نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
در همین ابتدای مقاله باید ذکر کرد که در هر نوع از سرمایه گذاری، دانش کافی نسبت به بازدهی آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. در حقیقت نرخ بازگشت سرمایه یکی از ابزارهایی محسوب می شود که می توان بازده سرمایه گذاری را به وسیله آن ارزیابی نمود. ما در ادامه این مقاله کاربردی بنا داریم به این پرسش که «نرخ بازگشت سرمایه چیست؟» جواب دهیم. در ابتدا باید این طور بیان کرد که در واقع نرخ بازگشت سرمایه یا (ROI (Return on Investment معیاری مالی به حساب می آید که بازده سرمایه گذاری را مشخص خواهد کرد. در حقیقت می توان به این شکل بیان کرد که نرخ بازگشت سرمایه درصدی از سود سرمایه گذاری نسبت به ارزش اولیه سرمایه گذاری آن می باشد که در واقع این نرخ، پتانسیل بازده سرمایه را از یک سرمایه گذاری تا قیاس به منظور استفاده در چندین سرمایه گذاری فراهم خواهد آورد.
در ادامه باید عنوان داشت که در تجزیه و تحلیل ها، نرخ بازگشت سرمایه به همراه سایر معیار ها و شاخص های اندازه گیری جریان نقد مثل نرخ بازگشت داخلی (Intern Rate on Return : IRR) و ارزش فعلی خالص (Net Current Value) به جهت ارزیابی و رتبه بندی گزینه های گوناگون سرمایه گذاری مورد استفاده قرار خواهد گرفت. به صورت ساده می توان نرخ بازگشت سرمایه را به این صورت بیان کرد که طبق عملکرد سرمایه گذاری انجام شده، چه درصد سودی بر سرمایه گذاری در طی زمان به دست آمده است.
نرخ بازگشت سرمایه را به چه صورتی باید محاسبه نمود؟
باید گفت که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه از ۲ راه و در واقع ۲ فرمول زیر امکان پذیر خواهد بود :
نکته : این موضوع را مد نظر داشته باشید که نرخ برگشت سرمایه می تواند منفی نیز شود. یک نرخ بازگشت سرمایه مثبت بدین معنی خواهد بود که بازده به دست آمده از ارزش اولیه سرمایه گذاری بیشتر بوده است و نرخ بازگشت سرمایه منفی نیز بدین معنی می باشد که سرمایه گذاری بازده منفی داشته و هزینه آن بیشتر از بازده می باشد.
مثالی برای محاسبه این عدد
این طور فرض کنید که شما در سال گذشته ۱۰ هزار عدد از سهمی را به قیمت ۳ هزار ریال خرید کرده اید، در سال حاضر این تعداد سهم را به ارزش هر کدام ۵ هزار ریال به فروش خواهید رساند، در این میان چنانچه سود نقدی ۵ میلیون ریال نیز دریافت کرده باشید، نرخ بازگشت سرمایه شما عزیزان به شرح زیر خواهد بود :
نرخ برگشت سرمایه به صورت سالیانه یکی از محدودیت های نرخ برگشت سرمایه این به حساب می آید که مدت زمان سرمایه گذاری را در نظر نخواهد گرفت، پس به منظور محاسبه نرخ برگشت سرمایه در دوره سرمایه گذاری می توان نرخ برگشت سرمایه سالیانه را مورد استفاده قرار داد.
معادله نرخ برگشت سرمایه سالیانه از قرار زیر خواهد بود :
توجه داشته باشید که n = تعداد سال هایی است که دارایی نگهداری خواهد شد.
بع عنوان مثال این طور فرض کنید که نرخ بازگشت سرمایه شما بر روی یک سهم ۵۰% در مدت ۵ سال باشد، به شکل ساده، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به صورت سالانه این دارایی را می توان ۱۰% ارزیابی کرد. البته این شیوه یک محاسبه تقریبی می باشد، بخاطر این که اثرات بهره مرکب را نادیده خواهد گرفت که می تواند تفاوت بسیار چشم گیری طی مدت زمان ۵ سال به وجود آورد، جالب است بدانید که هرچه مدت زمان سرمایه گذاری بیشتر باشد، تفاوت میان نرخ بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه سالیانه افزایش پیدا خواهد کرد.
با توجه به معادله فوق، نرخ بازگشت سرمایه سالیانه در این مثال به شکل زیر خواهد بود :
همان طوری که مشاهده می کنید نرخ بازگشت سرمایه سالیانه محاسبه شده از معادله ذکر شده با نرخ بازگشت سرمایه سالیانه حدودی، فرق می کند. این نکته را مد نظر داشته باشید که از این معادله به منظور محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای مدت کم تر از ۱ سال نیز می توان بهره برد. به عنوان مثال این طور فرض کنید که نرخ ROI برای ۶ ماه ۱۰% می باشد، این نرخ به شکل زیر محاسبه خواهد شد :
۶ ماه در حقیقت نصف ۱ سال می باشد و عدد ۰٫۵ در توان فرمول به این علت خواهد بود.
مقایسه سرمایه گذاری ها و ROI سالانه
این نکته را در خاطر داشته باشید که یکی از مزایای استفاده از ROI سالانه مقایسه بازده چندین دارایی و ارزیابی سرمایه گذاریهای گوناگون می باشد. با محاسبه نرخ برگشت سرمایه سالانه میزان بازدهی هر یک از سرمایه گذاری ها در طول بازه زمانی نگهداری سرمایه به دست خواهد آمد و بهترین راه به منظور بررسی کسب سود یا زیان بر روی یک دارایی است. به عنوان مثال این طور فرض کنید که نرخ برگشت سرمایه سهم الف طی ۵ سال برای شما عزیزان ۵۰% باشد، همین طور سهم ب نرخ برگشت سرمایه ۳۰% در بازه زمانی ۳ سالی برای شما عزیزان به همراه داشته باشد، در حقیقت به منظور این که متوجه شوید کدام یک از این ۲ سرمایه گذاری بازدهی مناسب تری برای شما به وجود آورده است، نرخ برگشت سرمایه سالانه این ۲ سهم را میبایست ارزیابی نمود.
