تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge)


ممکن است معاملات ارزهای دیجیتال به‌علت نوسانات زیادی که دارند، برای برخی صندوق‌های پوشش ریسک جذاب به‌ نظر برسد. با این حال، این جذابیت دلیل منطقی و مناسبی برای سرمایه‌گذاری محسوب نمی‌شود.

استراتژی های معاملاتی جدید - روش قیمت دهی سبد

الزامات رو به افزایش برای فن آوری های معاملاتی مدرن و پیوندها و مناسبات پیچیده بین دارائی های مالی منجر به توسعۀ روش های جدید تحلیل و معامله شده اند. یک روش مدرن از این دست از سوی شرکت توسعۀ فن آوری های تجاری نت ترید ایکس (NetTradeX)

با حمایت شرکت مالی IFC Markets ارائه شده است. این محصول مشترک "روش قیمت دهی سبد (PQM)" نامیده می شود.

بی همتایی

این دو شرکت بر خلاف بسیاری از رقبای شان که یک گروه "استاندارد" از ابزارهای مالی را به عنوان خدمات معاملاتی شان ارائه می دهند، موفق شده اند گامی رو به جلو نه تنها در تحقق پیاده سازی اصول روش سبد معاملاتی در سیستم معاملاتی مشتریان بردارند بلکه این امکان را برای شان فراهم ساخته اند که ابزار مالی شخصی منحصر به فرد و مختص به خودشان را ایجاد کنند.

ماهیت روش قیمت دهی سبد (PQM)

ماهیت روش قیمت دهی سبد (PQM) بسیار ساده اما در عین حال بسیار نویددهنده است چراکه این روش دارای محدوده های کاربردی بسیار فراوان است. این روشی است که در آن امکان ترکیب ابزارهای مالی فراهم می شود. در این روش با دادن وزن مورد نظر به دارائی ها می توان سبدهای معاملاتی ایجاد کرد. این روش نه تنها شامل پوزیشن های خرید بلکه شامل پوزیشن های فروش نیز می شود و از همه مهمتر اینکه در این روش می توان یک واحد مالی جدید ایجاد کرد، محصولی که برای مقایسۀ دو گروه از دارائی ها بکار می رود. در این روش ارزش تمام دارائی ها به دلار آمریکا نشان داده می شود که مقایسه را آسان تر می کند.

 سبدها می توانند شامل دارائی های مالی مختلف باشند

مفهوم روش معاملاتی سبد معاملاتی PQM بسیار شبیه به نرخ مبادلاتی ارزها است. به همان شکل که در جفت ارزها شاهد این هستیم که ارز پایه به واحد ارز مظنه تعریف می شود. تفاوت در این است که در روش PQM بجای دو ارز پایه و مظنه، دو سبد وجود دارند. جمع ارزش تمام دارائی های تطبیق یافته با وزن های مرتبط شان در یک سبد یک ارزش مطلق بر مبنای دلار برای هر سبد ارائه می دهد. این روش در هنگام مقایسۀ ارزش های مطلق دو سبد (سبد پایه و سبد مظنه) نرخی را محاسبه می کند که به به عنوان "قیمت" ساختار ترکیبی جدید (ابزار ترکیبی شخصی) در نظر گرفته می شود و می تواند به عنوان ارزش سبد پایه تفسیر شود که به واحد سبد مظنه بیان می شود.

مزایای روش

به این ترتیب روش PQM چه مزایایی دارد برای معامله گری که به منظور پیاده سازی ایده های معاملاتی اش به دنبال فرصت های جدید است، برای مدیران سرمایه ای که به دنبال یافتن ویژگی های بازگشت ریسک بهینه است، این روش چه مزایایی دارد؟ و در آخر، برای یک فرد معمولی که علاقمند به فعالیت در بازارهای مالی است و به دنبال درک پیچیدگی رابطۀ متقابل بین دارائی مالی است، این روش چه مزیت هایی دارد؟

فعالان بازار، بسته به تحلیل های خودشان و ریسک هایی که می توانند بپذیرند، فقط با ابزارهای معاملاتی و مدل های خاصی کار می کنند و با استفاده از نرم افزارهای متنوع سعی می کنند که استراتژی های معاملاتی شان را پیاده سازی کنند. به این ترتیب، انعطاف برای ایجاد سبدهای ترکیبی این امکان را میسر می کند که بتوان تنوع بسیار زیاد ایده های معاملاتی را به کار گرفت.

انعطاف روش

بکار گیری روش PQM امکان انتقال ایده به سیستم تحلیلی معاملاتی را فراهم می کند و ضمن ارزیابی کارآیی اش در گذشته، تنوعی از ابزارهای تحلیل تکنیکی را برای پیش بینی وضعیت آینده بکار می گیرد. در حقیقت، معامله گر با گریز از محدودیت های موجود در تعداد دارائی های مالی ای که در دسترسش قرار دارند، اقدام به ایجاد یک محصول شخصی و یک ایدۀ معاملاتی برای خودش می کند که بطور کمّی بوسیلۀ ایجاد سبدهای ترکیبی در پلتفرم معاملاتی-تحلیلی بیان می شود که دارای تاریخچۀ قیمتی مختص به خود می باشد و آماده است که تحلیلی با ابعاد بزرگ را بکار گیرد.

ارزش چنین روشی در وحلۀ اول انعطافش است که افق های جدیدی را برای تجارت و تحلیل باز می کند. بعلاوه این امکان را برای معامله گران فراهم می کند که محصولات مالی منحصر به فرد مختص به خودشان را ایجاد کنند. در نتیجه خلاقیت و نوآوری معامله گر به اوج خود می رسد که به نوبۀ خود یکی از عوامل کلیدی در موفقیت به حساب می آید. روش PQM به سرعت باعث می شود که دو سبد دارائی تبدیل به یک ابزار معاملاتی مستقل شوند که دارای قیمت و تاریخچۀ مختص به خود است. با استفاده از این روش تعداد نامحدودی از سبدهای معاملاتی، تعداد نامحدودی از ابزارهای معاملاتی و فرصت های جدیدی در اختیار معامله گر قرار می گیرند.

مطالعات نشان می دهند که کاربرد روش PQM می تواند برای طیف گسترده ای از استراتژی های سرمایه گذاری فوق العاده مفید باشد. با توجه به تعداد نامحدود گزینه های ابزارهای ترکیبی فقط بخشی از مثال های فراوانی را که می توان در این رابطه زد، در ذیل می آوریم.

معاملۀ سبد

روش PQM معاملۀ سبد معاملاتی ترکیبی ارتباط تنگاتنگی با مبانی نظریۀ جدید سبد معاملاتی دارد (به عنوان مثال، تحلیل متوسط واریانس Harry Markowitz ) . سوال ایجاد یک سبد ترکیبی ارتباط مستقیم با مفاهیم ارتباط دارائی های مالی، مدیریت و تنوع خطرات و جستجو برای ساختار سبد بهینه دارد. روش PQM امکان ایجاد سبدهای دارائی را فراهم می آورد که با پارامترهای فردی سرمایه گذار در پذیرش خطر و نیاز به بازگشتش منطبق هستند. بعلاوه، این روش این امکان را فراهم می کند که معامله گر بسته به اینکه دارائی در سبد پایه باشد یا سبد مظنه هم پوزیشن های خرید و هم پوزیشن های فروش باز کند.

روشی نوآورانه برای مطالعه و تحلیل بازارهای مالی

پس از ایجاد یک ابزار ترکیبی، تاریخچۀ قیمتی، یک بازدۀ مربوط به گذشتۀ سبد ترکیبی را نشان خواهد داد. اگر یک ارز به عنوان تنها مؤلفۀ سبد مظنه انتخاب شده باشد، معامله گر می تواند انتخاب کند که بتواند نمودار قیمتی را در قیمت های مطلق سبد ترکیبی ترسیم نماید. معامله گر اغلب تمایل دارد رفتار سبد را در ارتباط با تمام بازار مورد مقایسه قرار دهد. به عنوان مثال، ممکن است یک شاخص سهام به عنوان مؤلفۀ مظنه در یک سبد ترکیبی انتخاب شود، که به عنوان شاخص وابسته کارآیی استراتژی عمل خواهد کرد. اگر استراتژی شامل فروش دارائی ها شود، آنها باید در مؤلفۀ مظنه در سبد ترکیبی قرار گیرند، بعد از آن نمودار کاملاً با مفهوم روش منطبق خواهد بود و تغییر ارزش سبد پایه را با تعداد واحدهای سبد مظنه بازتاب می دهد.

معامۀ اسپردی

استراتژی معاملۀ اسپرد بر اساس جستجوی همگرایی و واگرایی قیمت برای ابزارهای مشابه پایه ریزی شده است. قیمت های ابزارهای مالی ممکن است همزمان با عوامل اقتصادی یکسان، واکنش نشان دهند اما سرعت و حساسیت این واکنش ممکن است متفاوت باشد. روش PQM برای تعیین چنین الگوهایی در تاریخچه های با قدمت زیاد، ضروری می شود. برای پیاده سازی این استراتژی، کافی است که نموداری ایجاد کنید که تغییرات مرتبط قیمتی، سرعت این تغییرات و میزان حساسیت به عوامل اقتصادی معمول را نمایش دهد.

