورم در کشور، قدرت خرید افراد کاهش می یابد.
مثال: آقای احمدی دارای پر تفویی از سهام متنوع موجود در بورس می باشد. ارزش حال حاضر این پرتقوی در حال حاضر 300 میلیون ریال می باشد. یعنی اگر ایشان تمام سهام موجود در پر تقوی خود را امروز به فروش برساند، دارای مبلغ 300 میلیون ریال وجه نقد خواهد بود. آقای احمدی با این مبلغ می تواند خودرویی به همنی مبلغ را در بازار خریداری نماید.
با فرض اینکه آقای احمدی اقدام به فروش سهام خویش نکند و تورم کشور نیز در طی روزهای آتی افزایش یابد، قیمت خودرو مورد نظر نیز افزایش یافته و مثلا به قیمت 350 میلیون ریال می رسد. بعد از چند ماه و با فرض اینکه قیمت سهام تغییر چندانی نکرده باشند، آقای احمدی با مبلغ حاصل از فروش سهام دیگر قادر به خرید خودرو مورد نظر نخواهد بود و بایستی مبلغی اضافه نیز خارج از فروش سهام برای این موضوع اختصاص دهد. به چنین نوسانی در برابری قیمت دارایی های مختلف، ریسک تورمی می گویند.
6-3. ریسک مالی
این ریسک در نتیجه استفاده از بدهی در ساختار سرمایه بوجود می آید. یعنی هر چه شرکت وام و تسهیلات بیشتری اخذ کند، میزان این رسیک افزایش می یابد. بسیاری از شرکت ها جهت پیشبرد فعالیت ها و افزایش سرمایه گذاری و کسب سود، از بانک های مختلف تسهیلات و اعتبار دریافت می کنند. این شرکت ها ممکن است در آینده منابع نقدی کافی برای بازپرداخت و پوشش این وام ها نداشته باشند.
در نتیجه افرادی که سهامدار این شرکت ها می باشند ممکن استت با چنین خطری مواجه شده و دارایی خود را از دست بدهند. از آنجایی که در صورت ورشکستگی شرکت، طلبکاران آن شرکت قبل از سهامداران بدهی خود را دریافت خواهند کرد، سهامداران شرکت بایستی ریسک چنین سرمایه گذاریی را در نظر داشته باشند.
برای اندازه گیری ریسک مالی از چندین نسبت استفاده می شود. برای مثال با اندازه گیری نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام که از تقسیم کل بدهی های شرکت به حقوق صاحبان سهام بدست می آید می توان پی برد که یک شرکت برای تامین مالی دارایی هایش چه درصدی از حقوق صاحبان سهام و بدهی استفاده می کند. اگر شرکت از مقدار زیادی وام استفاده کرده باشد، نسبت مذکور افزایش می یابد که همان افزایش ریسک مالی شرکت می باشد و این ریسک متوجه سهامداران شرکت خواهد شد.
با افزایش استفاده از وام، شرکت بایستی هزینه بیشتری تحت عنوان هزینه بهره پرداخت نماید و از طرف دیگر به علت استفاده از چنین بدهی ای به صورت بالقوه شرکت بایستی درآمد بیشتری در آینده کسب کند.
4. انواع سرمایه گذاران از نظر قبول ریسک
افراد از لحاظ قبول ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
1) افراد ریسک پذیر: این افراد در قبال انتظار کسب بازده کمی، ریسک زیادی را قبول می کنند. برای این افراد لذت کسب ثروت اضافی بیشتر از رنج تحمل ریسک مربوط به آن می باشد. این نوع افراد بیشتر به دنبال خرید سهام شرکت های بورسی و مخصوصا شرکت های کوچک می روند.
2) افراد ریسک گریز: برای افراد ریسک گریز، انتظار کسب بازده بیشتر بایستی در حدی زیاد باشد که ریسک مربوط به آن را قبول کنند. برای این افراد لذت کسب ثروت اضافی کمتر از رنج تحمل ریسک مربوط به آن می باشد. وقتی دو نوع سرمایه گذاری با سود پیش بینی شده مشابه (ولی ریسک های متفاوت) وجود داشته باشد، فرد ریسک گریز موردی را ترجیح خواهد داد که ریسک کمتری دارد.
در واقع یک سرمایه گذار ریسک گریز، از ریسک بدش می آید و به همین دلیل به دنبال سرمایه گذاری های مطمئن نظیر اوراق مشارکت، صندوق های سرمایه گذاری و یا سپرده گذاری در بانک می رود. هر چند امکان سرمایه گذاری این افرراد در بازار سهام نیز وجود دارد. ولی احتمالا آنها در سهامی سرمایه گذاری خواهند کرد که بازده بلند مدت و مطمئن تری داشته باشند.
3) افراد بی تفاوت به ریسک: این افراد بازده متناسب با ریسک را می پذیرند. برای این افراد لذت کسب ثروت اضافی برابر با رنج تحمل ریسک مربوط به آن می باشد.
برای همه سرمایه گذاران ریسک پذیر، ریسک گریز یا خنثی امکان سرمایه گذاری و فعالیت در بورس وجود دارد. اما بایستی سرمایه گذاران میزان ریسک پذیری خود را بدانند و متناسب با آن اقدام به خرید و فروش سهام کنند.
مثال: آقای احمدی عضو یک سایت ارائه دهنده سیگنال سهام بورس می باشد. سایت مورد نظر سیگنالی مبنی بر خرید یک سهم بورسی را منتشر نموده است. سود مورد انتظار این خرید 25 درصد و میزان ریسک آن بر اساس محاسبات 10 درصد می باشد. از آن جایی که آقای احمدی قرد ریسک پذیری می باشد، به این سیگنال پاسخ مثبت داده و این سهم را خریداری می کند.
دوست آقای احمدی که او نیز عضو این سایت بوده و فرد ریسک گریزی می باشد، حاضر به خرید این سهم نیست چرا که از نظر او میزان بازده خرید این سهم نسبت به ریسک آن مناسب نیست. او در صورتی حاضر به خرید این سهم می شد که مثلا بازده مور انتظار آن 35 درصد می بود.
دیدگاه شما