به همان صورتی که ملاحظه می فرمایید سهم ب بازدهی بالا تری را برای شما عزیزان به همراه داشته است. شاید بدون ارزیابی ROI برداشت شما از مقدار بازدهی سبد سهام با بازدهی واقعی آن تفاوت هایی داشته باشد. از همین روی به منظور داشتن استراتژی بهینه برای سرمایه گذاری ضروری است تا نرخ بازگشت سرمایه را مد نظر داشته باشیم.
مزایای ROI
جالب است بدانید که یکی از حائز اهمیت ترین مزایای ROI ، حساب کردن ساده و قابل فهم آن محسوب می شود. ساده بودن محاسبه نرخ بازگشت سرمایه این معنی را خواهد داد که معادله آن استاندارد و جهانی است و در هر شرایطی قابل استفاده خواهد بود. استاندارد بودن نرخ بازگشت سرمایه این موضوع را نمایان خواهد کرد که قابل اعتماد به حساب آمده و امکان این که از آن تفسیر نادرست شود، بسیار پایین و نزدیک به صفر خواهد بود. در واقع می توان این طور بیان کرد که نرخ بازگشت سرمایه ای که بر روی یک سهم در بورس تهران محاسبه می شود، همان معنی نرخ بازگشت سرمایه بر روی یک سهم در بورس نیویورک را دارد. در ادامه باید گفت که در کنار ساده بودن نرخ بازگشت سرمایه، این ملاک به منظور ارزیابی کارایی و بازدهی هر سرمایه گذاری قابل استفاده می باشد. همین طور بازدهی سرمایه گذاری های گوناگون با هم با استفاده از ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه به راحتی قابل ارزیابی خواهد بود.
محدودیت های بازده سرمایه به معنای چیست؟ نرخ برگشت سرمایه ای
به همان صورتی که پیش تر هم خدمت شما عزیزان عرض کردیم، یکی از محدودیت های محاسبه ROI این خواهد بود که بازدهی یک دارایی را در بازه زمانی نگهداری آن نمایش نخواهد داد، در واقع این مسئله وقتی قابل توجه خواهد بود که قصد مقایسه بازدهی چندین سرمایه گذاری با دوره نگهداری های مختلف را با یک دیگر داشته باشیم. به عنوان مثال چنانچه نرخ بازگشت سرمایه یک سهم بازده سرمایه به معنای چیست؟ ۳۵% و ROI سهمی دیگر ۲۵% باشد، شاید این طور به نظر آید که سهم نخستن بازدهی بالاتری را کسب کرده است، ولی توجه به مدت زمان سپری شده به منظور کسب بازدهی موردی است که قادر است بر این موضع بسیار تاثیر گذار به حساب آید.
در حقیقت چنانچه این طور فرض کنیم که سهم نخستین در بازه زمانی ۵ ساله و سهم دوم در بازه زمانی ۲ ساله محاسبه شده باشد، بازدهی سهم دوم بهتر از بازدهی سهم نخست خواهد بود. بنابراین مدت زمان می تواند بر برداشت ما از میزان بازدهی یک دارایی بسیار موثر محسوب شود. به جهت رفع این محدودیت سرمایه گذاران قادر می باشند، نرخ بازگشت سرمایه سالانه را مورد استفاده خود قرار دهند.
در ادامه این مقاله باید گفت که یکی از دیگر از محدودیت های ROI این به شمار می آید که ریسک سرمایه گذاری را در لحاظ نخواهد شد، همان طور که شما عزیزان هم مستحضر هستید، بازدهی یک سرمایه گذاری ارتباط مستقیمی با ریسک آن خواهد داشت، در واقع باید این طور گفت که هرچه احتمال بازدهی یک سهم بالا تر رود ، پتانسیل ریسک آن نیز به همان میزان بالا تر خواهد رفت. به عنوان مثال باید بیان کرد که سرمایه گذاری که بازده انتظاری ۲۰% دارد، ریسک بیشتری از سرمایه گذار با بازده انتظاری ۱۰% خواهد داشت. چنانچه سهامداران فقط بر نرخ بازگشت سرمایه یک دارایی بی آن که ریسک را در نظر داشته باشند، توجه نمایند ، این احتمال وجود خواهد داشت که نتیجه سرمایه گذاری متفاوتی را از آن چه که انتظار داشتند، ملاحظه کنند.
بعضی وقت ها این امکان وجود خواهد داشت که نرخ برگشت سرمایه با نرخ واقعی فرق هایی داشته باشید، به ویژه وقتی که هزینه های گوناگون سرمایه گذاری در محاسبه نرخ در بازده سرمایه به معنای چیست؟ نظر گرفته نشود. در واقع شایان ذکر خواهد بود که در نظر نگرفتن تمامی هزینه های خرید و نگهدرای یک دارایی امکان دارد نرخ برپشت سرمایه بیشتری را نمایان کند اما درعین حال بازدهی غیر واقعی از آن را منعکس خواهد کرد.