معامله حول و حوش یک میانگین

این استراتژی بر اساس جستجو برای یک ارتباط باثبات بلندمدت دارائی ها بنا شده است که به سختی با نوسانات کوتاه مدت شکسته می شود. البته در کوتاه مدت، نرخ از سطح ثبات بلندمدت منحرف می شود اما بعد از آن دوباره به آن سطح بازمی گردد. روش PQM برای چنین روش معامله ای بسیار موثر است چراکه نمودارهای تاریخی لازم برای تعیین سطوح برگشت-متوسط بلندمدت را فراهم می کند و امکان کاربرد ابزارهای تحلیل تکنیکی برای باز کردن و بستن پوزیشن های معاملاتی را میسر می سازد.

ابزاری برای پوشش ریسک (هِج)

ایجاد یک سبد ترکیبی فقط به این منظور نیست که فرصت های جدید برای سودهای سفته بازی و ریسکی پدید آید بلکه از آن می توان برای پوشش خطر نیز استفاده کرد. با فرض توسعۀ فرآینده های اقتصادی، می توان سبدهایی با خصوصیات دلخواه (حساسیت) نسبت به عوامل بنیادی و اقتصاد کلان خاص و معین ایجاد کرد. بنابراین، اگر این امکان وجود دارد که بتوان حساسیت یک سبد را به یک عامل خاص به حداقل کاهش داد، در آن صورت خواهیم گفت قیمت سبد ترکیبی از این عامل تاثیر اندکی خواهد گرفت یا اینکه هیچ تاثیری نخواهد گرفت.

استراتژی معاملاتی انتخاب شده هر چه که باشد، روش PQM می تواند مفید واقع شود و این فقط در مورد معامله گران صدق نمی کند. این روش فرصت های جدید قابل توجهی برای تحلیل گران، اقتصاددانان و مدیران سرمایۀ سبدها فراهم می آورد که می توانند به وسیلۀ آن روابط متقابل بین دارائی های جدا از هم و ترکیب های شان را درک کرده و تحلیل کنند.

تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge)

به صندوقی که بر روی تعدادی ازVC ها (صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر) سرمایه‌گذاری کند فراصندوق وی‌سی‌ها گفته می‌شود. از آن جایی که سرمایه‌گذاری در تنها یک وی‌سی ریسک به مراتب بالایی دارد، سرمایه‌گذاری بر روی چند صندوق وی‌سی باعث تنوع بخشی نسبتا مناسبی می‌شود.

اهداف فراصندوق‌ها

استراتژی اصلی این نوع سرمایه‌گذاری تکیه بر دو هدف اصلی دارد:

  1. تنوع بخشی هر چه بیشتر
  2. تخصیص بهینه دارایی‌ها (به صورتی که سرمایه‌گذاران با ریسک‌های به مراتب کمتری نسبت به سرمایه‌گذاری مستقیم مواجه اند.)

یک مدیر سبد سرمایه‌گذاری با استفاده از دانش و تخصصش در زمینه بهینه‌سازی سبد سهام به دنبال انتخاب بهترین صندوق‌ها با توجه به سوددهی و عملکرد گذشته‌ی آن‌ها جهت سرمایه‌گذاری می‌باشد. بسته به تخصص مدیر پورتفولیو، فراصندوق پتانسیل به دست آوردن سود بیشتر از بازده متوسط را دارد. همچنین FOF می‌تواند به دو صورت محدود یا بدون محدودیت طراحی شود که در نوع اول یا همان محدود می‌تواند تنها در صندوق‌هایی سرمایه‌گذاری کند که توسط همان شرکت مدیریت می‌شود در حالیکه در نوع بدون محدودیت این قید نمی‌باشد. اولین FOF در سال 1962 توسط برنی کرنفلد پایه گذاری شد.

انواع فراصندوق

انواع مختلف از فراصندوق‌ها در نوع خاصی از طرح‌های سرمایه‌گذاری جمعی سرمایه‌گذاری می‌کنند که از جمله آن‌ها می‌توان این موارد را نام برد:

  1. mutual fund FOF یا فراصندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک
  2. hedge fund FOF یا فراصندوق‌های سرمایه‌گذاری پوشش ریسک
  3. private equity FOF یا فراصندوق‌های سرمایه‌گذاری خصوصی
  4. investment trust FOF یا فراصندوق‌های امانت داری سرمایه‌گذاری FOF یا فراصندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر

ارتباط فراصندوق‌ها با VCها

قبل از پرداختن به فراصندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر ، لازم است مفهومی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر را بدانید؛ سرمایه‌گذاری خطرپذیر که از آن با نام‌های “سرمایه‌گذاری جسورانه” یا “سرمایه‌گذاری کارآفرینی” نیز یاد می‌شود، به تأمین مالی استارتاپ ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا که احتمال رشد فراوان آن‌ها می‌باشد می‌پردازد. این نوع سرمایه‌گذاری طبق قاعده‌ی اساسی ریسک با توجه به احتمال سودهی زیاد آن دارای ریسک بسیاری نیز می‌باشد.

سرمایه خطرپذیر به سرمایه‌ای گفته می‌شود که در اختیار شرکت‌های نوپا و کوچک که به سرعت در حال رشد هستند قرار می‌گیرد تا با کمک‌های مدیریتی از طرف این سرمایه‌گذارها، آتیه اقتصادی مناسبی را تحقق بخشند.

تعریف دیگر، صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر یا همانVC هاست؛ وی‌سی‌ها را می‌توان واسطه مالی میان موسسات سرمایه‌گذاری اصلی و شرکت‌های کوچکی که با سرعت زیادی در جهت فرآیندی با محوریت نوآوری رشد می کنند دانست.

فرآیندی مبتکرانه که در آن ایده‌های جدید و نوآورانه به رشد اقتصادی می‌انجامد مهم‌ترین روند اقتصادی دو قرن اخیر است. صنعت سرمایه‌گذاری جسورانه و صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه (VC) به عنوان هسته‌ی آن، بخش مهمی از این فرآیند را شامل می‌شود.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر علاوه بر سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نوپا (استارتاپ‌ها) در امور دیگری مانند مشارکت در مدیریت شرکت‌ها ، ارزیابی ریسک های شرکت‌های نوپا و پذیرش ریسک های شرکت مربوطه شریک می‌شوند و به امید تحقق اهداف بلند مدت خود ریسک های کلانی را می پذیرند هر چند لازم به ذکر است این صندوق‌ها قبل از پذیرش استارتاپ‌ها تا حد ممکن به ارزیابی آن‌ها پرداخته و تنها بر روی کسب‌وکارهایی که احتمال سوددهی بالایی دارند سرمایه‌گذاری می کنند.

یکی از دلایل اصلی توجه به صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر این است که این صندوق‌ها ، ایده های نوآورانه بنیادی را به مولفه های اصلی رشد اقتصادی تبدیل می کنند. توسعه ی شرکت اپل نمونه ای از این تغییرات بنیادی مرتبط با VC هاست. در سال 1978 دو شریک تجاری به ن��م های سکویا و ماتریکس که دو صندوق VC به حساب می آمدند حدود 1.2 میلیون دلار بر روی شرکت اپل که ارزش تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge) حدودی 3 میلیون دلار را داشت سرمایه‌گذاری کردند و حال ارزش این شرکت به بیش از 1000 میلیارد دلار رسیده است.

نقش متفاوت صندوق‌های وی‌سی به عنوان واسطه های مالی به صورت رابطه خاص میان آن‌ها و سرمایه‌گذاران نهادی که اکثر سرمایه را فراهم می کنند ، بیان می‌شود. در حالی که اکثر واسطه‌گری‌های مالی ( مانند انتقال پس انداز ها به بازار های سهام و بدهی ) توسط کارکنان و سرمایه‌گذاران نهادی صورت می گیرد صندوق‌های وی‌سی بازوی واسطه گری هایی است که تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge) برای آن‌ها با سرمایه‌گذاران نهادی قرارداد منعقد شده است.

فراصندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه

به صندوقی که بر روی تعدادی ازVC ها (صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر) سرمایه‌گذاری کند فراصندوق وی‌سی‌ها گفته می‌شود. از آن جایی که سرمایه‌گذاری در تنها یک وی‌سی ریسک به مراتب بالایی دارد (با توجه به ذات فعالیت وی‌سی‌ها و خطرپذیر بودن آن‌ها)، سرمایه‌گذاری بر روی چند صندوق وی‌سی باعث تنوع بخشی نسبتا مناسبی می‌شود که این امر موجب کاهش ریسک ناشی از سرمایه‌گذاری می‌گردد و سرمایه‌گذاران می‌توانند با خیال راحت‌تری بر روی این فراصندوق‌ها سرمایه‌گذاری کنند.

ویژگی‌های FOF

سرمایه‌گذاری در یک طرح دست جمعی و چندین صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر می‌تواند منجر به افزایش تنوع بخشی در مقایسه با سرمایه‌گذاری خرد و مستقیم در یک استارتاپ یا وی‌سی گردد. با توجه به تئوری سبد سهام مدرن مزیت تنوع بخشی در کاهش نوسان پذیری سهام volatility هم‌زمان با ثابت نگه داشتن متوسط بازدهی می‌باشد. هرچند این مزیت نیز گاهی با افزایش هزینه‌های معاملات در سطوح مختلف فراصندوق‌ها از بین می‌رود.

هزینه‌های مدیریت در روش FOF غالباً از هزینه‌های سرمایه‌گذاری سنتی(خرید و فروش مستقیم سهام، اوراق قرضه و …) بیشتر می‌باشد که دلیل آن محاسبه شدن هزینه‌های مدیریت سبد سهام در روش سنتی در دارایی‌های پایه می‌باشد. دارایی پایه نیز اصطلاحی است که در معاملات ابزار مشتقه استفاده می‌شود. مشتقه نوعی ابزار مالی است که قیمت و ارزش آن از یک دارایی دیگر نشأت می‌گیرد. دارایی‌های پایه نیز معمولاً یکی از انواع ابزارهای مالی نظیر سهام، کالاها، ارز و شاخص است که بر اساس آن، قیمت ابزار مشتقه تعیین می‌شود. همچنین از لحاظ تاریخی صندوق‌های FOF نشان داده اند هزینه‌های این استراتژی لزوما شامل هزینه‌های دارایی‌های پایه نمی‌باشد.

صندوق‌های ETF

ساختار فراصندوق‌ها می‌تواند برای ETFها یا همان صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله و همچنین برای Mutual Funds ها (صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک) نیز مفید باشد. به طور خلاصه صندوق سرمایه‌گذاری مشترک به صندوقی گفته می‌شود که وجوه دریافت شده از سرمایه‌گذاران در بازارهای مختلفی از جمله سهام، اوراق بهادار، اوراق قرضه و سایر ابزارهای پولی و مالی دیگر سرمایه‌گذاری شده، می‌شود.ETF ها در مقایسه با صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، پدیده نسبتا جدیدی هستند که نشان دهنده سهمی از مالکیت اعتبار سرمایه‌گذاری واحد یا همان UIT هستند که اسناد دارایی سهام، اوراق قرضه، ارزها و کالاها را در اختیار دارد.

برای مثال IShares از مدل FOF صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله بهره می‌گیرد در حالی که شرکت سرمایه‌گذاری آمریکایی Vanguard از مدل FOF صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک استفاده می‌کند.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری هدفمند

این صندوق‌های سرمایه‌گذاری همانند مورد قبلی می‌باشند با این تفاوت که تخصیص دارایی‌ها بر اساس زمان طراحی شده است و دارای هدف زمانی می‌باشند. همچنین لازم به ذکر است هر دو شرکت IShares و Vanguard که در بالاتر معرفی شدند از این استراتژی نیز بهره می‌برند با این تفاوت که دارای موعد زمانی برای سرمایه‌گذاری می‌باشند که این امر واضحا از دوباره‌کاری جلوگیری می‌کند.

۶ ابزار کاهنده نوسان در بورس‌ها

دنیای‌اقتصاد : ابزار‌های مالی نقش بسیار ویژه در کنترل نوسانات شدید و تنش‌ها در بازارها دارند. از مهم‌ترین ابزار‌های مالی که برای جلوگیری از ابرنوسان در بازارهای سرمایه به‌کار می‌روند، بیمه‌سازی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، معاملات دوطرفه، ‌فروش تعهدی، استفاده از اختیار معامله و قرارداد‌های آتی و وثیقه‌گذاری است که پژوهشکده امور اقتصادی به تشریح سازوکار هر یک پرداخته است.

Untitled-1

با توجه به تجربیات دو سال گذشته سهامداران و البته سیاستگذاران در تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌ای، لزوم استفاده از ابزار‌‌‌‌‌‌‌های مختلف برای کاهش تنش‌‌‌‌‌‌‌ها و نوسانات بازار سرمایه ضروری به‌نظر می‌رسد. در این راستا پژوهشکده امور اقتصادی وزارت اقتصاد در پژوهشی که به همت محمد برزوئی‌لموکی انجام شده، به معرفی ابزارهای بازار سرمایه برای کاهش تنش‌‌‌‌‌‌‌ها و نوسانات بازار پرداخته و در ادامه چگونگی ایجاد ساختار منسجم درخصوص استفاده از این ابزار‌‌‌‌‌‌‌ها برای کاهش نوسانات بازار را بررسی کرده است.

به‌طور کلی، ابزار‌‌‌‌‌‌‌های مالی در بازار‌‌‌‌‌‌‌های مالی دنیا نقش بسیار پررنگ و ویژه‌‌‌‌‌‌‌ای دارند، به‌طوری‌که با وجود این ابزار‌‌‌‌‌‌‌ها، نوسانات و تنش‌‌‌‌‌‌‌ها تا حدود زیادی قابل‌کنترل می‌شوند. مهم‌ترین ابزار‌‌‌‌‌‌‌های مالی موجود که برای کاهش نوسانات بازار سرمایه به‌کار می‌‌‌‌‌‌‌روند عبارت است از: مصون‌‌‌‌‌‌‌سازی یا بیمه‌‌‌‌‌‌‌کردن (Hedging)، صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری، معاملات دوطرفه، ‌‌‌‌‌‌‌فروش تعهدی، استفاده از اختیار معامله (Option) و قرارداد‌‌‌‌‌‌‌های آتی (futures) و وثیقه‌‌‌‌‌‌‌گذاری. در پژوهش حاضر، برای شناسایی و انتخاب مناسب‌‌‌‌‌‌‌ترین ابزاری که در بازار سرمایه ایران قادر است تا بیشترین کارآیی را برای کنترل نوسانات فراهم آورد، شاخص‌‌‌‌‌‌‌های مهم و موثر معرفی و تعیین شده است. این شاخص‌‌‌‌‌‌‌ها عبارتند از: قابلیت مدیریت حرفه‌‌‌‌‌‌‌ای دارایی، نقدشوندگی، حفظ اصل سرمایه، بازدهی متناسب با ریسک، قابلیت کسب سود در شرایط ناپایدار و قابلیت محدودکردن زیان در شرایط ناپایدار.

ابزارهای مالی موجود برای کاهش نوسان بازار سرمایه

بازیگران بازارهای اقتصادی و سرمایه‌گذاری همواره با ریسک‌‌‌‌‌‌‌ها و مخاطرات ناشی از نوسانات بازار مواجه هستند. این نوسان و عدم‌اطمینان از وضعیت آینده، گاه باعث زیان‌‌‌‌‌‌‌های شدید به این بازیگران و حتی خروج آنها از بازار و عدم‌رغبت سایرین به ورود به این عرصه می‌شود. فعالان بازار از دیرباز به‌دنبال یافتن راهکار‌هایی برای مدیریت ریسک و ایجاد آرامش خاطر در پی وقوع نوسانات و التهابات بازار بوده‌‌‌‌‌‌‌اند. بازار سهام ایران به دلیل نبود یا کمرنگ‌بودن ابزارهای مالی همچون آپشن، فیوچرز، آتی و امثال آن بازاری پرریسک و تک‌جهت است، در واقع بازار سهام با رشد قیمت‌ها سود را تجربه می‌‌‌‌‌‌‌کند و با سقوط قیمت‌ها راهی جز نزول ندارد. درحالی‌که شاید با وجود ابزارهای جدید مالی و ریسک‌‌‌‌‌‌‌ بالای بازار و نوسانات آن باعث شده که نه‌تنها سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار خارجی، بلکه سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران داخلی هم اقبال لازم و پرشوری به بازار نداشته باشند.

بازار سرمایه بدون ابزار‌هایی شبیه ابزار مشتقه معنی و مفهوم واقعی بازار را ندارد و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران خارجی تصویری از بازار بدون ابزار مشتقه ندارند که بتوانند وارد آن بازار شوند. لازمه فعال بودن ابزارهای مالی، فراهم‌بودن زمینه لازم برای هریک از‌ این ابزارهاست که در سال‌های اخیر تا حدود زیادی به آن توجه شده و فعالیت‌های خوبی در این زمینه صورت‌گرفته است.

این ابزارهای مالی در بازارهای مالی دنیا نقش بسیار پررنگ و ویژه‌‌‌‌‌‌‌ای دارند، به‌طوری که با وجود این ابزارها، نوسانات و تنش‌‌‌‌‌‌‌ها در آن بازارها تا حدود زیادی قابل‌کنترل هستند.