چکیده متن
همان طور که به صورت تمام و کمال توضیح دادیم، این نرخ معیاری ساده به منظور محاسبه بازدهی و سود یا زیان یک سرمایه گذاری محسوب می شود. به علاوه سادگی این نرخ کارایی بسیاری به منظور ارزیابی بهره وری یک دارایی نمایان خواهد کرد. همین طور معیاری بسیار مناسب و ایده آل به منظور مقایسه چندین دارایی و بازدهی هر یک با هم به حساب می آید. از محدودیت های نرخ برگشت سرمایه لحاظ نکردن بازه زمانی سرمایه گذاری و ریسک سرمایه گذاری می باشد. در انتها باید گفت که با این وجود نرخ برگشت سرمایه به علاوه دیگر معیار های اندازه گیری مثل نرخ بازگشت داخلی یا ارزش روز خالص معیاری ایده آل به منظور تجزیه و تحلیل سهام و دارایی های مالی به حساب می آید.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) و نحوه محاسبه آن
قطعا تا بحال درباره ایجاد یک کسب و کار فکر کرده اید، اساسا افراد بنا به سوددهی یک کسب و کار به آن توجه می کنند. در بازار ایران، ما هر روز ایده های بسیاری برای ایجاد کارهای مختلف را می شنویم. توجه به مکالمات روزمره مردم ما را به این مسئله آگاه تر می کند. به هر حال همه ما به دنبال شغلی با بازده خوب هستیم یا به تعبیری شغلی را می پسندیم که در آن نرخ بازگشت سرمایه به میزان مقبولی باشد.
اما چگونه می توان دریافت که نرخ بازگشت سرمایه کسب و کار ما چه میزان است؟ آیا راهی برای محاسبه سود کسب و کار یا سرمایه گذاری ما وجود دارد و یا اینکه آیا می توان قبل از آغاز کردن یک کسب و کار نرخ بالقوه ای را محاسبه کرد؟ با دستیار کسب و کار یارا همراه باشید تا نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را به همراه مثال با هم مرور کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
بازگشت سرمایه (ROI) معیار تقریبی سودآوری سرمایه گذاری است
مهم ترین بخش سرمایه گذاری ها، بحث سوددهی و بازگشت سرمایه است. هیچ کدام از ما دوست نداریم کسب و کاری داشته باشیم که در اولین مراحل آن ضرر کنیم. متضرر شدن در یک سرمایه گذاری می تواند حالت های گوناگونی داشته باشد ، شاید در یک بازه زمانی یا فعالیتی و. هیچ سودی نکرده باشیم و اما همچنان اصل سرمایه اولیه حفظ شده باشد ، خب در این حالت که به نظر بهترین حالت متضرر شدن است ما موقعیت های سوددهی دیگری را از دست داده ایم و این یک ضرر محسوب می شود ، گاهی نیز علاوه بر سود نکردن سرمایه اولیه را از دست می دهیم که این امر بسیار دشوار است و امیدوارم برای هیچ یک از ما پیش نیاید. برای برآورد اینکه ما چه میزان سوددهی داشته ایم یا پیش بینی اینکه چه میزان بازگشت سرمایه خواهیم داشت عموما از روش علمی نرخ بازگشت سرمایه یا (ROI) استفاده می شود. ROI مخفف Return on Investment به معنی بازگشت سرمایه است. به بیان ساده (ROI) یک معیار مالی است که عموما برای محاسبه سود احتمالی سرمایه گذاری استفاده می شود. یعنی اگر مبلغی را در جایی سرمایه گذاری کنیم و بخواهیم میزان سودی که قرار است از آن عاید شود را بفهمیم، می توانیم از معیار نرخ بازگشت سرمایه (ROI) استفاده کنیم.
با استفاده از روش محاسباتی بازده سرمایه (ROI) همانطور که می توان سود دهی بالقوه از یک سرمایه گذاری را ارزیابی کرد، می توان بازده چندین سرمایه گذاری را نیز به دست آورد و پرسودترین آن ها را بعنوان یک سرمایه گذاری بهتر انتخاب کرد.
در نتیجه بحث های فوق ROI نسبت بین سرمایه گذاری و درآمد خالص است که عموما آن را به حالت درصد نشان می دهند.
چگونه ROI سرمایه گذاری خود را محاسبه کنیم؟
روشهای محاسبه ی بازده سرمایه
خب حالا زمان آن است تا با هم نحوۀ محاسبه نرخ بازگشت سرمایه خود در یک سرمایه گذاری را مرور کنیم، تا هر زمان قرار شد در یک تجارت از قبیل املاک، سهام، طلا یا هر چیز دیگر سرمایه گذاری کنیم، بتوانیم ROI سرمایه گذاری خود را به راحتی محاسبه کرده و مانند حرفه ای ترین ها در آن مسئله ورود کنیم.
لازم است قبل از محاسبه ROI، ابتدا با مفهومی به نام بازده خالص آشنا شویم. بازده خالص یا میزان سود خالص یا زیان، همان رقم حاصل از کسر کردن مقدار کل سرمایه اولیه از مقدار نهایی سرمایه می باشد0 (سرمایه اولیه –مقدار نهایی)=(بازده خالص)
(محاسبۀ نرخ بازگشت سرمایه در مجموع دو روش دارد که هر دوی این روش ها را در ادامه توضیح خواهیم داد.)
حال که با مفهوم بازده خالص آشنا شدید به دو روش محاسباتی ROI می پردازیم:
روش اول:
در این نوع محاسبه ی نرخ بازگشت سرمایه ، بازده خالص سرمایه گذاری بر کل هزینه های سرمایه گذاری تقسیم می شود و در نهایت از حاصل تقسیم درصد می گیریم، که این روش از محاسبه ی نرخ بازده سرمایه (ROI) را می توان با فرمول زیر نمایش داد.
ROI=(گذاری سرمایه خالص بازده)/(گذاری سرمایه های هزینه کل )×100
روش دوم:
در این روش ارزش اولیه سرمایه را از ارزش نهایی سرمایه کم کرده ، حاصل را بر هزینه های سرمایه گذاری (که شامل همه هزینه های احتمالی است) تقسیم می کنیم و در نهایت با ضرب کردن رقم حاصل در عدد صد ، از آن درصد می گیریم.
ROI=(سرمایه نهایی ارزش-سرمایه اولیه ارزش)/(گذاری سرمایه های هزینه)×100
همانگونه که شاهد بودیم ، ROI یک روش ساده است و این امر به معنای استاندارد بودن و معیار جهانی سودآوری آن است.
در کنار سادگی و کارآمدی این روش ، باید بیفزاییم که در این روش نقطه ضعفی نیز وجود دارد و آن ناکارآمدی این روش برای محاسبه نرخ سوددهی بر اساس یک بازۀ زمانی است. به تعبیری این روش تنها اعداد را به ما تحویل می دهد آنهم بدون در نظر گیری عنصر زمان، به طور مثال در هر حالت رقم 200% در این فرمول بیش از 130% است، در حالی که 200% بازدهی در بازه زمانی دو ساله بوده، ولی 130% مربوط به یک دوره سه ماهه است.
در مجموع هر چه بازده خالص، رقم مثبتی را نشان دهد (بازده بیشتر از سرمایه اولیه) به معنی کسب سود بیشتر بوده و ارزش سرمایه گذاری را دارد، همچنین اگر عدد منفی باشد (بازده کمتر از سرمایه) به معنی متضرر شدن سرمایه گذار خواهد بود، زیرا هزینه ها بیش از بازده بوده است، بنابراین نباید در آن حیطه سرمایه گذاری کرد. سرانجام اینکه ، برای محاسبه ROI با بالاترین میزان دقت ، باید بازده کل و هزینه های کل در نظر گرفته شود.
در ادامه یک مثال را ذکر خواهیم کرد تا حالت عملی این نوع محاسبه را نیز درک کنیم.
تاجر ایرانی مبلغ ده میلیون را برای وارد کردن 100 پتو از یک کشور خارجی، سرمایه گذاری نموده است ، به هر پتو 5000 تومان (در مجموع 500.000 تومان ) هزینه گمرک تعلق گرفته است و 1000 تومان نیز هزینه حمل و نقل هر پتو (در مجموع 100.000 تومان ) تعیین گردیده است. هر پتو در مقصد قرار است تا به قیمت 200.000 تومان (در مجموع 20.000.000 تومان) به فروش برسد.
حال با فرمولی که در سطور قبل این مقاله بیان نمودیم به محاسبه این مسئله می پردازیم.
ابتدا باید بازده خالص را بدست آوریم :(سرمایه اولیه – مقدار سرمایه نهایی)=(بازده خالص)
20.000.000-10.000.000=10.000.000(بازده خالص)
چون در این مثال هزینه هایی برای گمرک و حمل و نقل در نظر گرفته ایم باید مجموع این دو را از بازده خالص کسر کنیم.
(100.000+500.000) - 10.000.000=9.400.000
حال عدد حاصل را بر هزینه ای که برای سرمایه گذاری در نظر گرفته ایم،تقسیم کرده و از آن درصد می گیریم.
ROI=9.400.000/10.000.000×100=94%
در نهایت درصد نرخ بازده سرمایه 94 درصد است که نشان می دهد این سرمایه گذاری به میزان 94 درصد برای تاجر ایرانی سودآور بوده است.
بازگشت سرمایه یا بازده هزینه ها نسبتی بین درآمد خالص و سرمایه گذاری است
قطعا تا بحال درباره ایجاد یک کسب و کار فکر کرده اید، اساسا افراد بنا به سوددهی یک کسب و کار به آن توجه می کنند. در بازار ایران، ما هر روز ایده های بسیاری برای ایجاد کارهای مختلف را می شنویم
فرمول محاسبه بازده سهام، محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس
فرمول محاسبه بازده سهام میتواند در استراتژی هر سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. همه ما مقداری پول به عنوان سرمایه کنار گذاشتهایم. کم و زیادش مهم نیست، مهم این است که بتوانیم بازده خوبی به دست بیاوریم یعنی در مدت مشخصی مقدار قابل توجهی سود به دست آورده و از این طریق سرمایه خود را بازده سرمایه به معنای چیست؟ افزایش دهیم.
مسلماً پیش از وارد شدن به هر سهامی باید به خوبی آن را بررسی کرده و با نحوه محاسبه بازده سهام آشنا باشیم تا با اطمینان بیشتر سرمایه گذاری انجام دهیم. از طرف دیگر سنجیدن جوانب تنها پیش از خرید سهام کارایی ندارد. یعنی اینگونه نیست که سهام را خریداری کنیم و کاری به حساب و کتابش نداشته باشیم. پس از خرید و سرمایه گذاری در هر سهم باید ببینیم که آیا توانستهایم بازده خوبی از آن دریافت کنیم یا خیر. در این مقاله انواع فرمول کارامد در زمینه محاسبه بازده سهام را به شما معرفی خواهیم کرد.
بازده سهام
بازده سهام یا (Stock returns) به معنای میزان سود و تغییرات قیمتی یک سهام است که البته تغییرات قیمت حاصل افزایش سرمایه و سود سهمی در فرمول محاسبه بازده سهام به حساب نمیآیند. عددی که به دست میآید به صورت درصدی است و از روی آن میتوانید تصمیمات مهمی در ارتباط با سهام مورد نظر را اتخاذ کنید. بنابراین بازده سودی است که به صورت مستقیم از محل سرمایه گذاری به دست میآورید و یا سودی است که از تغییرات قیمت ناشی میشود. وقتی از بازده صحبت میکنیم منظورمان همان بازده مثبت سهام است. در همین راستا برای آشنایی با میزان بازده واقعی بورس می توانید مقاله مربوطه را مطالعه نمایید.