1- مصون‌‌‌‌‌‌‌سازی یا بیمه‌‌‌‌‌‌‌کردن Hedging: کلمه Hedging در فرهنگ لغت یعنی «مصون‌‌‌‌‌‌‌سازی» و در بازار‌‌‌‌‌‌‌های مالی، به معنای مصون‌‌‌‌‌‌‌سازی یا بیمه‌‌‌‌‌‌‌‌کردن سرمایه از زیان‌‌‌‌‌‌‌های احتمالی است. هجینگ سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری در بازار‌‌‌‌‌‌‌های مالی عبارت است از: به‌کارگیری استراتژی مناسب با استفاده از ابزار‌‌‌‌‌‌‌های خاص برای جبران زیان ناشی از هرگونه حرکت پیش‌بینی‌نشده قیمت. در واقع هجینگ به‌معنای گرفتن یک موقعیت به‌منظور جبران ریسک نوسانات آتی قیمت است. هجینگ نوعی استراتژی معاملاتی است و معمولا توسط معامله‌‌‌‌‌‌‌گران حرفه‌‌‌‌‌‌‌ای مورد‌استفاده قرار می‌گیرد. تکنیک‌‌‌‌‌‌‌های مصون‌‌‌‌‌‌‌سازی به‌طور کلی شامل استفاده از ابزار‌‌‌‌‌‌‌های مالی پیچیده شناخته‌شده به‌عنوان مشتقات استراتژی معاملاتی است که بیشتر در بازار‌‌‌‌‌‌‌های Option و Futures‌‌‌‌‌‌‌ به‌کار گرفته می‌شوند. نحوه عملکرد این ابزار با یک مثال قابل شرح است. با فرض خرید سهام یک شرکت و خوش‌بینی نسبت به آینده این شرکت، ‌‌‌‌‌‌‌ممکن است در مورد زیان‌‌‌‌‌‌‌های کوتاه مدت در صنعت نگرانی وجود داشته باشد. برای محافظت از سقوط احتمالی سهام آن شرکت می‌توان یک گزینه قرار داده شده (مشتق) در شرکت را خریداری کرد که اجازه می‌دهد در یک قیمت خاص (قیمت اعتصاب) سهام نقد شوند، لذا اگر قیمت‌ها به زیر قیمت اعتصاب بروند و سقوط کنند می‌توان از این گزینه بیمه‌‌‌‌‌‌‌ای استفاده کرد و از زیان گریخت.

2- صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری: در بازار‌‌‌‌‌‌‌های توسعه‌یافته اوراق بهادار، به دلیل پیچیدگی فرآیند تصمیم‌گیری برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری بر روی این اوراق و افزایش چشمگیر حجم و سرعت گردش اطلاعات و تخصصی‌شدن فعالیت‌‌‌‌‌‌‌ها، استقبال از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌های جمعی به‌ویژه در قالب انواع صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری، در سال‌های اخیر از رشد روزافزونی برخوردار بوده است. صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری، به‌عنوان ابزاری برای تنوع‌‌‌‌‌‌‌بخشی، حفاظت و تجمیع دارایی‌ها شناخته شده تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge) تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge) و با اقبال گسترده عموم و اهل حرفه همراه شده است. حجم روزافزون دارایی‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری شده در این صندوق‌ها به‌شدت در حال افزایش است، در واقع صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری یکی از ابزار‌‌‌‌‌‌‌های موجود در بازار سرمایه هستند که امکان سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه را فراهم می‌‌‌‌‌‌‌آورند و برای افرادی که دارای دانش و اطلاعات مالی کمتری هستند، مناسب است. صندوق‌‌‌‌‌‌‌ سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری، شرکتی است که وجوه سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران مختلف را جمع‌‌‌‌‌‌‌آوری، آن را در سهام، اوراق قرضه، ‌‌‌‌‌‌‌ابزار‌‌‌‌‌‌‌های کوتاه‌مدت بازار پول، سایر اوراق بهادار یا دارایی‌ها یا ترکیبی از این موارد، سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری کرده و پرتفوی مناسبی تشکیل می‌دهد. هر سهم صندوق سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری، بیانگر مالکیت نسبی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار از منابع صندوق و سودی است که از آن‌‌‌‌‌‌‌ منابع عاید وی می‌شود. صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری از نهاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی فعال در بازار سرمایه هستند که فعالیت اصلی آنها سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری در اوراق بهادار است. این صندوق‌ها با استفاده از وجوه سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران، در مقیاس بزرگ سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری می‌‌‌‌‌‌‌کنند و به‌دنبال کسب بازدهی مناسب برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران صندوق هستند. سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران یا دارندگان واحد‌‌‌‌‌‌‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری صندوق‌‌‌‌‌‌‌ به نسبت سهم یا میزان سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری خود در صندوق، در سود و زیان آن شریک می‌شوند. صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری را ‌‌‌‌‌‌‌می‌‌‌‌‌‌‌توان به 3نوع متفاوت (بر اساس عملکرد- بر اساس پرتفوی- بر اساس مالکیت) طبقه‌‌‌‌‌‌‌بندی کرد. عملکرد سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری با 2‌ رکن ریسک و بازدهی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و همواره بیشترین بازدهی با توجه به سطح مشخصی از ریسک، ‌‌‌‌‌‌‌معیاری مناسب برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری است.

هدف اساسی صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری، بیشینه‌کردن دارایی‌های تحت‌مدیریت خود در طول زمان است. صرفه‌‌‌‌‌‌‌جویی در زمان، مدیریت حرفه‌‌‌‌‌‌‌ای و تخصصی، تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge) تقسیم هزینه‌‌‌‌‌‌‌ها بین سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران و کاهش ریسک از مزایای صندوق‌های سرمایه‌گذاری و در نقطه مقابل کاهش کنترل سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار بر سبد دارایی خود و نداشتن حق‌رای در مجامع شرکت‌ها نیز از معایب صندوق‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری محسوب می‌شوند.

3-معاملات دو طرفه: بازار دوطرفه به بازاری گفته می‌شود که سهامداران آن زمانی که انتظار اصلاح یا افت قیمتی یک سهم را دارند، می‌توانند فروش استقراضی انجام دهند، یعنی بدون اینکه سهمی داشته باشند، می‌توانند آن را به فروش برسانند و متعهد شوند که در زمانی مشخص در آینده سهم آن شرکت را خریده و به قرارداد عمل کنند، در مقابل بازار یک‌‌‌‌‌‌‌طرفه بازاری است که فعالان آن بازار تنها در زمان رشد قیمت‌ها امکان کسب بازده از آن بازار را دارند و در ریزش قیمت‌ها در بهترین حالت ممکن می‌توانند به‌موقع شناسایی سود کنند و متحمل زیان نشوند. در بازار یک‌‌‌‌‌‌‌طرفه مانند بورس ایران به دلیل فضای تورمی، سهامداران علاقه‌‌‌‌‌‌‌ای به فروش دارایی خود با زیان ندارند و حاضرند مدت‌ها سهام را نگهداری کنند تا سرانجام با افزایش قیمت سهام از زیان خارج شوند. این مساله باعث می‌شود تا از لحاظ نموداری شیب رشد قیمت‌ها و اصلاح قیمت‌ها متفاوت باشد و همین موضوع کارآیی برخی از ابزار‌‌‌‌‌‌‌های تحلیل تکنیکال را در بورس ایران به صفر می‌رساند. دوران رونق، بورس همواره با بازدهی خوبی همراه بوده است. رشد نقدینگی در سطح جامعه و سرازیر‌شدن آن به سمت بورس با توجه به عمق پایین این بازار منجر به رشد‌‌‌‌‌‌‌های چند برابری در قیمت برخی سهام بازار می‌شود. بازار یک‌‌‌‌‌‌‌طرفه باعث می‌شود تا به تعادل رسیدن بازار به‌تاخیر افتاده و برخی سهام دچار حباب‌‌‌‌‌‌‌های سنگین شود. در چنین شرایطی تحلیل نقشی کم‌‌‌‌‌‌‌رنگ‌‌‌‌‌‌‌تر به خود گرفته و سهام مختلف صرفا به خاطر ورود نقدینگی رشد قیمتی را تجربه می‌‌‌‌‌‌‌کنند و نه ارزش ذاتی. این در حالی است که فراهم‌کردن بستر بازار دوطرفه می‌تواند مزایای زیادی را نصیب بازار سهام و فعالان آن کند. این مزیت‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌توان در افزایش شدید نقدشوندگی، کارآ شدن ابزار تحلیل تکنیکال، جلوگیری از ایجاد حباب در بازار و سهام شرکت‌ها، پررنگ شدن نقش تحلیل در تصمیمات سرمایه‌گذاری و امکان کسب بازدهی در ریزش بازارها خلاصه کرد.

4- فروش تعهدی: در این روش معامله‌‌‌‌‌‌‌گر با پیش‌‌‌‌‌‌‌بینی کاهش قیمت یک سهم آن را به صورت استقراضی فروخته و سپس پس از کاهش قیمت مدنظر سهم را بازخرید کرده و از اختلاف قیمت آن سود می‌‌‌‌‌‌‌برد. در روش استقراضی، رابطه میان فروشنده و مالک اوراق بهادار به شکل استقراض تعریف می‌شود. بدین صورت که فروشنده با قرض‌کردن اوراق بهادار از مالک و پرداخت بهره از پیش توافق‌شده، به فروش اوراق بهادار در بازار و پیاده‌‌‌‌‌‌‌سازی استراتژی معاملاتی خود اقدام می‌‌‌‌‌‌‌کند. یکی از مهم‌ترین مزایای فروش تعهدی افزایش تحلیل در بازار سرمایه است. در فروش تعهدی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار انتظار دارد قیمت یک سهم در یک بازه زمانی مشخص کاهش پیدا کند، بنابراین با هدف کسب سود از این کاهش قیمت، به فروش سهم تحت‌مالکیت شخص دیگری اقدام کرده و با کاهش قیمت و بازخرید آن، از تفاوت قیمت فروش و بازخرید سود می‌‌‌‌‌‌‌کند.

5- اختیار معامله (Option) و قرارداد‌‌‌‌‌‌‌های آتی (fiutures) : امروزه در بازار‌‌‌‌‌‌‌های معتبر سرمایه در دنیا، قرارداد‌‌‌‌‌‌‌های آتی (futures) و اختیار معامله (Option) به‌عنوان ابزار‌‌‌‌‌‌‌های مدیریت ریسک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند و به‌طور گسترده مورد‌استفاده قرار می‌‌‌‌‌‌‌گیرند.

در این‌گونه بازار‌‌‌‌‌‌‌ها، معامله‌‌‌‌‌‌‌گران حرفه‌‌‌‌‌‌‌ای با بهره‌‌‌‌‌‌‌گیری از قابلیت‌‌‌‌‌‌‌های منحصربه‌فرد این ابزار‌‌‌‌‌‌‌ها، به کنترل بسیار خوبی بر روی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری خود دست یافته‌‌‌‌‌‌‌اند. آگاهی و شناخت از این‌گونه ابزار‌‌‌‌‌‌‌ها و در نهایت تعریف و به‌کارگیری آنها در بازار سرمایه ایران، به بازیگران این بازار نیز امکان کنترل بهتر بر سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری خود و به‌دنبال آن آرامش خاطر بالاتر از ورود و فعالیت در بازار خواهد داد.

اختیار معامله (Option)، قراردادی است که به خریدار آن، اختیار (و نه اجبار) خرید یا فروش یک دارایی معین را در قیمت تعیین‌شده تا یک زمان مشخص اعطا می‌‌‌‌‌‌‌کند. قرارداد‌‌‌‌‌‌‌ آتی (fiutures) قراردادی است که فروشنده متعهد می‌شود بر اساس آن، در سررسید معین، مقدار مشخصی از کالای تعیین‌شده را به قیمتی مشخص بفروشد و در مقابل خریدار متعهد می‌شود کالا را با مشخصات تعیین‌شده، ‌‌‌‌‌‌‌خریداری کند. قرارداد آتی به افراد این امکان را می‌دهد که اقدام به خرید کالایی کنند که در حال‌حاضر تصمیم به تحویل گرفتن آن ندارند و وجه آن را نیز در زمان تحویل پرداخت کنند. همچنین افراد می‌توانند کالایی که اکنون مالک آن نیستند را بفروشند و در آینده آن را به خریدار تحویل داده و کسب سود کنند. طراحی و ایجاد قراردادهای آتی برای دستیابی به اهداف و انتظاراتی بوده است تا بتواند بر اساس انتظارات افرادی که تمایل به فعالیت در بازار سرمایه با اهداف خاص دارند، گزینه‌‌‌‌‌‌‌های متنوعی ایجاد کند. پوشش ریسک، استفاده از اهرم مالی، نقدشوندگی بالای معاملات و تضمین معاملات توسط اتاق پایاپای از جمله مزایای استفاده از قراردادهای آتی است.

6-وثیقه‌گذاری: در سال 1389 دستورالعمل وثیقه قرارگرفتن سهام تصویب شد، یعنی افرادی که به وام احتیاج دارند می‌توانند سهام خود را به‌عنوان وثیقه جهت ضمانت بازپرداخت بدهی‌‌‌‌‌‌‌ها نزد بانک‌ها قرار دهند.

ETF بیت کوین به زبان ساده؛ با برترین صندوق‌های قابل معامله بیت کوین آشنا شوید

صندوق قابل معامله ترجمه عبارت (Exchange Traded Fund (ETF است و سبدی از دارایی‌های مختلفی است که می توانند به انواع مختلفی وجود داشته باشند. به عنوان مثال این سبد ممکن است شامل سهام، اوراق قرضه، کالا، فلزات گرانبها و یا رمزارزها باشد. صندوق‌های ETF را می‌توان در بازار بورس به راحتی مثل یک سهام به خرید و فروش رساند.

آنچه ETF را برای بسیاری جذاب می‌کند امکان تنوع بخشی در سبد سرمایه است. علاوه بر این قابل معامله بودن آن‌ها در بازارهای تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge) بورس هم دلیل دیگری است که بسیاری به سمت صندوق‌های قابل معامله متمایل می‌شوند.

اگر علاقمند به سرمایه گذاری در دارایی‌های مختلفی باشید و چندان مایل به خرید و فروش دائمی این دارایی‌ها و پرداخت کارمزد معاملات نیستید؛ صندوق‌های قابل معامله گزینه جذابی برای شما خواهند بود.

به عنوان مثال اگر بخواهید سهمی از کل بازار اوراق بهادار ایالات متحده را داشته باشید؛ می‌توانید در یکی از صندوق‌های ای تی اف شرکت ونگارد سرمایه گذاری کنید. صندوق قابل معامله ونگارد شامل ۴۰۲۵ اوراق سهام مختلف است و این صندوق عملکرد یا اصطلاحا پرفورمنس کل بازار سهام ایالات متحده را دنبال می‌کند.

نباید فراموش کرد که برای اشخاص، مدیریت چندین هزار سهام مختلف، عملا کاری غیرممکن است اما با ETF می‌توان سهمی از انواع دارایی‌ها را زیر چتر یک سبد نگه داشت و طبیعتا با رشد و کاهش هرکدام از دارایی‌ها ارزش سرمایه شما نیز تغییر خواهد کرد.

این جنبه از صندوق‌های قابل معامله، از جهاتی بسیار شبیه به کاریست که شرکت‌های مدیریت سرمایه با استراتژی منفعل (Passive Investing Strategy) انجام می‌دهند. این موسسات، سهام‌های معینی را خریداری و دنبال می‌کنند و لیست این سهام‌ها را به شکل یک شاخص (Index) برای صندوق سرمایه گذاری خود تعریف می‌کنند. به عنوان مثال صندوق شاخصی رمزارز CRYPTO20 Index Fund با استفاده از استراتژی منفعل و همینطور بهره مندی از روش ها و پارامترهای وزن دهی به یک سبد سرمایه گذاری، تا حدود بسیار زیادی همانند صندوق های ETF مدیریت می شود.

اما صندوق قابل معامله بیت کوین چیست و چه تفاوتی با صندوق‌های سرمایه گذاری دیگر دارد؟

صندوق قابل معامله بیت کوین چیست؟

صندوق قابل معامله بیت کوین درست مانند دیگر صندوق‌های ای تی اف موجود در بازار اوراق بهادار است؛ با این تفاوت که به جای دنبال کردن قیمت اوراق بهادار یا فلزات گرانبها، قیمت بیت کوین را دنبال می‌کند.

جالب است بدانید که در حال حاضر صندوق‌های فعال ای تی اف بیت کوین لزوما در رمزارز بیت کوین سرمایه گذاری نمی‌کنند و در بحث‌های مالی و نگرش صندوق با یکدیگر تفاوت اساسی دارند.

تفاوت صندوق های ای تی اف بیت کوین با یکدیگر

به طور ساده تفاوت اصلی صندوق‌های قابل معامله بیت کوین را می‌توان در دو دسته کلی بیان کرد:

۱- برخی از این صندوق‌ها قیمت جهانی بیت کوین را در بازار اسپات (Spot) بیت کوین را دنبال کرده و برخی دیگر دنباله‌رو قیمت بیت کوین در قرارداد‌های آتی یا بازار فیوچرز هستند.

۲- برخی از این صندوق‌ها به صورت مستقیم بیت کوین را خریداری نمی‌کنند و در پورتفوی آنها بیت کوین وجود ندارد؛ اما بعضی از این صندوق‌ها به صورت مستقیم اقدام به خرید و نگهداری بیت کوین در صندوق خود می‌کنند.

معرفی برخی صندوق های ای تی اف بیت کوین

BITO – ProShares Bitcoin Strategy ETF

صندوق ای تی اف پرو شیرز (ProShares ETF (BITO اخیرا موفق به کسب مجوز فعالیت از کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا شده است. نکته مهم در مورد این صندوق این است که در آن بیت کوین به صورت یک رمزارز، خرید و فروش یا نگهداری نمی‌شود بلکه این صندوق در پی قراردادهای آتی یا فیوچرز بیت کوین است. بر اساس اعلان این صندوق، آن‌ها به طور مستقیم نه بیت کوین نگهداری می‌کنند و نه بر روی این رمزارز سرمایه گذاری کرده‌اند.

کارمزد این صندوق ۰.۹۵% بوده که به نسبت سایر انتخاب‌ها برای شهروندان ایالات متحده، به صرفه‌تر است. قبول و کسب مجوز این صندوق از سوی کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) موضوع مهمی است چرا که احتمالا راه را برای دیگر شرکت‌ها و محصولات مالی مشابه هموار خواهد کرد.