ما باید حساب و کتاب پول و سرمایهمان دستمان باشد. باید بدانیم که چقدر پول سرمایه گذاری کردهایم، چقدر هزینه پرداختهایم و در این بین چه میزان سود نصیبمان شده است. البته اینکه همه این اتفاقات در چه بازه زمانی اتفاق می افتد نیز بسیار با اهمیت است. اطلاع داشتن از بازده سهامی که در آن سرمایه گذاری کردهایم و سایر اتفاقات همچون تاثیر سهام شناور در میزان قیمت میتواند به عنوان یک ابزار محرکه و انگیزشی کمک کننده باشد.
از طرف دیگر سرمایه گذار متوجه میشود که آیا در نقطه مناسبی سرمایه گذاری کرده است یا خیر؟ و اگر نه، میتواند به فکر سرمایه گذاریهای جایگزین در سهام پربازدهتر باشد. لازم به ذکر است که از فرمول محاسبه بازده سهام صرفاً برای بررسی سهامی که خریداری کردهاید نباید استفاده کنید. اگر سهامی را مد نظر دارید در یک بازه زمانی قیمت خرید و فروش و میزان سود نقدی تعلق گرفته به آن را محاسبه کنید و اگر عددی که به دست آمد نشان دهنده بازده مناسبی بود پس میتوانید برای ورود به آن سهم خود را آماده کنید.
در نظر داشته باشید که در بازاری همچون بورس شما باید از تمام دانش، تجهیزات و تحلیلها استفاده کنید. یعنی یک سهام را با ابزار مختلف و از جوانب متفاوت بسنجید.
به هر حال اگر قرار است در بورس سرمایه گذاری کنید پس از دریافت کد بورسی باید بدانید این سرمایه گذاری چقدر برایتان سود داشته است؟ اگر این عدد، رقم کم و پایینی ست نشان دهنده این است که یک جای کار و یا شاید چندین جای کار میلنگد، جدا از اینکه گاهی بازار سرمایه با رکود و افت و خیز مواجه میشود. گاهی عدم کسب سود مناسب به علت عملکرد نادرست ما در بورس است. یا سهام خوبی انتخاب نمیکنیم و یا گاهی شناسایی سهام مستعد رشد انجام میشود اما در زمان مناسب وارد نشده و یا از آن خارج میشویم. تمام این مسائل در کاهش سود ما و حتی گاهی ضرر و زیانی که میبینیم تأثیر گذار است.
انواع فرمول محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس
محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس و یا فرمول محاسبه بازده سهام یکی از روشهایی است که افقهای پیش رویمان را روشن میکند و به دو نوع تقسیم میشود.
- بازده قیمتی
- بازده نقدی
بازده قیمتی : این بازده به تفاوت قیمت خرید و فروش یک سهام یا دارایی اطلاق میشود. فرمول محاسبه بازده قیمتی به این صورت است.
بازده نقدی: سود نقدی است که به صورت دورهای به دست سرمایه گذار میرسد. فرض کنید شما سرمایه خود را به خرید یک مغازه اختصاص دادهاید. اگر مغازه را اجاره دهید، اجاره بهایی که ماهیانه دریافت میکنید در واقع همان بازده نقدی سرمایه گذاری شماست. در مورد سهام همان سود نقدی که سالیانه دریافت میکنید بازده نقدی محسوب میشود.. فرمول این نوع از بازده نقدی به صورت زیر است
فرمول محاسبه بازده سهام نیز به این طریق محاسبه میشود
منظور از (P1) قیمت فروش
منظور از (P0) قیمت خرید
منظور از (D) جریان نقد است.
فرض کنید که شما سهامی را از یک شرکت دارویی به مبلغ 5000 ریال خریداری کردهاید (P0). پس از گذشت 6 ماه سهام خود را به قیمت 7200 ریال به فروش میرسانید (P1). شما شانس حضور در مجمع عادی سهام شرکت دارویی را داشته و به هر سهم مبلغ 1300 ریال نیز سود نقدی تعلق گرفته است (D). با جایگزین کردن اعداد در فرمول بازده سهام که در بالا به آن اشاره شد. به بازده کل سهام دست پیدا خواهید کرد. مطالعه مقاله "بهترین سرمایه گذاری با 10 میلیون" میتواند مفید باشد.
روشها و فرمولهای کاربردی دیگر
روش سود بر قیمت
این روش خیلی کاربردی نیست زیرا بازده ناشی از تغییرات قیمت در آن محاسبه نمیشود و تنها بازده سهامدار برای یک دوره معین اندازه گیری میشود.
ke=e/p
ke: بازده هر سهم
e: سود سالیانه هر سهم
P: قیمت خرید سهم
روش پیش بینی سود نقدی
در این مدل فرض بر این گذاشته میشود که سهامدار قرار نیست سهام خود را به فروش برساند و هیچ معاملهای در کار نخواهد بود. بنابراین تغییرات قیمت محاسبه نمیشود. تنها چیزی که به حساب میآید سود حاصل از نگهداری سهام است که همان سود نقدی میباشد. این روش بیشتر برای سهامدارانی که سهام را با اهداف بلند مدت خریداری میکنند جوابگو خواهد بود.
Ke: نرخ بازده مورد انتظار سهامدار
Dt: سود نقدی مورد انتظار در پایان سال
.P: قیمت سهم در ابتدای دوره
روش بازده کل
بازده کل شامل تمام مزایایی است که در طول سال شامل سهام میشود همانند، سود نقدی، تغییرات قیمتی، بازده ناشی از سهام حق تقدم و بازده حاصل از اعطای سهام جایزه.
فرمول محاسبه بازده سهام با روشهای مختلف و با استفاده از پارامترهای متفاوتی محاسبه خواهد شد و شما این اختیار را دارید با توجه به استراتژی سرمایه گذاری خود از هر یک از این روشها که صلاح میبینید استفاده کنید.
فرمول محاسبه بازده سهام یکی از روشهایی است که سرمایه گذاران بازار بورس از آن برای سنجش میزان بازدهی که یک سهم برایشان داشته استفاده میکنند. برای این کار از فرمولهای مختلفی استفاده میشود که شما با توجه به نوع سرمایه گذاری و سبکی که در پیش گرفتهاید میتوانید از آنها استفاده کنید.
بازده سودی است که به صورت مستقیم از سرمایه گذاری و یا از طریق تغییرات قیمتی به دست میآورید. این کلمه کاملاً بار مثبت دارد. هر سهمی که شما خریداری میکنید در یک قیمت خاصی خریداری و در یک قیمت و زمان خاصی به فروش میرسانید.
علاوه بر این اگر به میزانی سهامداری کنید که در مجمع عادی هم شرکت داشته باشید سهامتان مشمول دریافت سود نقدی نیز خواهد بود و همه اینها بازدهی است که آن سهام خاص برایتان به همراه داشته است. علاوه بر این سهام جایزه و حتی سهام حق تقدم هم در زمره بازده سهام به حساب خواهند آمد.
نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری
بازده و ریسک دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس هستند. وقتی دارایی خود را در صنعت یا بنگاه اقتصادی هزینه میکنید، باید پیشبینی قابل قبولی نسبت به بازده و ریسک سرمایه گذاری خود داشته باشید. این پیشبینی به شناخت شما از حوزه انتخاب شده بستگی دارد. در یک سرمایه گذاری مطمئن، همواره بازدهی مثبت بر ریسک و احتمال ضرر میچربد اما قدم اول برای تخمین بازده و ریسک در سرمایه گذاری، آشنایی با معنا و مفهوم این دو واژه مهم است.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
منظور از بازده چیست؟
بازده تعریف روشنی دارد. سود یا ضرری است که برای صرف دارایی در شغل یا بازاری نصیب سرمایهگذار میشود. به عنوان مثال شما در مهرماه ۲۰ میلیون تومان وارد بازار بورس میکنید و در آبان ماه پول شما ۲۱ میلیون تومان است.
۱ میلیون اضافه شده؛ بازده سرمایه گذاری شما است. اما اگر پول شما در آبان ماه ۱۹ میلیون تومان باشد؛ بازده شما منفی ۱ میلیون بوده است.
بازده به دو نوع مختلف تقسیم میشود. بازده انتظاری و بازده واقعی. بازده انتظاری، عددی است که سرمایهگذار برای سود خود متصور است و بازده واقعی، عددی است که به دست میآورد.
معمولا بازده و ریسک رابطهای مستقیم دارند. مثلا اگر سرمایه خود را به بانک بسپارید، سود ثابتی به عنوان بازده پول به شما پرداخت خواهد شد. سود ثابتی که ممکن است در درازمدت حتی از تورم سالیانه کشور کمتر باشد اما در این صورت شما مطمئن خواهید بود که اصل پول شما حفظ میشود.
اما با وارد شدن در بازار بورس یا سرمایه گذاری در بازارها و صنایع دیگر، ریسک سرمایهگذاری شما افزایش پیدا میکند و بازده انتظاری نیز بیشتر خواهد شد.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
تعریف ریسک وابستگی زیادی به تعریف بازده دارد. اختلاف میان بازده انتظاری و بازده واقعی همان ریسک در سرمایه گذاری است:
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
بیشتر سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک، این اختلاف کاهش مییابد.
ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیمبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است.
اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود.
برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل، تاثیراتی روی سهام آن شرکت میگذارند که همگی در تقسیمبندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
شناخت انواع ریسک میتواند سرمایه گذار را به پیشبینی آینده خود مسلطتر کند.
ریسک نرخ ارز
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد.
وقتی نرخ ارز رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه کنند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری به فروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند.
ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
ریسک نوسان نرخ بهره
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند.
سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند، برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد.
به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار
به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید، ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد.
این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید.
ریسک تورمی
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره رابطه مستقیمی دارد. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
ریسک تورمی یعنی وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید، قدرت خریدتان کاهش مییابد؛ لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود.
به عبارت کلیتر تغییرات عمومی قیمتها ریسک قدرت خرید است. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود.
به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج و وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی
نبود اطمینان درباره عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث ایجاد ریسک نقدینگی میشود. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) نیز افزایش مییابد.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
در نتیجه قدرت تقاضا کم میشود و ریسک سرمایهگذاری بالا میرود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی میگویند.
ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید، را ریسک تجاری مینامند.
برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است.
حال اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را در زمان مناسب به فروش برساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است.
عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش و احتمال ورشکستگی شرکت را افزایش میدهد.
کنترل ریسک در بازار سرمایه
در بازار سرمایه میتوان ریسک هر سهم را شناخت و محاسبه کرد. از طرف دیگر، میشود با مدیریت صحیح پورتفوی و انتخاب سهم درست، ریسک را پایین آورد و جلوی بازده منفی را گرفت.
ریسک هر سهم را میتوان با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد:
Ϭ = [Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅ r نماد میانگین بازده و n تعداد دورههای مورد مطالعه است.
برای نمونه تصور کنید بازده یک سهم در ۶ سال مالی گذشته به شرح زیر است:
حال ریسک این سهم را در سالهای مختلف با هم محاسبه میکنیم:
(ri – r̅)
Σ (ri – r̅)
(ri – r̅)/n
[Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
به ترتیب از راست به چپ بازدهها (ri) را جمع و به تعداد سال (۶) تقسیم میکنیم تا میانگین بازده این سهم در این ۶ سال به دست آید که برابر مقدار ۱۱٫۳۳% است
سپس در ستون بعدی تکتک بازدهها را از بازده میانگین (r̅) کسر کرده و هرکدام را به توان ۲ میرسانیم.