GBTC – Grayscale Bitcoin Investment Trust

صندوق سرمایه گذاری گری اسکیل یکی از قدیمی‌ترین صندوق‌هایی است که امکان بهره مندی از حرکات قیمتی بیت کوین را برای سرمایه گذاران فراهم کرده است. با این وجود به دلیل سخت‌گیری‌ها و قوانین دست و پا گیر کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، این صندوق هنوز موفق به ارائه محصول خود به صورت یک صندوق ETF نشده است. محصول این صندوق شبیه به ای تی اف بوده اما با ریسک بسیار بالایی همراه است و تنها به سرمایه داران معتبر ارائه شده و جذب سرمایه آن نیز به صورت خصوصی انجام می‌شود.

پس از موفقیت صندوق ProShares در دریافت مجوز، این شرکت خبری در راستای اقدام برای دریافت مجوز را منتشر کرده است.

BITW – The Bitwise 10 Private Index Fund

صندوق بیت وایز یکی از قدیمی‌ترین صندوق‌های کریپتویی است که کار خود را از سال ۲۰۱۷ آغاز کرده است. دارایی‌های این صندوق کاملا به طور سرد نگهداری و دارای بیمه اند. همان طور که از نام صندوق مشخص است؛ در این صندوق تنها ۱۰ رمزارز اول از نظر حجم بازار مدیریت شده و صلاحیت خرید و نگهداری هر کدام از این ارزها با روش‌های سخت‌گیرانه‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرد.

سرمایه گذاران می‌توانند به کمک روش سنتی حساب‌های بروکری یا حساب‌های کارگزاری، سهم‌های این صندوق را خریداری کنند. سرمایه‌گذاران معتبر نیز می‌توانند به صورت مستقیم و در موقعیت‌های خصوصی به سهام این صندوق دسترسی پیدا کنند. کارمزد این صندوق % ۲.۵ بوده و میزان دارایی آن بیش از یک میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.

BTCE – BTCetc Physical Bitcoin ETC

در یک نگاه صادقانه BTCE تنها صندوقی است که واقعا ETF بیت کوین محسوب می‌شود. این صندوق در کشور آلمان و به لطف قوانین متفاوت نسبت به ایالات متحده آمریکا، با پشتوانه بیت کوین اداره می‌شود. این صندوق دارای کارمزد ۲% است و دارایی تحت مدیریت آن بیش از ۱ میلیارد دلار ارزش دارد.

CXBTF – Bitcoin Tracker One

بیت کوین ترکر وان تنها در بازار های خارج از صرافی یا OTC در دسترس است. این صندوق کار خود را در سال ۲۰۱۵ و در Nasdaq استکهلم آغاز کرده است. این صندوق تا سال ۲۰۱۸، تنها با کرون سوئد در دسترس بود اما در سال ۲۰۱۸ خرید آن با دلار آمریکا هم امکان پذیر شده است. این صندوق هم ساختاری مانند صندوق سرمایه گذاری گری اسکیل دارد بنابراین با ریسک زیادی برای سرمایه گذاران همراه است.

BTCC – Purpose Bitcoin ETF

صندوق ای تی اف BTCC یکی از صندوق‌های تازه کار در کشور کانادا است که در سال ۲۰۲۱ کار خود را آغاز کرده است. بد نیست بدانید که این صندوق در هفته اول عرضه حدود ۵۰۰ میلیون دلار دارایی جذب کرده است که این رقم در نوع خود بی‌نظیر است. این ای تی اف کارمزد %۱ دریافت می‌کند.

دلایل استفاده از صندوق قابل به معامله به جای خرید دارایی

با مرور آنچه گفتیم این سوال به وجود می‌آید که با توجه به همه مسائل؛ چرا عده‌ای به جای خرید دارایی دست به خرید ای اف تی می‌زنند؟

دلایل مختلفی برای خرید ETF یک دارایی به جای خود دارایی وجود دارد:

  • گاهی خرید یک دارایی برای افراد یا شرکت‌ها به دلایل مختلفی امکان‌پذیر نیست و آن‌ها می‌توانند با خرید صندوق قابل معامله آن دارایی از تحرکات قیمتی آن عقب نماند.
  • در ایالات متحده با توجه به قوانین SEC و ممنوعیت خرید بیت کوین برای شرکت‌ها، صندوق‌های سرمایه گذاری و صندوق‌های پوشش ریسک(Hedge funds) یکی از راه‌های ورود به بازار ارزهای دیجیتال، صندوق‌های ETF است.
  • برخی سرمایه گذاران به دلایلی مایل نیستند به عنوان نگهدارنده رمزارز شناخته شوند و با این وجود نمی‌خواهند از بازار بیت کوین نیز جا بمانند. این افراد نیز در ETF بیت کوین سرمایه گذاری می‌کنند.
  • عده‌ای ترجیح می‌دهند پروسه خرید یا فروش و به طور کلی نگهداری ایمن بیت کوین را از سر باز کرده و با سرمایه گذاری در صندوق ای تی اف خیالشان را از این بابت راحت کنند.
  • از دیگر انگیزه‌های سرمایه گذاری در ETF هزینه کارمزد نسبتا ناچیز آن به نسبت خرید و فروش واقعی یک دارایی بابت هر معامله است.
  • برخی برای رهایی از دردسر احراز هویت صرافی ارزهای دیجیتال ترجیح می‌دهند سهمی را خریداری کنند که در بازار اوراق بهادار به راحتی قابل خرید و فروش است و صندوق EFT را انتخاب می‌کنند.

سخن پایانی

صندوق‌های ای اف تی به طور کلی منجر به افزایش ظرفیت سرمایه گذاری در بازارها شده و برای بسیاری انتخاب این صندوق‌ها گزینه مناسب‌تری است. علاوه بر این چنین صندوق‌هایی به پذیرش رمزارزها در سطح‌های مختلف فردی و شرکتی کمک شایانی می‌کند.

از طرفی اکثر صندوق‌های ای تی اف امروزی به طور مستقیم با خود بیت کوین سروکار نداشته و این سوال به وجود می‌آید که چرا زمانی که می‌توان در خود رمزارز سرمایه گذاری کرد باید سهم آن را خرید؟

در این میان به نظر می‌رسد که قوانین برخی کشورها از جمله ایالات متحده با سیاست‌های خاصی در صدد کنترل قیمت بازار رمزارزها و اعمال فشار بر آن تنظیم شده است.

از یک سو کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، بیت کوین را به عنوان یک ارز قانونی نشناخته و به صندوق‌هایی که از رمزارز بیت کوین در صندوق استفاده می‌کنند؛ مجوز فعالیت نمی‌دهد و از طرفی دیگر به صندوقی مانند Proshares که عملا بیت کوینی ندارند و تنها از طریق قراردادهای آتی بیت کوین، به طور غیرمستقیم با این بازار در ارتباط‌اند؛ مجوز می‌دهد.

به نظر می‌آید سیاست گذاران در تلاش‌اند تا تجربه موفق کنترل قیمت در بازارهایی مثل طلا و نقره و … را تکرار کنند. آن‌ها از طریق ترویج خرید صندوق ای تی اف به جای آن دارایی عملا کنترل قیمت این بازارها را در دست می‌گیرند.

هرچند که برای قضاوت هنوز زود است اما در شرایط کنونی، خرید و نگهداری خود رمزارز به نسبت سرمایه گذاری در صندوق‌های قابل معامله، گزینه منطقی‌تری به نظر می‌رسد.

احتمالا در آینده با نرمش دولت ها و با تغییر نگرش ها، صندوق های قابل معاله ای برای بیت کوین به وجود خواهد آمد که مستقیما با خود رمزارز بیت کوین در ارتباط هستند و در این میان نیازی به باز تعریف و دور زدن برخی مناسبات مالی نیست تا بتوان بیت کوین را هم ردیف با دیگر کلاس های دارایی در بازارهای تحت کنترل دولت ها پذیرفت و به معامله آن پرداخت.

آیا این مطلب مفید بود؟
۱ نظر

ETF بیت کوین به زبان ساده؛ با برترین صندوق‌های قابل معامله بیت کوین آشنا شوید

افزایش شدید تقاضا برای صندوق های سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال

صندوق های سرمایه گذاری

طی ماه‌های اخیر، شرکت سرمایه گذاری گری اسکیل (Grayscale Investments) در حال خرید بیت کوین در حجم بالا بوده است. اغلب سرمایه گذاران این شرکت نیز سازمان‌ها هستند. با این حال، سایر صندوق های سرمایه گذاری نیز در حال خرید بیت کوین هستند.

براساس مقاله‌ای از کوین تلگراف، با وجود نابه سامانی و بلاتکلیفی فعلی در سرتاسر جهان، وضعیت ارزهای دیجیتال کاملا مشخص است؛ انتظار برای ورود سرمایه‌گذاران سازمانی. اخیرا، اتفاقات امیدوارکننده‌ای در زمینه ارزهای دیجیتال رخ داده است. یکی از این اتفاقات، سرمایه‌گذاری شرکت گری اسکیل روی بیت کوین با مقادیر بالا طی ماه‌های اخیر بوده است.