در ستون بعدی مجموع آنها را محاسبه و در ستون بعد به تعداد آن یعنی عدد ۶ تقسیم میکنیم. در ستون آخر از عبارت به دست آمده جذر میگیریم و عدد حاصلشده همان انحراف معیار یا ریسک سهم مورد نظر ما در بازه ۶ سال گذشته است.
رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام
کوواریانس بین دو عدد، به معنای رابطه و همبستگی بین دو عدد است. مثلاً وقتی کوواریانس دو عدد مثبت است آن دو عدد با هم رابطه مستقیم دارد و با افزایش یکی، دیگری هم افزایش و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش مییابد.
کوواریانس منفی به معنای رابطه عکس بین آن دو عدد است و با کاهش یکی، دیگری افزایش مییابد و بالعکس. کوواریانس صفر (۰) بین دو عدد به معنای این است که این دو عدد هیچ رابطه و همبستگی باهم ندارند و در صورت تغییر یکی، دیگری تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
از این قاعده آماری میتوان به منظور مدیریت ریسک سبد سهام خود بهره جست. به این ترتیب که مجموع سبد سهامی تشکیل دهیم که بسته به نوع سیاستگذاری ما، اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند تا در برابر ریسک سیستماتیک، ریسکی تعدیلشده با بازدهی مورد قبول داشته باشیم.
محاسبه ریسک سبد سهام
فرض کنید سبدی داریم متشکل از ۲ سهم A و B که به ترتیب انحراف معیار (ریسک) هرکدام برابر Aϭ و Bϭ و وزن نسبی WA و WB (سهم هرکدام از سهمها در تشکیل سبد سهام مثلا نسبت ۵۰% سهم A و ۵۰% سهم B) و ضریب همبستگی ρ باشند.
ریسک سبد سهام ما از رابطه زیر محاسبه میشود:
Ϭp = (WA ۲ . ϭA ۲ + WB ۲ . ϭB ۲ + ϭ ۲ A ϭB ρ) ۱/۲
توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهمها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، میتوانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه میشود) به ۱- نزدیکتر باشد ریسک سبد کمتر میشود.
در سال ۱۹۵۲ هنری مارکوییتز از مدلی به نام مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای سخن گفت که بعدها توسط افرادی ازجمله ویلیام شارپ تکامل یافت و بهعنوان مدلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره نامگذاری شد که به اختصار آن را به نام مدل CAPM میشناسیم.
این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به مقایسه ریسک دارایی با ریسک سیستماتیک بازار اقدام میکند. به عبارتدیگر میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را محاسبه میکند و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید.
فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.
مدل دیگر، مدل قیمتگذاری آربیتراژ (APT) است. آربیتراژ به تنهایی در اقتصاد به معنای استفاده از تفاوت قیمت یک کالا در دو بازار یا حتی در یک بازار در دو بازهی زمان متفاوت است.
مدل قیمتگذاری آربیتراژ بازدهی را به صورت یک رابطه خطی با چند متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد که بنا به عقیده تعدادی از اقتصاددانان استفاده از این روش بر روش CAPM ارجحیت دارد.
چراکه روش CAPM تنها ضریب B را مورد بررسی قرار میدهد درحالیکه روش (APT) با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی نسبت به ارزیابی بازده و ریسک دارایی اقدام میکند.
سخن آخر
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، معنی پیدا میکند. شناخت این دو متغیر مهم در سرمایه گذاری امری ضروری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در سرمایه گذاری را بررسی کردیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را شرح دادیم.
شاخص بورس چیست و بیانگر چه چیزی است؟
اگر کم و بیش پیگیر اخبار بورس باشید به احتمال زیاد اصطلاح «شاخص بورس» و اخباری مانند: «شاخص بورس با ۵۰۰ واحد رشد به ۷۵۰۰۰ واحد رسید» را بارها شنیدهاید. شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که این شاخص چیست و نوسانات عدد این شاخص چه معنایی دارند؟
در این قسمت از خانه سرمایه به زبان ساده این مفهوم را برایتان توضیح میدهیم.
ویدئو آموزشی «شاخص بورس چیست؟»
بورس چیست؟
شاید بهتر باشد قبل از توضیح شاخص بورس، اندکی به خود بورس بپردازیم. بورس، بازاری برای مبادله بین خریدار و فروشنده است که در آن سهام شرکتهای مختلف خرید و فروش میشود.
واژه «شاخص» ترجمه کلمه انگلیسی (Index) است. این واژه در مفهوم کلی به معنای نماگر یا نشانگر و بیانگر عددی است که شما با استفاده از آن میتوانید تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغییر را طی یک بازه زمانی خاص، مشاهده کنید. در واقع با بررسی یک شاخص میتوانید وضعیت و نوسانات متغیرهای مورد بررسی آن شاخص را ببینید.
منظور از شاخص بورس چیست؟
شاخص بورس، عددی است که وضعیت کلی بورس و روند رشد یا افت این بازار را نشان میدهد. ما در بورس فقط یک شاخص نداریم بلکه چند شاخص مختلف داریم که هر کدام از آنها وضعیت بورس را از جنبه خاصی به ما نشان میدهند. محاسبه هر کدام از این شاخصها از طریق فرمول متفاوتی صورت میگیرد.
پس برای تحلیل آن باید بدانید کارکرد آن شاخص چیست؟
شاخصها معیارهای مهمی هستند که با تحلیل و بررسیشان میتوان از جنبههای مختلف، وضعیت گذشته و حال بورس را دریافت. در بین این شاخصها چند شاخص از اهمیت بیشتری نزد افراد فعال در بازار بورس برخوردار هستند. در ادامه برخی از این شاخصها را به شما معرفی میکنیم.