پس از رویداد هاوینگ که در ۱۱ مه (۲۲ اردیبهشت) اتفاق افتاد، صندوق های سرمایه گذاری گری اسکیل در حال جمع آوری بیت کوین با نرخی معادل با ۱۵۰ درصد تمام بیت کوین‌های تازه‌ استخراج‌شده بوده است. دارایی دیجیتال تحت مدیریت در صندوق های سرمایه گذاری بیت کوین این شرکت، در حال حاضر به ۳.۲ میلیارد دلار رسیده است. نکته قابل توجه اینجاست که طبق گزارش گری‌اسکیل، بیش از ۹۰ درصد از جریان ورودی جدید را در صندوق سرمایه‌گذاری این شرکت، سازمان‌ها تشکیل می‌دهند.

گری‌اسکیل احتمالا تنها شرکتی نیست که توجه سازمان‌ها را به خود جلب کرده است. اریک اروین (Eric Ervin)، رئیس و مدیرعامل شرکت مدیریت دارایی بلاک‌فورس کپیتال (Blockforce Capital) که در حوزه ارزهای دیجیتال فعالیت می‌کند، طی مصاحبه‌ای اظهار داشت:

ما شاهد افزایش علاقه سازمانی هستیم. به نظر من، این مسئله، صرف‌نظر از هاوینگ اتفاق می‌افتد. عوامل دیگری در این افزایش علاقه دخیل هستند، از جمله محرک‌های مالی و پولی بی‌سابقه در سراسر جهان.

لنارد نئو (Lennard Neo)، رئیس بخش تحقیقات در شرکت سرمایه‌گذاری استک فاندز (Stack Funds)، طی مصاحبه‌ای گفت که سرمایه‌گذاران سازمانی به‌دنبال راه‌حل‌هایی جایگزین می‌گردند و با این کار، نه تنها به دنبال سود و عواید بیشتر هستند، بلکه قصد دارند پورتفوی کنونی خود را نیز در برابر خطر افت بیشتر محافظت کنند. نئو در این مورد توضیح داد:

مشابه با گری‌اسکیل، استک نیز شاهد افزایش علاقه سرمایه‌گذاران به تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge) بیت کوین بوده است. میزان این علاقه نسبت به زمانِ قبل از سقوط ماه مارس، حدود دو برابر شده است. به عقیده من، اینطور نیست که آن‌ها کورکورانه به‌دنبال خرید بیت کوین باشند؛ بلکه آن‌ها پیش از اینکه سرمایه‌گذاری کنند، به‌شکل محتاطانه‌ای به‌دنبال راه‌حل‌های ساختارمند سنتی هستند که با آن آشنایی داشته باشند.

پل کاپلی (Paul Cappelli)، مدیر پورتفو در شرکت مدیریت سرمایه گلکسی (Galaxy Fund Management)، در مصاحبه‌ای اظهار داشت:

ما شاهد افزایش علاقه چند دسته از سرمایه‌گذاران هستیم؛ کانال‌های سرمایه، مشاوران سرمایه‌گذاری، و سازمان‌ها.

به‌عقیده کاپلی، هاوینگ اخیر بیت کوین در زمان جالبی اتفاق افتاد، یعنی در بحبوحه شیوع بیماری کووید-۱۹ و افزایش نگرانی‌ها در خصوص تسهیلات مالی. او همچنین اشاره کرد:

درحالی‌که نگرانی‌ها در خصوص مشوق‌ها و تسهیلات مالی بی سابقه‌ فدرال رزرو ایالات متحده به علت شیوع ویروس کرونا شدت می‌گرفت، این شرایط آشکارا ویژگی کمیاب‌ بودن بیت کوین و کاهش عرضه آن را در آینده بیش از پیش نشان داد.

تردیدهای گلدمن ساکس

با این حال، اینطور نیست که همه سازمان‌ها برای بیت کوین صف کشیده باشند. بانک بزرگ سرمایه‌گذاری گلدمن ساکس (Goldman Sachs)، در ۲۷ مه (۷ خرداد) در جلسه‌ای که با سرمایه‌گذاران برگزار کرد، پنج دلیل را برای اینکه ارزهای دیجیتال از جمله بیت کوین، دارایی مناسبی برای سرمایه‌گذاری نیستند، برشمرد. این بانک اشاره کرد:

ممکن است معاملات ارزهای دیجیتال به‌علت نوسانات زیادی که دارند، برای برخی صندوق‌های پوشش ریسک جذاب به‌ نظر برسد. با این حال، این جذابیت دلیل منطقی و مناسبی برای سرمایه‌گذاری محسوب نمی‌شود.

این موضع گلدمن ساکس، انتقاد بسیاری از افراد را در حوزه ارزهای دیجیتال برانگیخت. تایلر وینکلووس (Tyler Winklevoss)، یکی از بنیان‌گذاران صرافی جمینی، با اشاره به کیفیت تحقیقات اخیر گلدمن ساکس در خصوص بیت کوین، در توییتی نوشت:

این روزها، درصورتی‌که نتوانید در حوزه ارزهای دیجیتال موفق شوید، سر از وال‌استریت در می‌آورید!

او همچنین در توییتی دیگر در ۲۸ مه (۸ خرداد) نوشت:

یک روز پس از اینکه گلدمن ساکس گفت بیت کوین نخرید، بیت کوین ۵۰۰ دلار افزایش یافت!

متی گرینسپن (Mati Greenspan)، بنیان‌گذار شرکت سرمایه‌گذاری کوانتوم اکنامیکس (Quantum Economics)، نیز در خبرنامه خود به‌تاریخ ۲۷ مه (۷ خرداد)، نوشت:

صرف‌نظر از آنچه که تحلیل‌گران طرف فروش گلدمن ساکس می‌گویند، کاملا مشخص است که اخیرا علاقه سازمانی به ارزهای دیجیتال افزایش یافته است.

شرکت مدیریت دارایی بیتوایز (Bitwise) در گزارشی که در مورد مناسب‌ بودن سرمایه‌گذاری در هر حوزه منتشر کرده است، بیت کوین را گزینه مناسبی برای تنوع ‌بخشیدن به پورتفوی سهام و اوراق قرضه دانست و اشاره کرد:

تخصیص ۲.۵ درصدی پورتفو به بیت کوین می‌تواند سود انباشته یک پورتفوی سنتی را که از ۶۰ درصد سهام و ۴۰ درصد اوراق قرضه تشکیل شده است، به‌شکل خیره‌کننده‌ای تا ۱۵.۹ درصد افزایش دهد.

احتمال تسلط سازمان ها بر بازار

چند هفته پس از رویداد هاوینگ بیت کوین، که پاداش بلاک استخراج‌کنندگان را از ۱۲.۵ بیت کوین به ۶.۲۵ بیت کوین کاهش داد، در ۲۷ مه (۷ خرداد) محقق ارزهای دیجیتال، کِوین روک (Kevin Rooke)، گزارش داد که طی این مدت ۱۲,۳۳۷ بیت کوین استخراج شده است. در طول همین دوران، صندوق های سرمایه گذاری گری‌اسکیل ۱۸,۹۱۰ بیت کوین خریداری کرده است؛ این میزان ۱.۵ برابر کل بیت کوین‌‌هایی است که در این مدت استخراج شده است. این امر پرسش‌هایی در خصوص عرضه کل بیت کوین مطرح می‌کند.

مدیرعامل بایننس، چانگ پنگ ژائو (Changpeng Zhao)، در مورد یافته‌های روک در توییتی نوشت:

اکنون به اندازه کافی عرضه بیت کوین نداریم تا وارد چرخه بازار شود، حتی برای یک نفر. [منظور از این یک نفر همان شرکت گری‌اسکیل است.]

گرینسپن در این مورد اظهار داشت:

به نظر می‌رسد بازیگران سازمانی به‌تدریج در حال تبدیل ‌شدن به بخش بزرگی از این بازار کوچک هستند. آیا ممکن است سازمان‌ها بر بازار تسلط پیدا کنند؟ زیرا در واقع نهنگ‌ها همیشه یکی از مسائل اصلی بازار ارزهای دیجیتال بوده‌اند.

همانطور که اشاره شد، شرکت سرمایه‌گذاری گری‌اسکیل، تا اواخر ماه مه معادل ۳.۲ میلیارد دلار بیت کوین در دارایی تحت مدیریت خود دارد. برای روشن‌تر شدن اهمیت این مطلب، باید به این نکته توجه داشت که طبق گزارش صندوق پوشش ریسک ارزهای دیجیتال پی‌وی‌سی-الوود (PwC-Elwood)، کل دارایی دیجیتال تحت مدیریت صندوق‌های پوشش ریسک در سرتاسر جهان از یک میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸، به اندکی بیش از ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ رسید. طبق داده‌های این گزارش، ۹۷ درصد از صندوق‌های پوشش ریسک بیت کوین و ۶۷ درصد از آن‌ها اتریوم معامله می‌کنند. علاوه بر این، ۹۰ درصد از سرمایه‌گذاران در صندوق‌های پوشش ریسک، شرکت‌های سرمایه‌گذاری خانوادگی (۴۸ درصد) یا افراد بسیار ثروتمند (۴۲ درصد) هستند. شرکت‌های سرمایه‌گذاری خانوادگی شرکت‌هایی هستند که تنها به مدیریت اموال و دارایی‌های خانواده‌های اشرافی می‌پردازند.

البته این مقایسه کامل نیست؛ زیرا گزارش پی‌وی‌سی-الوود تنها صندوق‌های پوشش ریسک را دنبال کرده و صندوق‌های مبتنی بر شاخص کریپتو را از تحقیق خود حذف کرده بود؛ ازجمله این صندوق‌ها می‌توان به صندوق‌های منفعل‌تری مانند گری‌اسکیل که فقط قیمت بیت کوین را دنبال می‌کنند، اشاره کرد. هنری آرسلانیان (Henri Arslanian)، مدیر بخش بین‌المللی ارز دیجیتال شرکت پی‌وی‌سی نیز در مصاحبه‌ای گفت:

میزان سرمایه‌گذاری این شرکت‌ها، صرفا با توجه به قیمت بیت کوین کم و زیاد می‌شود و نه به تناسب مهارت‌ها یا فعالیت‌های مربوط به مدیریت سرمایه.

همچنین، این گزارش صندوق های سرمایه گذاری ریسک‌پذیری را که بر شرکت‌های حوزه ارز دیجیتال متمرکز شده‌اند، از جامعه آماری خود حذف کرده است. با این حال، این مقایسه باز هم مقیاس عظیم تعهد و اعتماد شرکت گری‌اسکیل به سرمایه‌گذاری روی بیت کوین را نشان می‌دهد.

گری‌اسکیل در مورد میزان دقیق خرید بیت کوین و یا اینکه چرا سایر سرمایه‌گذاران سازمانی علاقه زیادی به بیت کوین پیدا کرده‌اند، جزئیات مشخصی به خبرگزاری‌ها ارائه نداده است. سخنگوی این شرکت می‌گوید:

ما تا زمانی که گزارش سه‌‌ماهه دوم سال جاری را تا اواسط جولای (اواخر تیر) منتشر نکنیم، آمار و ارقام خاصی ارائه نخواهیم کرد.

اما، مایکل سوننشاین (Michael Sonnenshein)، یکی از مدیران شرکت گری‌اسکیل، طی مصاحبه‌ای اعلام کرد که سرمایه‌گذاران اغلب سعی می‌کنند پورتفوی خود را با استفاده از ارزهای فیات، اوراق قرضه دولتی و طلا از شوک‌های بازار یا بحران‌های مالی حفظ کنند. او افزود:

در این زمانه، تمام این سه گزینه‌ی سرمایه‌گذاری با مشکلاتی روبرو هستند. اما بیت کوین به عنوان یک دارایی جایگزین و ایمن ظهور کرده که مستقل از تمام سیاست‌های کلان مالی بانک‌های مرکزی عمل می‌کند.

دیگر عوامل موثر در علاقه سازمان‌ها به بیت کوین

هاوینگ یکی از تأثیرگذارترین رویدادهای اخیر برای بیت کوین است؛ اما برخی منابع در صنعت ارزهای دیجیتال، دلایل دیگری برای افزایش علاقه سازمان‌ها به این حوزه مطرح کرده‌اند. بسته‌های مشوق مالی و تورم احتمالی ناشی از آن‌ها یکی از مهم‌ترین دلایلی است که مطرح می‌شود، مانند بسته ۳ تریلیون دلاری که برای جبران خسارات مالی ناشی از شیوع ویروس کرونا توسط مجلس نمایندگان ایالات متحده تصویب شد. دیوید لاوانت (David Lawant)، یکی از تحلیل‌گران پژوهشی در شرکت مدیریت دارایی بیتوایز، طی مصاحبه‌ای گفت:

به نظر ما، علاقه سازمان‌ها به بیت کوین از ابتدای سال جاری رو به افزایش بود. با این حال، پس از واکنش بی‌سابقه دولت به بحران بیماری کووید-۱۹، واقعا شدت گرفت.

لنارد نئو به افزایش تنش‌های جغرافیایی-سیاسی، از جمله تنش بین ایالات متحده و چین، اشاره کرد و افزود:

چنین تنشی روی اقتصادی که پیش از این نیز تضعیف شده بود، تأثیر گذاشته و موجب افزایش جذابیت بیت کوین شده است.

آرسلانیان نیز اظهار داشت:

ما همچنان شاهد افزایش علاقه از سوی سرمایه‌گذاران سازمانی هستیم. علت این امر، بیش از اینکه مربوط به هاوینگ باشد، مرتبط با دسترس‌پذیری و ایجاد گزینه سرمایه‌گذاری روی ارزهای دیجیتال از سوی سازمان‌های مختلف است؛ از صندوق های سرمایه گذاری قانونی گرفته تا شرکت‌های قانونی که خدمات امانی ارائه می‌کنند.

علاوه بر این، اعتباری را که مشارکت افراد برجسته‌ در صنعت سرمایه‌گذاری و صندوق‌های پوشش ریسک، مانند پاول تودور جونز (Paul Tudor Jones) به حوزه ارزهای دیجیتال بخشیده‌اند، نباید دست‌کم گرفت. لاوانت در این مورد گفت:

علاوه بر تخصیص بخشی از سرمایه به بیت کوین، یادداشتی که جونز برای سهام‌داران شرکت خود فرستاد و بیت کوین را یک سرمایه‌گذاری ایمن در برابر تورم سنگین پولی خواند نیز، به‌شدت در کاهش خطرهای سرمایه‌گذاری برای سایر همتایان او تاثیر داشته است.

پل کاپلی، در گزارش سرمایه‌گذاری ماه گذشته شرکت خود نوشت:

نه‌تنها زیرساختار سازمانی پیشرفت داشته است، بلکه با تغییرات جهانی، بازیگران مهمی در حال ورود به صحنه ارزهای دیجیتال هستند. موفق‌ترین صندوق پوشش ریسک تمام تاریخ، رونسانس تکنالژیز (Renaissance Technologies)، نیز اخیرا قصد خود را برای انجام معاملات آتی بیت کوین اعلام کرد.

جلب توجه سرمایه گذاران

لاوانت در این باره که چه مسئله‌ای محرک اصلی سرمایه‌گذاران بوده است، معتقد است:

به نظر من، بخش اعظم سرمایه‌گذاران، سال ۲۰۲۰ را سالی می‌بینند که بیت کوین می‌تواند از یک سرمایه‌گذاری پرریسک تبدیل به یک پوشش ریسک بسیار مهم شود.

علاوه بر این، به باور آرسلانیان رویداد هاوینگ نیز تأثیرگذار بوده و توجه‌های بیشتری را معطوف به کارکرد بیت کوین کرده است. او می‌گوید:

این حقیقت که هاوینگ زمانی اتفاق افتاد که بانک‌های مرکزی در سرتاسر جهان در حال ارائه تسهیلات کمّی بی‌سابقه‌ (چاپ پول بی‌پشتوانه) هستند نیز توجه بسیاری را به این نکته جلب کرد که پول چگونه به وجود می‌آید و چه نقشی در اجتماع ایفا می‌کند.

اریک اروین نیز عقیده دارد توجه افرادی که پیش از این از دارایی‌های دیجیتال غافل بودند، اکنون به این دسته از دارایی‌ها جلب شده است. او همچنین افزود:

مانند هر دارایی یا فناوری نوآورانه دیگری، ابتدا افراد کنجکاو و پیشگام جذب ارزهای دیجیتال شدند و سپس به تدریج افراد بیشتری وارد این حوزه شدند. در نهایت، فناوری از این شکاف عبور می‌کند و به سرمایه‌گذاری و پذیرش عامه می‌رسد. به نظر من، چنین روزهایی چندان دور نیستند.

در مجموع، آمار بیکاری‌ در سرتاسر جهان رو به افزایش است و دولت‌ها و بانک‌های مرکزی برنامه مشوق‌های اقتصادی بیشتری در سر دارند. جدیدترین برنامه مشوق مالی مربوط به تسهیلات مالی ۸۲۶ میلیارد دلاری کمیسیون اروپا می‌شود. در چنین شرایط منحصربه‌فردی، تسهیلات مالی احتمالا لازم است. با این حال، این اقدامات زنگ خطر تورم احتمالی در آینده را در بین برخی سرمایه‌گذاران سازمانی به صدا درآورده است.

شاید رویداد هاوینگ محرک اصلی سرمایه‌گذاران سازمان‌های مالی برای سرمایه‌گذاری در بیت کوین نبوده باشد؛ اما این رویداد بار دیگر به آن‌ها یادآوری کرد که بیت کوین برخلاف ارزهای فیات، عرضه ثابتی (۲۱ میلیون واحد) دارد. با توجه به نگرانی‌ها در خصوص تورم در سرتاسر جهان، عجیب نیست که سازمان‌ها نیز بیت کوین را به عنوان راهی موثر برای حفاظت از دارایی و سرمایه خود در نظر بگیرند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.