در شکل زیر، شیوه نمایش برخی از شاخصهای بورس را در سایت بورس مشاهده میکنید:
شاخص کل بورس چیست؟
این شاخص همان چیزی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان «شاخص بورس تهران» صحبت میشود. شاخص کل در بین افراد فعال در بازار بورس و سرمایه گذاری یکی از پرکاربردترین شاخصها به شمار میرود. این شاخص، بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است.
به عبارت دیگر، تغییرات شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم. فرض کنید از سهام تمام شرکتهای بورسی هر کدام یک عدد سهم را میخرید. در این صورت، تغییرات شاخص کل بورس برابر با میزان بازدهی سهام شما خواهد بود.
پس این شاخص، هم تغییرات قیمت سهام و هم سودهای سالیانهای که شرکتها به شما پرداخت میکنند را محاسبه میکند.
نام دیگر شاخص کل، «شاخص قیمت و بازده نقدی» (TEDPIX) است. نکتهای که هنگام بررسی شاخص باید به آن توجه کنید این است که میزان تغییرات شاخص برای ما اهمیت دارد نه خود عدد شاخص. مثلا اگر شاخص کل بورس در طی یک سال از عدد ۲۰۰۰۰ به ۳۰۰۰۰ برسد – یعنی ۵۰% رشد کند – نشان دهنده این است که میانگین بازدهی بورس طی این یکسال برابر با ۵۰% بوده است.
طبق فرمول محاسبه شاخص کل، هرچه شرکتها بزرگتر باشند – یعنی سرمایه بیشتری داشته باشند – تاثیر بیشتری روی شاخص کل خواهند داشت.
منظور از شاخص قیمت چیست؟
شاخص قیمت، یکی از اصلیترین شاخصهای بورس است. این شاخص، بیانگر روند عمومی قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار است. پس اگر مثلا شاخص قیمت بورس در یک سال، ۲۰ درصد رشد داشته باشد به این معنی است که سطح عمومی قیمتها در بورس در طول یک سال گذشته به طور متوسط ۲۰ درصد رشد داشته است.
تفاوت عمده این شاخص با شاخص کل این است که در شاخص قیمت، فقط قیمت سهام شرکتهای بورسی در فرمول شاخص، مورد محاسبه قرار میگیرد. در صورتی که در شاخص کل، علاوه بر قیمت، سود پرداختی سالیانه شرکتها هم در محاسبه شاخص در نظر گرفته میشود. در این شاخص نیز مثل شاخص کل، وزن شرکتها در تاثیر آنها بر شاخص اهمیت دارد. یعنی هرچه شرکت بزرگتر باشد – سرمایه آن بیشتر باشد – تاثیر آن بر شاخص قیمت بیشتر است.
شاخص ۵۰ شرکت فعالتر چیست؟
بورس، هر سه ماه یک بار فهرست شرکتهای فعالتر را بر اساس میزان نقد شوندگی – یعنی خرید و فروش آسانتر و سریعتر سهام – سهامشان منتشر میکند. هر شرکتی که سهامش سادهتر و سریعتر خرید و فروش شود به اصطلاح «نقد شوندگی» بیشتری دارد. شاخص ۵۰ شرکت فعالتر، تغییرات سطح عمومی قیمت سهام ۵۰ شرکتی را نشان میدهد که سهام آنها از سایر شرکتها نقد شوندهتر هستند.
نگاهی کوتاه به شاخصهای دیگر بورس
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ: این شاخص، سطح عمومی قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ را نشان میدهد؛ ۳۰ شرکت بزرگی که ارزش بازار آنها در مقایسه با سایر شرکتها بیشتر است. ارزش بازار یک شرکت از حاصل ضرب «قیمت روز سهام شرکت» در «تعداد سهام آن شرکت» به دست میآید.
شاخص صنعت: منظور از شرکتهای صنعتی، شرکتهایی هستند که در صنایع مختلف مانند «خودروسازی»، «پتروشیمی»، «فلزات اساسی»، «مخابرات»، «ساختمان» و … فعالیت میکنند. شاخص صنعت، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش صنعت است. عملکرد هر کدام از این صنایع تحت عنوان شاخص جداگانهای مورد بررسی قرار میگیرد. مثلا خودرو، دارو، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی.
شاخص واسطه گریهای مالی: این شاخص، عملکرد شرکتهای واسطه گری مالی که فعالیت آنها در حوزه مالی است – مثل هلدینگها، سرمایهگذاریها و لیزینگها – را نشان میدهد.
شاخصهای دیگری نیز در بورس مورد محاسبه قرار میگیرند که شاید برای سرمایه گذاران عام بورس کاربرد زیادی نداشته باشند. میتوانید آنها را در مقاله انواع شاخصهای بورس مطالعه کنید.
یک نکته مهم در مورد شاخص
درست است که شاخص، عملکرد و وضعیت بورس را نشان میدهد، اما مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه به معنی مثبت یا منفی بودن کل بورس نیست. بلکه شاخص، وضعیت کلی بورس را به ما نشان میدهد.
در خیلی از مواقع ممکن است چند شرکت بزرگ وزن زیادی – سرمایه و ارزش بازار زیادی – داشته باشند و با مثبت یا منفی شدنشان شاخص کل را مثبت یا منفی کنند.
در حالی که وضعیت بسیاری از شرکتهای دیگر متفاوت است. در این جور مواقع، شاخص هم وزن قیمت یا شاخص کل هم وزن میتواند به شکل بهتری وضعیت کلی بازار را به ما نشان دهد.
چون در شاخص هم وزن، وزن تمام شرکتهای بورسی مساوی در نظر گرفته میشود و شرکتهای بزرگ نمیتوانند شاخص را به واسطه سرمایه زیادشان تحت تاثیر قرار دهند.
دیدگاه شما